قانون ماليات های مستقيم با آخرین اصلاحات (مصوب 1394/۰۴/31)
فهرست مطالب
بخش اول: قانون مالیاتهای مستقیم با آخرین اصلاحات مصوب 1394/۰۴/31
فصل دوم: مالیات مستغلات مسكونی خالی
فصل اول- مالیات بر درآمد املاك
فصل دوم: مالیات بردرآمد كشاورزی
فصل چهارم- مالیات بردرآمد مشاغل
فصل پنجم: مالیات بردرآمد اشخاص حقوقی
فصل هفتم: مالیات بر جمع درآمد ناشی از منابع مختلف
فصل دوم- هزینههای قابل قبول و استهلاك
فصل سوم- قرائن و ضرایب مالیاتی
فصل هفتم: تشویقات وجرایم مالیاتی
باب پنجم: سازمان تشخیص و مراجع مالیاتی
فصل اول: مراجع تشخیص مالیات و وظایف و اختیارات آنها
فصل سوم: مرجع حل اختلاف مالیاتی
فصل چهارم: شورای عالی مالیاتی و وظایف و اختیارات آن
فصل پنجم: هیأت عالی انتظامی مالیاتی و وظایف و اختیارات آن
فصل ششم: دادستانی انتظامی مالیاتی و وظایف و اختیارات آن
پیشگفتار
آگاهی از قوانین و مقررات برای عموم شهروندان و مأموران مجری قوانین از اهمیت زیادی برخوردار میباشد. آشنایی شهروندان، موجب اطلاع از حقوق و تكالیف قانونی خود گردیده و امكان برخورداری از مزایای قانونی و سایر تسهیلات قانونی برای آنان فراهم میگردد و از طرفی دیگر باعث كاهش هزینهها از قبیل جریمههای مالی و مجازاتهای كیفری خواهد بود.
همچنین آگاهی مأموران مجری قانون، از مقررات مربوطه موجب افزایش رضایتمندی مردم، كاهش فرایندهای اجرایی و بهتبع آن كاهش هزینههای اداری میباشد.
قوانین مالیاتی ازجمله مهمترین قوانین بخش حقوق عمومی در هر كشوری بوده و به دلیل دامنه وسیع اجرایی و تعداد زیاد مشمولین این مقررات، لازم است مؤدیان مالیاتی و مأموران مجری قوانین اطلاع كامل، صحیح و بهموقع از قوانین مصوب را داشته باشند.
مجموعة حاضر باهدف اطلاعرسانی قوانین مالیاتی با آخرین اصلاحات آن و تجمیع كلیة قوانین جاری بهمنظور دسترسی آسان كلیه كاربران تهیه گردیده است و مشتمل بر قانون مالیاتهای مستقیم مصوب ۱۳۶۶ با اصلاحات بعدی و احكام مالیاتی قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر و ارتقای نظام مالی كشور و قانون الحاق برخی مواد به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت (۲) و قانون برنامه پنجم توسعه و قانون بودجه سال ۱۳۹۴ كل كشور و سایر قوانین دارای احكام مالیاتی میباشد.
آخرین اصلاحیه قانون مالیاتهای مستقیم كه در تاریخ 1394/۴/31 به تصویب نهایی مجلس شورای اسلامی رسیده است و نظر به اهمیت اصلاحیه اخیر، متون اصلاحی بهمنظور مشخص شدن بهصورت «پررنگ» نگارش یافته است و در تألیف مجموعه نهایت سعی و كوشش بهعملآمده كه از اشتباهات رایج اجتناب گردد. لكن از خوانندگان محترم استدعا میگردد كه در صورت مشاهده هرگونه اشتباه و سایر كم و كاستی در مجموعه، موارد را به ناشر محترم یا گردآورندگان اطلاع دهند.
باب اول: اشخاص مشمول مالیات
ماده ۱- اشخاص زیر مشمول پرداخت مالیات میباشند:
۱- كلیة مالكین اعم از اشخاص حقیقی یا حقوقی نسبت به اموال یا املاك خود واقع در ایران طبق مقررات باب دوم.
۲- هر شخص حقیقی ایرانی مقیم ایران نسبت به كلیة درآمدهایی كه در ایران یا خارج از ایران تحصیل مینماید.
۳- هر شخص حقیقی ایرانی مقیم خارج از ایران نسبت به كلیة درآمدهایی كه در ایران تحصیل میكند.
۴- هر شخص حقوقی ایرانی نسبت به كلیة درآمدهایی كه در ایران یا خارج از ایران تحصیل مینماید.
۵- هر شخص غیر ایرانی (اعم از حقیقی یا حقوقی) نسبت به درآمدهایی كه در ایران تحصیل مینماید و همچنین نسبت به درآمدهایی كه بابت واگذاری امتیازات یا سایر حقوق خود و یا دادن تعلیمات و كمكهای فنی و یا واگذاری فیلمهای سینمایی (كه بهعنوان بها یا حق نمایش یا هر عنوان دیگر عاید آنها میگردد) از ایران تحصیل میكند.
مادة ۲[1]- اشخاص زیر مشمول پرداخت مالیاتهای موضوع این قانون نیستند:
۱- وزارتخانهها و مؤسسات دولتی؛
۲- دستگاههایی كه بودجة آنها وسیلة دولت تأمین میشود.
۳- شهرداریها
۴- بنیادها و نهادهای انقلاب اسلامی دارای مجوز معافیت از طرف حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری[2] (الحاقی ۱۳۹۴)
تبصرة ۱- شركتهایی كه تمام یا قسمتی از سرمایه آنها متعلق به اشخاص و مؤسسههای مذكور در بندهای فوق باشد، سهم درآمد یا سود آنها مشمول حكم این ماده نخواهد بود. حكم این تبصره مانع استفادة شركتهای مزبور از معافیتهای مقرر در این قانون، حسب مورد، نیست.
