تعداد زیادی از متخصصان و کارشناسان روانشناسی شخصیت در عصر حاضر اعتقاد دارند که شخصیت انسان از پنج صفت عمده تشکیل شده است. در واقع این پنج صفت، پنج ویژگی پایهای و اصلی شخصیت ما هستند و به نوعی میتوان گفت بقیه صفتها و خصوصیات، به طور نسبی زیر مجموعهای از همین پنج صفت عمده است. معمولاً این پنج صفت عمده و غالب شخصیت را به اختصار «پنج عامل شخصیت» میگویند.
این پنج صفت شاخص عبارتند از: برونگرایی (Extraversion)، موافق بودن (Agreeableness)، پذیرا بودن (Openness)، وظیفهشناسی (Conscientiousness)و روانرنجوری. (Neuroticism)
نظریههای شخصیتشناسی مبتنی بر «صفت» همواره تلاش کردهاند تا تعداد دقیق صفات اصلی شخصیت انسان را مشخص کنند. در واقع تلاش نظریات مبتنی بر صفت این است که به این پرسش پاسخ دهند: ما چند صفت اصلی و اساسی را میتوانیم استخراج کنیم؟ به طوری که باقیمانده صفات از اهمیت کمتری برخوردار باشند یا به نوعی زیر مجموعهای از صفات اصلی باشند.
در اینجا لازم است این توضیح را اضافه کنیم که همه نظریات شخصیتشناسی مثل هم نیستند، مدل پنج عاملی یک مدل مبتنی بر نظریه صفت (Trait) است. در حالیکه مدل مایرز-بریگز (MBTI) مبتنی بر ترجیحات (Preferences) است. حتماً به این تفاوت ظریف و مهم توجه داشته باشید و مراقب باشید مفروضات این دو مدل را با یکدیگر اشتباه نگیرید.
ضمن اینکه توصیه جدی تیپشناسی نوین به خوانندگان این است که به هیچ وجه در «دام مقایسه» بین ابزار NEO و MBTI نیفتند و چندان درگیر این نباشند که کدام یک از این دو ابزار از دیگری «بهتر» است. طبیعی است که ما در تیپشناسی نوین به چنین پرسشی پاسخ نمیدهیم چون اعتقاد داریم هر دو مدل سودمند، کاربردی و ارزشمند هستند. اما در مواردی، هر کدام مزیتهایی نسبت به دیگری دارند و نقاطی را پوشش میدهند که ممکن است دیگری پوشش نداده باشد. این یعنی از هر کدام از این ابزار میتوان در جای مناسبش استفاده کرد فقط لازم است کاربرد صحیح آنها را بشناسیم.
پنج عامل اساسی، در واقع پنج صفتی هستند که طبقهبندی تا حد ممکن کاملی از صفات و شخصیت انسان به دست میدهند. اگرچه تحقیقات علمی و آکادمیکِ بسیاری بر ایده اصلی نظریه پنج عاملی مهر تأیید میزنند و این ابزار وجهه آکادمیک بسیار قوی دارد، اما تحقیقات مختلف معمولاً بر سرِ اسامی انتخاب شده روی این پنج طبقهبندی یا پنج صفت اتفاق نظر ندارند.
یکی از مفروضات مهم و پایهای نظریه پنج عاملی این است که هر کدام از این پنج شاخص، یک طیف را مشخص میکنند و هر کس روی نقطهای از این طیف قرار میگیرد.
یعنی بر خلاف مدل MBTI که نظریهای مبتنی بر دایکوتومی یا دوقطبی است و طبق تئوری آن شما یا درونگرا هستید و یا برونگرا؛ مدل پنج عاملی شخصیت بر این باور است که برونگرایی یک شاخصِ طیفی است که هر شخص روی یک نقطه این طیف قرار میگیرد.
البته دقت داشته باشید که طیفی بودن شاخصها مسئلهای کاملاً بدیهی است، اما با این حال برای سهولت در تحلیلهای کلان مثلاً در سازمانها و یا در یک جامعه آماری بالا به کمک ابزار MBTI میتوان طبقهبندی یکدستتری ایجاد کرد و به سرعت دستهبندیها را مورد تحلیل قرار داد. هر چند که از نظر مفهومی همه ما میدانیم که صفات، ترجیحات و خصوصیات ما کاملاً طیفی هستند.
پرسشنامه NEO یكی از نوینترین پرسشنامههای پیوسته به ارزیابی ساخت شخصیت بر پایه دیدگاه تحلیل عاملی است. این آزمون از دید بازتاب پنج عامل بنیادی امروزه بهعنوان یك الگو فراگیر بر پایه تحلیل عوامل به شمار آورده میشود و گستردگی كاربرد آن در ارزیابی شخصیت افراد سالم و نیز در امور بالینی میتواند یكی از پسندیدهترین ابزار ارزیابی شخصیت باشد. این آزمون به دلیل بررسیهای گوناگونی که در گروههای سنی و در فرهنگهای گوناگون روی آن صورت گرفته است، میتواند یكی از فراگیرترین آزمونها درزمینه ارزیابی شخصیت باشد. این آزمون موضوع پژوهشهای 15 سال گذشته بر روی نمونههای بالینی و بزرگسالان سالم بوده و ازاینرو سودمندی آنهم در جریانات بالینی و هم در جریانات پژوهشی ارزیابیشده است.
این پرسشنامه فرم كوتاه آزمون NEO به نام(NEO-FFI) است كه دارای 60 پرسش بوده و برای ارزیابی 5 عامل بنیادی شخصیت به كار میرود اگر زمان شما برای انجام تست اندک است و اطلاعات كلی کافی از شخصیت خود دارید بهکارگیری این پرسشنامه را پیشنهاد میکنیم. بهکارگیری این آزمون از دید هزینه و زمان مقرونبهصرفه بوده و مقیاسهای آن از ارزش بالایی برخوردارند، همبستگی میان مقیاسها بسیار است و از همه با ارزشتر این آزمون برخلاف دیگر آزمونهای شخصیتی، انتقادات كمتری بر آن واردشده است.