مدل های مشارکت عمومی خصوصی با روش های متفاوت بستری را برای تامین خدمات و زیرساخت های عمومی با استفاده از ظرفیت های بخش خصوصی مهیا کرده است. بخش حمل و نقل نیز به عنوان یکی از بخش های زیربنایی برای توسعه اقتصادی در ایران نیازمند استفاده از مدل های مشارکت عمومی- خصوصی است. بدین منظور در این پژوهش، ضمن بررسی ادبیات نظری مشارکت عمومی- خصوصی، ابتدا موانع توسعه مشارکت های این چنینی در بخش حمل و نقل در حوزه های اقتصادی، زیرساختی، قانونی اجتماعی شناسایی شده و سپس با استفاده از روش های AHP، TOPSIS، SAW به عنوان روش های تصمیم گیری چندمعیاره 7 به اولویت بندی وتحلیل اهمیت نسبی این موانع پرداخته شده است. نتایج حاصل از سه تکنیک تصمیم گیری نشان می دهد، مولفه مربوط به محدودیت های بازار سرمایه و دسترسی به تامین مالی، مهم ترین مانع شناخته شده است. با وجود تفاوت جزیی در نتایج روش تاپسیس دررتبه بندی چند مانع آخر، نسبت به دو روش دیگر، با محاسبه ضریب همبستگی رتبه ای (اسپیرمن )، فرض صفر (عدم همبستگی بین نتایج) رد شده و با احتمال 99.75% نتایج حاصل از هر سه مدل مشابه یکدیگر می باشد . نتایج رتبه بندی موانع توسعه مشارکت های عمومی خصوصی در این مطالعه می تواند در سیاست گذاری و تعیین الزامات استفاده از این مدلها در حوزه های حمل ونقل و سایر حوزه های زیرساختی مورد توجه قرار بگیرد.
حمل ونقل، مشارکت عمومی- خصوصی، تصمیم گیری چندمعیاره MCDM، بخش خصوصی، تخصیص ریسک