تبصرة ۲- درآمدهای حاصل از فعالیتهای اقتصادی از قبیل فعالیتهای صنعتی، معدنی، تجاری، خدماتی و سایر فعالیتهای تولیدی برای اشخاص موضوع این ماده، كه به نحوی غیر از طریق شركت نیز تحصیل میشود، در هر مورد بهطور جداگانه به نرخ مذكور در مادة (۱۰۵) این قانون مشمول مالیات خواهد بود.
مسئولان ادارة امور در اینگونه موارد نسبت به سهم فعالیت مذكور مكلف به انجام دادن تكالیف مربوط طبق مقررات این قانون خواهند بود، در غیر این صورت نسبت به پرداخت مالیات متعلق با مؤدی مسئولیت تضامنی خواهند داشت.
تبصرة ۳- حذف شد.[3]
باب دوم: مالیات بر دارایی
فصل اول، دوم و سوم:
مواد 3 تا ۱۶- موضوع فصل اول (مالیات سالانه املاک)، فصل دوم (مالیات مستغلات مسکونی خالی)[4]، فصل سوم (مالیات بر اراضی بایر)[5] حذف شد.[6]
فصل چهارم: مالیات بر ارث
مادة ۱۷ (اصلاحی 1394/۰۴/31)
اموال و داراییهایی كه در نتیجه فوت شخص اعم از فوت واقعی یا فرضی انتقال مییابد، به شرح زیر مشمول مالیات است:
1- نسبت به سپردههای بانكی، اوراق مشاركت و سایر اوراق بهادار بهاستثنای موارد مندرج در بند (۲) این ماده و سودهای متعلق به آنها و همچنین سود سهام و سهم الشركه تا تاریخ ثبت انتقال به نام وراث و یا پرداخت و تحویل به آنها به نرخ سه درصد (۳%).
2- نسبت به سهام و سهم الشركه و حق تقدم آنها یك و نیم (1/5) برابر نرخهای مذكور در تبصره (۱) ماده (۱۴۳) و ماده (۱۴۳ مكرر) این قانون طبق مقررات مزبور در تاریخ ثبت انتقال به نام وراث.
3- نسبت به حقالامتیاز و سایر اموال و حقوق مالی كه در بندهای مذكور به آنها تصریح نشده است، به نرخ ده درصد (۱۰%) ارزش روز در تاریخ تحویل یا ثبت انتقال به نام وراث.
4- نسبت به انواع وسایل نقلیة موتوری، زمینی، دریایی و هوایی به نرخ دو درصد (۲%) بهای اعلامی توسط سازمان امور مالیاتی كشور در تاریخ ثبت انتقال به نام وراث.
5- نسبت به املاك و حق واگذاری محل یك و نیم (1/5) برابر نرخهای مذكور در ماده (۵۹) این قانون به مأخذ ارزش معاملاتی املاك و یا به مأخذ ارزش روز حق واگذاری حسب مورد، در تاریخ ثبت انتقال به نام وراث.
6- نسبت به اموال و داراییهای متعلق به متوفای ایرانی كه در خارج از كشور واقعشده است پس از كسر مالیات بر ارثی كه از آن بابت به دولت محل وقوع اموال و داراییها پرداختشده است به نرخ ده درصد (۱۰%) ارزش ماترك كه مأخذ محاسبه مالیات بر ارث در كشور محل وقوع مال قرارگرفته است. در صورت عدم شمول مالیات بر ارث در كشور مزبور به مأخذ ارزش روز انتقال یا تحویل به نام وارث.
تبصره ۱- محاسبه و اخذ مالیات بر ارث در مورد متوفیان قبل از لازمالاجرا شدن این قانون (1395/۱/1) اعم از اینكه پرونده مالیاتی برای آنها تشکیلشده یا نشده باشد، مشمول حكم این ماده نخواهد بود.
تبصره ۲- نرخهای مذكور در این ماده مربوط به وراث طبقه اول است. درصورتیکه وراث طبقات دوم و سوم باشند، نرخهای مذكور در این ماده به ترتیب دو و چهار برابر خواهد شد.
تبصره ۳- درصورتیکه متوفی و وراث، تبعه خارجی باشند، اموال و داراییهای متوفی كه در ایران واقع است، مشمول مالیات به نرخ وراث طبقه اول خواهد بود.
تبصره ۴- در مواردی كه وراث سهم خود از اموال موضوعبندهای (۲)، (۴) و (۵) این ماده را به اشخاص ثالث یا وراث دیگر انتقال دهند، علاوه بر مالیات بر ارث به شرح این فصل، مشمول مالیات طبق مقررات فصول مربوط خواهند بود.
تبصره ۵- حقوق ناشی از عقود اجاره بهشرط تملیك با بانكها و سایر نهادهای مالی و اعتباری، نسبت به عرصه و اعیان املاك بر اساس ارزش معاملاتی در تاریخ ثبت انتقال به نام وراث محاسبه خواهد شد.[7]
مادة ۱۸-
وراث ازنظر این قانون به سهطبقه تقسیم میشوند:
۱- وراث طبقة اول كه عبارتاند از: پدر، مادر، زن، شوهر، اولاد و اولاد اولاد.
۲- وارث طبقة دوم كه عبارتاند از: اجداد، برادر، خواهر و اولاد آنها.
۳- وراث طبقة سوم كه عبارتاند از: عمو، عمه، دایی، خاله و اولاد آنها.
