هانس آیزنک در 18 مارس 1916 در آلمان متولد شد. وی زمانی که نازیها به قدرت رسیدند، بهعنوان یک هوادار فعال یهودی، زندگی خود را در معرض خطر قرار داد. وی در انگلستان، تحصیلات خود را ادامه داد و موفق به دریافت دکترا در رشته روانشناسی از دانشگاه لندن شد. در سال 1940 در طول جنگ جهانی دوم، بهعنوان یک روانشناس در بیمارستان اورژانس خدمت کرد و پس از جنگ، مشغول به تدریس در دانشگاه لندن شد. او یکی از فعالترین نویسندگان در روانشناسی است. آیزنک در 1983 بازنشسته شد. او پس از فروید و پیاژه سومین روانشناس معروف جهان به شمار میرود. تئوری شخصیت آیزنک بر روی ذهنیت متمرکز بوده و معتقد است که عمدتاً تحت تأثیرات ژنتیک کنترل میشود.
او با استفاده از یک تکنیک آماری که بهعنوان تحلیل عامل شناخته میشود، به شناسایی دو بعد اصلی شخصیت، برونگرا و روان رنجور میپردازد. وی بعدا بُعد سومی با عنوان روانگرایی اضافه کرد. او یک شخصیت تأثیرگذار در علم روانشناسی بوده و در نگارش مجلات علمی زیادی دست داشته است.
یکی از عناصر خوب نظریه شخصیت آیزنک این است که به طبیعت و پرورش توجه دارد. نظریه شخصیت آیزنک معتقد است که خواستههای بیولوژیکی همراه با شرطیسازی و اجتماعی شدن در دوران کودکی، بهمنظور ایجاد شخصیت افراد با یکدیگر ترکیبشدهاند. نظریه شخصیت آیزنک همچنین بهخوبی با مدل استرس دیاتز ارتباط دارد. مدل استرس دیاتز اینگونه استدلال میکند که برای شکلدهی یک رفتار خاص، یک تمایل قبلی بیولوژیکی باید با یک محیطزیست تحریککننده و انگیزاننده ترکیب شود.
طبقهبندی افراد در تیپشناسی هرقدر هم ساده باشد، در برنامهریزی و اثربخش نمودن ارتباطات انسانی بهتر از عدم شناخت است. آزمون شخصیت شناسی آیزنک یا آیزنگ، یک آزمون خودارزیابی شخصیتی است که جزو معتبرترین و پرکاربردترین تستها در روانشناسی است و دارای مقیاسی سه عاملی است.
پرسشنامه شخصیت شناسی آیزنک، یک پرسشنامه خودارزیابی شخصیتی است که دو بعد بنیادی شخصیت را اندازهگیری میکند. آیزنک، این ابعاد را با روش تحلیل عاملی کشف کرد. آیزنک در ابتدا به دو عامل اساسی در سنجش شخصیت شامل روان رنجوری N و برونگرایی - درونگرایی توجه داشت.
آیزنک برای بعد برونگرایی ـ درونگرایی یک مبنای فیزیولوژیک قایل است که ریشه در واکنشپذیری دستگاه عصبی ارادی دارد. وی پس از دو بعد اولیه، بعد سومی را به آنها افزود و آن را روانپریشی P نام نهاد. مبنای فیزیولوژیک روانشناختی به واکنش دستگاه عصبی خودمختار برمیگردد که هیجان را در کنترل دارد.
این سه عامل، نظریه سه عاملی آیزنک را در شخصیت تشکیل میدهند. آیزنک و لانگ خاطرنشان میکنند که در مطالعات آنها از فرهنگهای مختلف شواهد فراوانی دال بر وجود این سه بعد بهدستآمده است.
بر طبق نظریه آیزنک بعد شخصیتی روان آزرده گرایی با بعد درونگردی متعامد است. آیزنک پیشنهاد کرد که تفاوتهای فردی در برونگردی منعکسکننده تفاوت درشدت برانگیختگی قشر مُخ(کورتکس) است و از تفاوت در واکنش بهنظام فعالساز شبکهای صعودی به محرکهای محیطی ناشی میشود، وی استدلال کرد که درونگراها برانگیختگی کورتکس بیشتری نسبت به برونگراها دارند و آسانتر شرطی میشوند.
پرسشنامه آيزنک که نسخه اولیه آن در سال ۱۹۶۷ با دو فرم مخصوص کودکان و بزرگسالان تهیهشده است.
استفاده از این تیپشناسی به شما کمک خواهد نمود تا در خصوص کار، ارتباطات بین فردی و کنار آمدن با خود با استفاده از مفاهیم جاافتاده آن افقهای جدیدی بسازید.