میتوان مردیت بلبین1 را نخستین شخصی در دوران معاصر نامید که به ارتقای درک و دانش علمی ما را از پویایی کار تیمی کمک کرده و همچنین این امکان را فراهم کرده تا همگان به راحتی به نظریاتش دسترسی داشته باشند.
نظریه بلبین درباره عوامل مؤثر در موفقیت تیمها علاقهمندان زیادی پیدا کرده زیرا نیاز توام با علاقه به کار تیمی در میان افراد روز به روز افزایش یافته تا جایی که امروزه، کار تیمی به یک استراتژی مهم در بسیاری از سازمانها تبدیل شده است و جنبههای مختلف تیمها از جمله انتخاب اعضا، تاثیر زمینههای کاری و تحلیل عملکرد تیم، اهمیتی حیاتی یافتهاست. اگر چه الگوهای متنوعی در مورد روابط تیمی وجود دارد اما به نظر میرسد الگوی بلبین معروفترین آنها باشد.
در ادامه برای آشنایی بیشتر با قسمتی از دیدگاههای بلبین، نگاهی گذرا بر نقشهای تیمی از دیدگاه بلبین برگرفته از مطلبی مندرج در پایگاه اینترنتی موسسه بلبین2 با عنوان "Team Roles in a Nutshell" با وسواس فراوان ترجمه مفهومی شده و تقدیم علاقهمندان میشود.
همچنین میتوانید با تکمیل پرسشنامه تعیین نقشهای تیمی، که یک پرسشنامه اولیه اما بسیار پرطرفدار بر اساس سیستم خود ادراکی و برگرفته از مواد آموزشی دانشگاه مدیریت انت ورب3 میباشد، بهصورت آنلاین، تخمینی از نقشهای تیمی خود به دست آورید.
با توجه به اهمیت و آثار مثبت بسیار زیاد این ارزیابیها در موفقیتهای تحصیلی، شغلی و ... امکان استفاده از خدمات تخصصی ارائه شده توسط موسسه بلبین را به زبان زیبای فارسی فراهم کردهایم. اشخاص و سازمانهای علاقمند میتوانند برای آگاهی با انواع ارزیابیهای تکمیلی، پرسشنامهها و گزارشهای تحلیلی شخصی و تیمی به زبان فارسی و سفارش آنها و همچنین درخواست برگزاری دورههای آموزشی مبانی نظریه بلبین، راههای بهکار گیری نتایج گزارشهای تحلیلی آن و ... با ما تماس بگیرند.
از خواندن و شنیدن نظرات ارزشمند شما بسیار خوشحال میشویم و برای پیشرفت کار حتما از آنها استفاده میکنیم.
آیا همواره از اینکه چرا برخی از تیمها صرفاً مشغول به فعالیتهایی بیهدف به نظر میرسند و برخی دیگر گویی کاملاً به گِل نشستهاند، شگفتزده میشوید؟
در واقع وقتی کارهای تیم به درستی پیش نمیروند، همگان متوجه اثر عمیقی که ممکن است این موضوع روی اعضای تیم، سایر اشخاص مرتبط، پروژه و اهداف موردنظر آن بگذارد، میشوند.
در دهه 1970 میلادی، آقای دکتر مردیت بلبین و تیم پژوهش او در کالج مدیریتی هنلی4 ، برای مشاهده و بررسی رفتار و عملکرد تیمها دورهم جمع شدند تا چرایی و چگونگی بروز رفتارهای متفاوت از تیمها را دریابند. آنها تصمیم گرفتند از طریق کنترل کردن پویایی تیمها به پاسخ این سوالات پی ببرند که آیا مشکلات بروز کرده در تیمها قابل پیشگیری هستند یا خیر و در صورت مثبت بودن پاسخ آن، انجام آن در عمل چگونه است؟
در یک دوره 9 ساله، تیمهای مدیریتی بینالمللی مورد مطالعه قرار گرفتند، مجموعهای از آزمونهای روانسنجی از هریک اعضای این تیمها به عمل میآمد تا ویژگیهایی مانند شخصیت و رفتار5 را بتوان در ارزیابی تیمها بهکار گرفته و اثرات این ویژگیها روی عملکرد تیمها به درستی سنجیده شوند.