- مادة ۱۹ و مادة ۲۰ – حذف شدند[8]. (اصلاحی مصوب 1394/۴/31)
مادة ۲۱- (اصلاحی 1394/۴/31)
اموالی كه جزء ماترك متوفی باشد و طبق قوانین یا احكام خاص، مالكیت آنها سلب و یا بهصورت بلاعوض در اختیار اشخاص موضوع ماده (۲) این قانون قرار گیرد، با تأیید اشخاص مزبور از شمول مالیات بر ارث خارج و درصورتیکه بابت سلب مالكیت عوضی داده شود، ارزش آن عوض یا اموال سلب مالكیت شده هرکدام كمتر باشد، جزء اموال مشمول مالیات بر ارث موضوع ردیفهای مربوط در ماده (۱۷) این قانون محسوب و مشمول مالیات خواهد بود.[9]
مادة ۲۲ - حذف شد.[10] (اصلاحی 1394/۴/31)
مادة ۲۳ – حذف شد.[11] (اصلاحی 1394/۴/31)
مادة ۲۴- اموال زیر از شمول مالیات این فصل خارج است (اصلاحی 1394/۴/31):
۱- وجوه بازنشستگی و وظیفه و پسانداز خدمت و مزایای پایان خدمت، مطالبات مربوط به خسارت اخراج، بازخرید خدمت و مرخصی استحقاقی استفادهنشده و بیمههای اجتماعی و نیز وجوه پرداختی توسط مؤسسات بیمه یا بیمهگذار و یا كارفرما از قبیل انواع بیمههای عمر و زندگی، خسارت فوت و همچنین دیه و مانند آنها حسب مورد كه یكجا و یا بهطور مستمر به ورثة متوفی پرداخت میگردد.[12]
۲- اموال منقول متعلق به مشمولین بند ۴ مادة ۳۹ قرارداد وین مورخ فروردینماه ۱۳۴۰ و ماده (۵۱) قرارداد وین مورخ اردیبهشتماه ۱۳۴۲ و بند (۴) مادة (۳۸) قرارداد وین مورخ اسفندماه ۱۳۵۳ با رعایت شرایط مقرر در قرارداد مزبور با شرط معاملة متقابل.
۳- اموالی كه برای سازمانها و مؤسسههای مذكور در مادة (۲) این قانون مورد وقف یا نذر یا حبس واقع گردد بهشرط تأیید سازمانها و مؤسسههای مذكور.
۴- اثاثالبیت محل سكونت متوفی[13].
ماده 25- وراث طبقات اول و دوم نسبت به اموال شهدای انقلاب اسلامی مشمول مالیات بر ارث موضوع این فصل نخواهند بود.
احراز شهادت برای استفاده از مقررات این ماده منوط به تأیید یكی از نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و یا بنیاد شهید انقلاب اسلامی حسب مورد میباشد.
مادة ۲۶- (اصلاحی 1394/۴/31)
وراث متوفی (منفرداً یا مجتمعاً) یا ولی یا امین یا قیم یا نمایندة قانونی آنها موظفاند بهمنظور كسر هزینههای کفنودفن در حدود عرف و عادات و واجبات مالی و عبادی در حدود قواعد شرعی و دیون محقق متوفی از ماترك موضوع ماده (۱۷) این قانون، ظرف یك سال از تاریخ فوت متوفی اظهارنامهای حاوی كلیه اقلام ماترك با تعیین ارزش روز زمان فوت و تصریح مطالبات و بدهیها طبق فرم نمونه مخصوصی كه از طرف سازمان امور مالیاتی كشور تهیه میشود به انضمام مدارك زیر به اداره امور مالیاتی صلاحیتدار تسلیم نماید:
۱- رونوشت یا تصویر گواهی شدة اسناد مربوط به بدهیها و مطالبات متوفی.
۲- رونوشت یا تصویر گواهی شدة كلیه اوراقی كه مثبت حق مالكیت متوفی نسبت به اموال و حقوق مالی است.
۳- رونوشت یا تصویر گواهیشده آخرین وصیتنامه متوفی اگر وصیتنامه موجود باشد.
۴- درصورتیکه اظهارنامه از طرف وكیل یا قیم یا ولی داده شود رونوشت یا تصویر گواهی شدة وکالتنامه یا قیمنامه.
۵- رونوشت یا تصویر گواهی فوت از مراجع ذیربط
اداره امور مالیاتی مربوط مكلف است اظهارنامه تسلیمی در مهلت مقرر را رسیدگی و به شرح زیر اقدام كند:
الف- درصورتیکه ارزش روز كلیه ماترك متوفی كمتر از دیون محقق متوفی، واجبات مالی و عبادی و هزینه کفنودفن باشد، اموال و داراییهای متوفی مشمول مالیات موضوع ماده (۱۷) این قانون نخواهد شد و مالیاتهای پرداختی موضوع ماده (۱۷) این قانون با ارائه اسناد و مدارك مثبته به پرداختکننده مسترد خواهد شد.
ب- درصورتیکه ارزش روز ماترك بیشتر از دیون محقق متوفی، واجبات مالی و عبادی و هزینههای کفنودفن باشد، در این صورت موارد مزبور به ترتیب از ارزش روز اموال و داراییهای موضوعبندهای (۱)، (۲)، (۳)، (۴) و (۵) ماده (۱۷) این قانون كسر و مازاد ماترك حسب مورد به مأخذ مقرر در ماده مزبور مشمول مالیات خواهد شد و اضافهمالیاتهای پرداختی موضوع ماده (۱۷) این قانون با ارائه اسناد و مدارك مثبته به پرداختکننده مسترد خواهد شد.
ج- درصورتیکه كل ماترك یا بخشی از آن مطابق بندهای (الف) و (ب) مشمول مالیات نباشد، اداره امور مالیاتی موظف است گواهی لازم مبنی بر بلامانع بودن ثبت یا انتقال یا پرداخت یا تحویل اموال و دارایی غیرمشمول متوفی به وراث را حسب موارد مذكور در ماده (۱۷) این قانون بهعنوان مراجع ذیربط صادر نماید.
تبصره ۱- درصورتیکه بدهی متوفی مستند به مدارك و اسناد مثبته قانونی بوده و اصالت آن مورد تأیید اداره امور مالیاتی صلاحیتدار قرار گیرد قابل كسر از ماترك خواهد بود.
تبصره ۲- آییننامه اجرایی این ماده در مورد نحوه رسیدگی، ارزیابی اموال و داراییها و صدور گواهی توسط وزارت امور اقتصادی و دارایی تهیه میشود و به تصویب هیأت وزیران میرسد.[14]
مادة ۲۷ تا مادة ۳۲ – حذف شدند.[15] (اصلاحی 1394/۴/31)
مادة ۳۳-
مأموران كنسولی ایران در خارج از كشور موظفاند ظرف سه ماه از تاریخ اطلاع از وقوع فوت اتباع ایرانی مراتب را ضمن ارسال كلیة اطلاعات در مورد ماترك آنان اعم از منقول یا غیرمنقول واقع در كشور محل مأموریت خود، با تعیین مشخصات و ارزش آنها، از طریق وزارت امور خارجه به وزارت امور اقتصادی و دارایی اعلام نمایند.
تبصره – آییننامة اجرایی این ماده ظرف شش ماه از تاریخ تصویب این قانون توسط وزارتخانههای امور اقتصادی و دارایی و امور خارجه تهیه و به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید.
مادة ۳۴- (اصلاحی 1394/۴/31)
اشخاص زیر مجاز نیستند قبل از اخذ گواهی پرداخت مالیات مربوط موضوع این قانون، اموال و داراییهای متوفی را به وراث یا موصیله تسلیم كنند و یا به نام آنها ثبت و یا معاملاتی راجع به اموال و داراییهای مزبور انجام دهند:
1- بانكها و سایر مؤسسات مالی و اعتباری، شركتها، مؤسسات، نهادهای عمومی غیردولتی و سایر اشخاص حقوقی دولتی و غیردولتی كه وجوه نقد یا سفته یا جواهر و یا هر نوع مال دیگر از متوفی نزد خود دارند.
2- ادارات ثبتاسناد و املاك موقعی كه مال غیرمنقول را به اسم وراث یا موصیله ثبت مینمایند.
3- دفاتر اسناد رسمی موقعی كه میخواهند تقسیمنامه یا هر نوع معامله وراث راجع به اموال و داراییهای متوفی را ثبت نمایند.
4- شركتهایی كه متوفی در آنها مالك سهام یا سهمالشركه میباشد.
5- شركتهای كارگزاری، صندوقهای سرمایهگذاری و سایر نهادهای مالی
6- صندوقهای دادگستری و صندوقهای ادارات ثبتاسناد و املاك كشور.
اشخاص مذكور در بندهای یادشده (بهاستثنای اشخاص بندهای (۲) و (۶) و اشخاص موضوعبندهای (۱) و (۲) ماده (۲) این قانون) در صورت تخلف علاوه بر اینكه تا معادل ارزش مال مشمول وراث نسبت به پرداخت مالیات و جرائم متعلق مسئوولیت تضامنی دارند، مشمول جریمهای به میزان دو برابر مالیات متعلق نیز خواهند بود. در مورد بانكها، شركتها و مؤسسات دولتی، متخلف و شركاء و معاونان وی در تخلف نیز مسؤولیت تضامنی خواهند داشت.
محاكم دادگستری، ادارات اجرای احكام دادگستری، ادارات ثبتاسناد و املاك كشور، سازمان اوقاف و امور خیریه و اداره سرپرستی صغار و محجورین، صندوقهای دادگستری، صندوقهای ادارات ثبتاسناد و املاك كشور و اشخاص موضوعبندهای (۱) و (۲) ماده (۲) این قانون درصورتیکه در حیطه وظایف قانونی خود حكمی را در خصوص اموال و داراییهای متوفی صادر یا اجرا نمایند، موظفاند رونوشت یا تصویر آن حكم را ظرف مهلت ده روز حسب مورد پس از صدور یا اجر، به سازمان امور مالیاتی كشور ارسال كنند.
كاركنان مقصر كلیه اشخاص حقوقی مذكور، در صورت عدم ارسال حكم یا دم اخذ مفاصای مالیاتی، علاوه بر مجازات مربوط به تخلّفات اداری و قانونی دستگاه مربوط به خود، مكلف به پرداخت جزای نقدی معادل دو برابر خسارت وارده به دولت با اقامه دعوی از طرف سازمان امور مالیاتی كشور بهموجب حكم مراجع قضایی ذیربط خواهند بود. این حكم در مورد شركا و معاونان متخلفان مذكور نیز مجری است.
تبصره ۱- سازمان امور مالیاتی كشور میتواند اشخاصی را كه اموال موضوعبند (۱) ماده (۱۷) این قانون را نزد خوددارند مكلف نماید قبل از پرداخت یا تحویل اموال مزبور به وراث، مالیات متعلق را كسر و تا آخر ماه بعد از پرداخت بهحساب سازمان امور مالیاتی كشور واریز و مابقی آن را به وراث یا ذینفعان دیگر پرداخت نمایند. در این صورت اشخاص مذكور مکلفاند مشخصات وراث یا ذینفعان دیگر و مبالغ پرداختی را ظرف مدت مذكور به سازمان امور مالیاتی كشور اعلام كنند.