با پیشرفت پژوهش، مشخص شد که موفقیت و شکست تیمها بیش از آنکه به عواملی مانند هوش و دانش6 اعضای تیم مربوط باشد، به عوامل رفتاری7 آنها وابستگی دارد. بنابر این یافته، تیم پژوهش تلاش برای شناسایی مجموعههایی قابل تفکیک از عوامل رفتاری را آغاز کردند. هریک از این مجموعهها بیانگر نوعی خاص و متمایز از نحوه همکاری اعضا در تیم هستند که "نقش تیمی 8" نامیده شدند. لذا یک "نقش تیمی" بهعنوان "یک گرایش و تمایل به رفتار، همکاری و وابستگی با دیگران به روشی خاص" تعریف شد. همچنین مشخص شد که اشخاص مختلف، نقشهای تیمی مختلفی را با درجات مختلف / متغیر از خود بروز میدهند.
اولین نقش تیمی با نام "ایدهگر9" (گیاه) شناسایی شد. دلیل نامگذاری این نقش آن است که شخصی با چنین نقشی در واقع، گویی در تیم کاشته میشود. ایدهگرها، تمایل به بروز خلاقیت بالا از خود نشان داده و در حل مسائل به روشهای غیر متعارف توانا هستند.
نقشهای تیمی دیگر نیز یک به یک پیدا شدند:
نقش "ناظر ارزیاب10" در جایگاه یک بیننده منطقی11 مورد نیاز بود تا قضاوتهای منصفانه را برعهده گرفته و گزینههای پیش روی تیم را با روشی بدون تعصب و جانبداری، ارزیابی و وزن دهی کند.
"هماهنگکننده ها12" نیز برای تمرکز بر اهداف تیم، کشف و استخراج تواناییهای اعضای تیم و تفویض مناسب کار میان آنان، مورد نیاز هستند.
وقتی که تیم در معرض ریسک منزویشدن و تمرکز بیش از حد در محیط داخلی خود قرار میگیرد،"کاشف منابعها13" با آگاهی بخشی در جهت عکس حرکت تیم، باعث اطمینان از کاربردی بودن ایدههای و اهداف تیم در محیط خارجی میشوند.
وجود "مجریها14" برای برنامهریزی یک راهبرد عملی و کارا و اجرای آن به کارآمد ترین حالت ممکن، ضروری است.
"تمامکنندهها15" در به پایان رساندن یک کار بسیار موثر هستند. آنها با صرف دقت و موشکافی در خطاهای احتمالی، خروجی کارها را با بالاترین استانداردهای کنترل کیفیت ارائه داده و گویی خروجی کار را جلا و صیقل میدهند.
"تیمکارها16" با استفاده از ویژگی تطبیقپذیری خود، تیم را در شناسایی کارهای مورد نیاز کمک کرده و تکمیل آن کارها را به نمایندگی از تیم برعهده میگیرند.
"شکلدهنده ها17" به عنوان اشخاصی چالشگر، نیروی محرکه لازم را برای پیشرفت بیوقفه تیم و از دست ندادن تمرکز و شتاب آن تامین میکنند.
هر چند برخی از نقشهای تیمی دارای ویژگیهای بیشتری18 هستند و برخی از اعضای تیمها ظهور و بروز بیشتری نسبت به سایرین دارند، اما هر یک از رفتارهای بالا برای به موفقیت رساندن تیم از ابتدا تا انتهای کار ضروری هستند. کلید رمز آن نیز "تعادل19" است. برای مثال، مردیت بلبین دریافت که یک تیم بدون ایدهگر، برای پیداکردن جرقه اولیه ایدهای که بتواند آنرا پیش ببرد، به تقلا خواهد افتاد. از طرف دیگر، اگر تعداد زیادی ایدهگر عضو تیم باشند، ایدههای خوب در میان ایدههای بد پنهان مانده و زمان زیادی را از تیم برای ایدههایی که قابلیت توسعه ندارند، تلف خواهد کرد. همچنین بدون حضور یک شکلدهنده، تیم حرکتی کند، بدون فشار و احتمالا جهت مناسب را پی گرفته و نمیتواند در مهلتهای تعیینشده، برنامههایش را محقق سازد. در عین حال، وجود تعداد زیادی شکلدهنده، فضای درگیری و کشمکش را غالب کرده و سطح روحیه و دلگرمی اعضای تیم را پایین میآورد.