تبصره ۲- آییننامه اجرایی این ماده به پیشنهاد وزارت امور اقتصادی و دارایی ظرف مدت شش ماه پس از تصویب این قانون به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید.[16]
مادة ۳۵ تا مادة ۳۷ – حذف شدند.[17] (اصلاحی 1394/۴/31)
مادة ۳۸ (اصلاحی 1394/۴/31)
اموالی كه بهموجب نذر یا وصیت حسب مورد به وراث منتقل میشود، به نرخ مذكور در ماده (۱۷) این قانون و درصورتیکه به غیر وراث بهاستثنای اشخاص مذكور در بند (۳) مادة (۲۴) این قانون، منتقل شود مشمول مالیات بر درآمد اتفاقی خواهد بود.
در مواردی كه منافع مالی، مورد نذر یا وصیت باشد و همچنین منافع مالی كه آن مال مورد وقف و حبس است، اشخاص منتفع از منافع بهاستثنای اشخاص مذكور در بند (۳) ماده (۲۴) این قانون، نسبت به منافع هرسال مشمول مالیات بر درآمد خواهند بود.
تبصره - مال مورد وصیت وقتی مشمول مالیات خواهد بود كه وصیت با فوت موصی قطعی شده باشد.[18]
مادة ۳۹ (اصلاحی 1394/۴/31)
در مورد وقف، متولی و در مورد حبس و نذر، حبس و نذر کننده و در مورد وصیت، وصی مكلفاند حداكثر ظرف سه ماه از تاریخ وقوع عقد یا فوت موصی، حسب مورد، اظهارنامهای روی نمونهای كه از طرف سازمان امور مالیاتی كشور تهیه میشود حاوی مشخصات و ارزش مال مورد وقف یا حبس یا نذر یا وصیت به انضمام اسناد مربوطه به ادارة امور مالیاتی صلاحیتدار تسلیم و رسید دریافت دارند[19]، مالیات متعلق را حداكثر ظرف سه ماه از تاریخ انقضای مهلت تسلیم اظهارنامه پرداخت كنند.
تبصره - در مواردی كه موضوع وقف یا حبس یا نذر یا وصیت از مصادیق بند (۳) مادة ۲۴ این قانون و یا مشمول مقررات فصل مالیات بر درآمد اتفاقی باشد واقف یا متولی، یا حبس و نذر کننده یا وصی حسب مورد مكلفاند مشخصات اموال مورد وقف یا حبس یا نذر یا وصیت و مشخصات ذینفع را روی نمونهای كه از طرف سازمان امور مالیاتی كشور تهیه میشود درج و حداكثر ظرف مدت سه ماه از تاریخ وقوع عقد یا فوت موصی به ادارة امور مالیاتی صلاحیتدار تسلیم كنند و رسید دریافت دارند.[20]
مادة ۴۰ تا مادة ۴۳ – حذف شدند[21]. (اصلاحی 1394/۴/31)
فصل پنجم: حق تمبر
مادة ۴۴
از هر برگ چك كه از طرف بانكها چاپ میشود در موقع چاپ دویست (۲۰۰) ریال حق تمبر اخذ میشود.
مادة ۴۵ (اصلاحی 1394/۴/31)
از اوراق مشروحة زیر نسبت به مبلغ آنها معادل نیم[22] در هزار حق تمبر اخذ میشود:
برات، فته طلب (سفته) و نظایر آنها.
تبصره - حق تمبر مقرر در این ماده بابت كمتر از هزار ریال معادل حق تمبر هزار ریال خواهد بود.
مادة ۴۶
از كلیة اسناد تجاری قابلانتقال كه در ایران صادر و یا معامله و مورداستفاده قرار داده میشود (بهاستثنای اوراق مذكور در مواد ۴۵ و ۴۸ این قانون) و اسناد كاشف از حقوق مالكیت نسبت به مالالتجاره از قبیل بارنامة دریایی و هوایی و همچنین اوراق بیمة مالالتجاره پنج هزار (۵۰۰۰) ریال و بارنامه زمینی و صورتوضعیت مسافری یك هزار (۱۰۰۰) ریال حق تمبر دریافت خواهد شد. مؤسسههای حملونقل مسئول تنظیم دقیق بارنامه هستند و باید هویت و نشانی صحیح صاحب كالا و سایر اطلاعات مربوط را در آن درج نمایند و نسخ كافی اوراق مذكور را حداقل تا پنج سال از تاریخ صدور نگاهداری كنند.
تبصره - از اوراق و مدارك زیر به شرح مقرر در این تبصره حق تمبر اخذ میشود:[23]
۱- از كارت معافیت هر یك از مشمولان كه به انحای مختلف از انجام دادن خدمت وظیفه معاف میشوند، بابت صدور كارت معافیت مذكور، مبلغ ده هزار (10/00۰) ریال.
۲- از هرگونه گواهینامة رانندگی بینالمللی مبلغ پنجاههزار (5۰/00۰) ریال.
۳- از هر پلاك ترانزیت انواع خودرو و همچنین از شمارهگذاری هر وسیله نقلیه كه بهصورت موقت وارد كشور میشود مبلغ دویست هزار (200/0۰۰) ریال.
۴- از گواهینامة رانندگی انواع خودرو به ازای هرسال مدت اعتبار مبلغ یك هزار (۱۰۰۰) ریال.
۵- از كارنامه و گواهینامة دانشآموزان دوره ابتدایی، راهنمایی و متوسطه مبلغ یك هزار (۱۰۰۰) ریال.
۶- از دانشنامه و گواهی دانشنامه كاردانی، كارشناسی، كارشناسی ارشد، دكترا و بالاتر مبلغ ده هزار (1۰/00۰) ریال.
۷- از گواهی ارزش تحصیلی دورههای ابتدایی، راهنمایی و متوسطه خارجی مبلغ بیست هزار (2۰/00۰) ریال.
۸- از گواهی ارزش تحصیلی دورههای فنی و حرفهای و دانشگاهی خارجی مبلغ پنجاههزار (50/00۰) ریال.
۹- از پروانة مامایی یا مدرك تحصیلی دورة كاردانی و دندانپزشكی تجربی مبلغ بیست هزار (2۰/00۰) ریال.
۱۰- از پروانة مشاغل پزشكی، دندانپزشكی، پیراپزشكی، دامپزشكی و داروسازی مبلغ یکصد هزار (1۰۰/0۰۰) ریال.
۱۱- از جواز تأسیس، كارت شناسایی واحدهای تولیدی و معدنی، كارت بازرگانی، پروانة وكالت و كارشناسی و سایر پروانههای کسبوکار، بابت صدور مبلغ یکصد هزار (1۰۰/0۰۰) ریال و بابت تجدید آنها مبلغ پنجاههزار (5۰/00۰) ریال.
مادة ۴۷
از كلیة قراردادها و اسناد مشابه آنها به شرح زیر كه بین بانكها و مشتریان آنها مبادله یا از طرف مشتریان تعهد میشود، درصورتیکه در دفاتر اسناد رسمی ثبت نشود، معادل ده (1۰/00۰) هزار ریال حق تمبر اخذ میشود:
۱- برگ قبول شرایط عمومی حسابجاری.
۲- قرارداد وام یا اعطای تسهیلات از هر نوع كه باشد و نیز اوراق و فرمهای تعهدآوری كه بانكها به نامهای مختلف در موقع انجام معاملات به امضای مشتریان خود میرسانند.
۳- قراردادهای انواع سپردههای سرمایهگذاری.
۴- وکالتنامههای بانكی كه در دفتر بانك تنظیم میشود و مشتریان حق امضای خود را به دیگری واگذار مینمایند.
۵- قراردادهای دیگری كه بین بانكها و مشتریان منعقد میشود و طرفین تعهدات و مسئولیتهایی را به عهده میگیرند و به امور مذكور در این ماده مرتبط میشود.
۶- ضمانتنامههای صادره از طرف بانكها.
۷- تقاضای صدور ضمانتنامه درصورتیکه تقاضا از طرف بانك قبولشده و ضمانتنامه صادر گردد.
۸- تقاضای گشایش اعتبار اسنادی برای داخلة ایران یا برای كشورهای
خارج درصورتیکه تقاضا از طرف بانك قبولشده و اعتبار اسنادی گشایش یابد.
مادة ۴۸ (اصلاحی 1394/۴/31)
سهام و سهمالشركه كلیة شركتهای ایرانی موضوع قانون تجارت بهاستثنای شركتهای تعاونی بر اساس ارزش اسمی سهام یا سهمالشركه بهقرار نیم در هزار[24] مشمول حق تمبر خواهد بود. كسور صد (۱۰۰) ریال هم صد (۱۰۰) ریال محسوب میشود.
تبصره - حق تمبر سهام و سهمالشركه شركتها باید ظرف دو ماه از تاریخ ثبت قانونی شركت و در مورد افزایش سرمایه و سهام اضافی از تاریخ ثبت افزایش سرمایه در ادارة ثبت شركتها از طریق ابطال تمبر پرداخت شود. افزایش سرمایه در مورد شركتهایی كه قبلاً سرمایه خود را كاهش دادهاند تا میزانی كه حق تمبر آن پرداختشده است، مشمول حق تمبر مجدد نخواهد بود.[25]
مادة ۴۹
درصورتیکه اسناد مشمول حق تمبر موضوع مواد ۴۵ و ۴۶ و ۴۷ و ۴۸ این قانون در ایران صادرشده باشد صادركنندگان باید تمبر مقرر را بر روی آنها الصاق و ابطال نمایند و هرگاه اسناد مذكور در خارج از كشور صادرشده باشد اولین شخصی كه اسناد مزبور را متصرف میشود باید قبل از هر نوع امضاء اعم از ظهر نویسی یا معامله یا قبولی یا پرداخت به ترتیب فوق عمل نماید و درهرصورت كلیة مؤسسات یا اشخاصی كه در ایران اسناد مذكور را معامله یا دریافت یا تأدیه مینمایند متضامناً مسئول پرداخت حقوق مقرر خواهند بود.
مادة ۵۰
وزارت امور اقتصادی و دارایی مجاز است سفته و برات و بارنامه و اوراق دیگر مشمول حق تمبر را چاپ و در دسترس متقاضیان بگذارد. وزارت امور اقتصادی و دارایی میتواند در مواردی كه مقتضی بداند بهجای الصاق و ابطال تمبر به دریافت حق تمبر در قبال صدور قبض مالیات اكتفا نماید.
مادة ۵۱
در صورت تخلف از مقررات این فصل، متخلف علاوه بر اصل حق تمبر معادل دو برابر آن جریمه خواهد شد.
باب سوم: مالیات بر درآمد
فصل اول- مالیات بر درآمد املاك
مادة ۵۲
درآمد شخص حقیقی یا حقوقی ناشی از واگذاری حقوق خود نسبت به املاك واقع در ایران پس از كسر معافیتهای مقرر در این قانون مشمول مالیات بر درآمد املاك میباشد.[26]
مادة ۵۳
درآمد مشمول مالیات املاكی كه به اجاره واگذار میگردد عبارت است از كل مالالاجاره، اعم از نقدی و غیر نقدی، پس از كسر بیستوپنج درصد بابت هزینهها و استهلاكات و تعهدات مالك نسبت به مورد اجاره.