در کنار تواناییای که هریک از نقشهای تیمی ارائه میدهند، "ناتوانی مجاز20"ی نیز برای آنها قابل ذکر است. این ناتوانیها نیز بخشی از ویژگیهای رفتاری هستند که بهدلیل جداییناپذیر بودن از تواناییهای نقشهای تیمی، مجاز شمرده میشوند. برای مثال، یک ایدهگر میتواند بهطور غیر معمولی فراموشکار، حواس پرت و آشفته باشد. یک کاشف منابع، ممکن است فراموش کند که از رهبر تیم پیروی کند. یک هماهنگکننده، ممکن از بیش از حد علاقمند به تفویض کارها باشد. یک مجری، ممکن است در چشم پوشیدن از برنامههایش با هدف اعمال تغییرات مثبت در آنها، کند عمل کند. یک تمامکننده، معمولا آنچنان با نگرانی انجام صحیح همه کارها را دنبال میکند که ممکن است باعث بروز کمالگرایی افراطی در کار تیم باشد. برای یک تیمکار، تصمیمگیری در شرایطی که ممکن است سیاستهای تیم بغرنج و پیچیده شده و یا آسایش و روحیه تیم در معرض خطر قرار بگیرد، دشواراست. یک شکل دهنده، ممکن است در تلاش خود برای پیشبرد کارها، پرخاشگر و بد اخلاق عمل کند.
نهمین نقش تیمی "متخصص21" تنها پس از تکمیل تحقیقات اولیه بلبین، آشکار شد. اقدامات مدیریتی شبیهسازی شده عمدتاً بر پایه عدم نیاز به دانش قبلی پایهگذاری میشوند. اما در دنیای واقعی، ارزش یک شخص دارای دانش عمیق در یک حوزه کلیدی، همچنان بهعنوان یک نقش تیمی به رسمیت شناخته شدهاست. مشابه دیگر نقشهای تیمی، یک متخصص نیز ناتوانی مجازی دارد که عبارت است از، تمایل به تمرکز بسیار دقیق به موضوع مورد نظر خود و اولویت دادن به آن، حتی بیش از پیشرفت و رفع نیاز تیم.
نقشهای تیمی که توسط بلبین شناسایی شدند، امروزه در هزاران سازمان در سراسر جهان مورد استفاده قرار میگیرد. با شناسایی نقشهای تیمی، ما قادر خواهیم بود از تواناییهای تیم بهرهمند شده و ناتواناییهای تیم را تا جای ممکن مدیریت کنیم. گاهی اوقات این موضوع میتواند به معنی آگاهی نسبت به مشکلات و موانع و تلاش برای اجتناب از آنها باشد.
اکثر اشخاص دارای تعدادی "نقش تیمی برتر22" هستند که شامل رفتارهایی است که بهطور طبیعی و به تکرار از خود نشان میدهند. همچنین ما دارای"نقشهای کنترلپذیر23 " هستیم که گرچه رفتار طبیعی ما نیستند، اما میتوانیم در صورت لزوم این نقشها را ایفا کرده و یا آنها را در خود تقویت کنیم. در نهایت، باید بدانیم که برخی نقشهای تیمی برای ما "نقشهای مردود24" به حساب میآیند بهطوری که نباید سعی کنیم آنها را به کار بگیریم زیرا از آنجایی که قادر به ایفای صحیح و بهجای آنها نیستم، نتیجه عکس در پی خواهد داشت. در این حالت هرچه تلاش بیشتری به خرج دهیم، نتیجه ضعیفتری عایدمان میشود. بنابراین اگر به نقش تیمی دیگری غیر از نقشهای تیمی برتر و کنترل پذیرمان در تیم نیاز داشتیم، بهتر است به دنبال کسانی باشیم که دارای نقشهای تیمی مکمل ما هستند. از آنجایی که افراد معمولا بیش از یک نقش تیمی برتر از خود بروز میدهند، یک تیم چهار نفره میتواند با یک گزینش صحیح، همه نقشهای تیمی 9 گانه را در خود داشته باشد.