درآمد مشمول مالیات در مورد اجارة دستاول املاك مورد وقف یا حبس بر اساس این ماده محاسبه خواهد شد.
در رهن تصرف، راهن طبق مقررات این فصل مشمول مالیات خواهد بود. هرگاه موجر مالك نباشد، درآمد مشمول مالیات وی عبارت است از مابهالتفاوت اجارة دریافتی و پرداختی بابت ملك مورد اجاره.
حكم این ماده در مورد خانههای سازمانی متعلق به اشخاص حقوقی درصورتیکه مالیات آنها طبق دفاتر قانونی تشخیص شود جاری نخواهد بود.[27]
تبصرة ۱- محل سكونت پدر یا مادر یا همسر یا فرزند یا اجداد و همچنین محل سكونت افراد تحت تكفل مالك اجاری تلقی نمیشود مگر اینكه بهموجب اسناد و مدارك ثابت گردد كه اجاره پرداخت میشود. درصورتیکه چند واحد مسكونی، محل سكونت مالك و یا افراد مزبور باشد یك واحد برای سكونت مالك و یك واحد مسكونی برای هر یك از افراد مذكور به انتخاب مالك از شمول مالیات موضوع این بخش خارج خواهد بود.
تبصرة ۲- املاكی كه مجاناً در اختیار سازمانها و مؤسسات موضوع مادة ۲ این قانون قرار میگیرد غیر اجاری تلقی میشود.
تبصرة ۳- ازنظر مالیات بر درآمد اجارة املاك هر واحد آپارتمان یك مستغل محسوب میشود.
تبصرة ۴- در مورد املاكی كه با اثاثه یا ماشینآلات به اجاره واگذار میشود، درآمد ناشی از اجارة اثاثه و ماشینآلات نیز جزء درآمد ملك محسوب و مشمول مالیات این فصل میشود.
تبصرة ۵- مستحدثاتی كه طبق قرارداد از طرف مستأجر در عین مستأجره به نفع موجر ایجاد میشود، بر اساس ارزش معاملاتی روز تحویل مستحدثه به موجر تقویم و پنجاهدرصد آن جزء درآمد مشمول مالیات اجارة سالتحویل محسوب میگردد.
تبصرة ۶- هزینههایی كه بهموجب قانون یا قرارداد به عهدة مالك است و از طرف مستأجر انجام میشود و همچنین مخارجی كه بهموجب قرارداد انجام آن از طرف مستأجر تقبل شده درصورتیکه عرفاً به عهدة مالك باشد، به بهای روز انجام هزینه تقویم و بهعنوان مالالاجاره غیر نقدی به جمع اجارهبهای سال انجام هزینه اضافه میشود.
تبصرة ۷- درصورتیکه مالك اعیان احداثشده در عرصة استیجاری ملك را كلاً یا جزئاً به اجاره واگذار نماید، مبلغ اجارة پرداختی بابت عرصه به نسبت مورد اجاره از مالالاجاره دریافتی كسر و مازاد طبق مقررات صدر این ماده مشمول مالیات خواهد بود.
تبصرة ۸- درصورتیکه مالك محل سكونت خود را بفروشد و در سند انتقال بدون اجاره بهاء مهلتی برای تخلیة ملك داده شود، در مدتی كه محل سكونت انتقالدهنده میباشد تا شش ماه و در بیع شرط مادام كه طبق شرایط معامله مبیع در اختیار بایع شرطی است، اجاری تلقی نمیشود، مگر اینكه بهموجب اسناد و مدارك ثابت گردد كه اجاره پرداخت میشود.
تبصرة ۹- وزارتخانهها، مؤسسات و شركتهای دولتی و دستگاههایی كه تمام یا قسمتی از بودجة آنها به وسیلة دولت تأمین میشود، نهادهای انقلاب اسلامی، شهرداریها و شركتها و مؤسسات وابسته به آنها و همچنین سایر اشخاص حقوقی مكلفاند مالیات موضوع این فصل را از مالالاجارههایی كه پرداخت میكنند كسر و تا پایان ماه بعد[28] به ادارة امور مالیاتی محل وقوع ملك پرداخت و رسید آن را به موجر تسلیم نمایند. (اصلاحی 1394/۴/31)
تبصرة ۱۰- واحدهای مسكونی متعلق به شركتهای سازندة مسكن كه قبل از انتقال قطعی و طبق اسناد و مدارك مثبته بهموجب قرارداد واگذار میگردد مادام كه در تصرف خریدار میباشد، در مدت مذكور اجاری تلقی نمیشود و ازلحاظ مالیاتی با خریدار مانند مالك رفتار خواهد شد مشروط بر اینكه مالیات نقلوانتقال قطعی موضوع مادة (۵۹) این قانون به مأخذ تاریخ تصرف پرداختشده باشد.
تبصره ۱۱- مالكان مجتمعهای مسكونی دارای بیش از سه واحد استیجاری كه با رعایت الگوی مصرف مسكن بنا به اعلام وزارت مسكن و شهرسازی ساختهشده یا میشوند در طول مدت اجاره از صد درصد (۱۰۰%) مالیات بر درآمد املاك اجاری معاف میباشد در غیر این صورت درآمد هر شخص ناشی از اجارة واحد یا واحدهای مسكونی در تهران تا مجموع یکصد و پنجاه مترمربع زیربنای مفید و در سایر نقاط تا مجموع دویست مترمربع زیربنای مفید از مالیات بر درآمد ناشی از اجارة املاك معاف میباشد.[29]
مادة ۵۴ (اصلاحی 1394/۴/31)
درآمد اجاره بر اساس قرارداد اعم از رسمی یا عادی مبنای تشخیص مالیات قرار میگیرد و در مواردی كه قرارداد وجود نداشته باشد یا از ارائه آن خودداری گردد و یا مبلغ مندرج در آن كمتر از هشتاد درصد (۸۰%) ارقام مندرج در جدول املاك مشابه تعیین و اعلامشده توسط سازمان امور مالیاتی كشور باشد و نیز در مورد ماده (۵۴ مكرر) این قانون، میزان اجارهبها بر اساس جدول اجاره املاك مشابه تعیین خواهد شد.
تبصرة ۱- درصورتیکه مستأجر جزء مشمولین تبصره (۹) ماده (۵۳) این قانون باشد، اجاره پرداختی مستأجر ملاك تعیین درآمد مشمول مالیات اجاره خواهد بود.
تبصره ۲- چنانچه بر اساس اسناد و مدارك مثبته معلوم شود اجاره ملك بیش از مبلغی است كه مأخذ تشخیص درآمد مشمول مالیات قرارگرفته است، مالیات مابهالتفاوت طبق مقررات این قانون قابل مطالبه و در صورت اعتراض مودی، پرونده قابلرسیدگی در مراجع حل اختلاف موضوع این قانون خواهد بود.
تبصره ۳- در مواردی كه درآمد اجاره واقعی كمتر از درآمد تعیینشده طبق مقررات این ماده باشد و مالیات تعیینشده مورد اعتراض مؤدی باشد، در این صورت پرونده قابلرسیدگی در مراجع حل اختلاف مالیاتی موضوع این قانون خواهد بود[30].
مادة ۵۴ مكرر (الحاقی مصوب 1394/۴/31)
واحدهای مسكونی واقع در شهرهای با جمعیت بیش از یكصدهزار نفر كه به استناد سامانه ملی املاك و اسكان كشور (موضوع تبصره ۷ ماده ۱۶۹ مكرر این قانون) بهعنوان «واحد خالی» شناسایی میشوند، از سال دوم به بعد مشمول مالیات معادل مالیات بر اجاره به شرح زیر خواهند شد[31]:
سال دوم- معادل یکدوم مالیات متعلقه
سال سوم- معادل مالیات متعلقه
سال چهارم و به بعد- معادل یك و نیم برابر مالیات متعلقه
مادة ۵۵
هرگاه مالك خانه یا آپارتمان مسكونی، آن را به اجاره واگذار نماید و خود محل دیگر برای سكونت خویش اجاره نماید یا از خانة سازمانی كه كارفرما در اختیار او میگذارد استفاده كند در احتساب درآمد مشمول مالیات این فصل میزان مالالاجارهای كه بهموجب سند رسمی یا قرارداد میپردازد یا توسط كارفرما از حقوق وی كسر و یا برای محاسبة مالیات حقوق تقویم میگردد از كل مالالاجاره دریافتی او كسر خواهد شد.
مادة ۵۶- حذفشده است.[32]
ماده ۵۷
در مورد شخص حقیقی كه هیچگونه درآمدی ندارد تا میزان معافیت مالیاتی درآمد حقوق موضوع مادة (۸۴) این قانون از درآمد مشمول مالیات سالانة مستغلات از مالیات معاف و مازاد طبق مقررات این فصل مشمول مالیات میباشد. مشمولان این ماده باید اظهارنامة مخصوصی طبق نمونهای كه از طرف سازمان امور مالیاتی كشور تهیه خواهد شد به ادارة امور مالیاتی محل وقوع ملك تسلیم و اعلام نمایند كه هیچگونه درآمد دیگری ندارند. ادارة امور مالیاتی مربوط باید خلاصة مندرجات اظهارنامة مؤدی را به ادارة امور مالیاتی محل سكونت مؤدی ارسال دارد و درصورتیکه ثابت شود اظهارنامة مؤدی خلاف واقع است مالیات متعلق به اضافة یك برابر آن بهعنوان جریمه وصول خواهد شد. در اجرای حكم این ماده حقوق بازنشستگی و وظیفة دریافتی و جوایز و سود ناشی از سپردههای بانكی درآمد تلقی نخواهد شد.
تبصرة ۱- حكم این ماده در مورد فرزندان صغیری كه تحت ولایت پدر باشند جاری نخواهد بود.
تبصرة ۲- درصورتیکه سایر درآمدهای مشمول مالیات ماهانة مؤدی كمتر از مبلغ مذكور در این ماده باشد، آن مقدار از درآمد مشمول مالیات اجارة املاك كه با سایر درآمدهای مؤدی بالغبر مبلغ فوق باشد معاف و مازاد طبق مقررات این فصل مشمول مالیات خواهد بود.[33]
مادة ۵۸- حذفشده است.[34]
مادة ۵۹
نقلوانتقال قطعی املاك به مأخذ ارزش معاملاتی و به نرخ پنج درصد (۵%) و همچنین انتقال حق واگذاری محل به مأخذ وجوه دریافتی مالك یا صاحب حق و به نرخ دو درصد (۲%) در تاریخ انتقال از طرف مالكان عین یا صاحبان حق مشمول مالیات میباشد.
تبصرة ۱- چنانچه برای مورد معامله ارزش معاملاتی تعیین نشده باشد، ارزش معاملاتی نزدیکترین محل مشابه مبنای محاسبه مالیات خواهد بود.
تبصرة ۲- حق واگذاری محل ازنظر این قانون عبارت است از حق كسب یا پیشه یا حق تصرف محل یا حقوق ناشی از موقعیت تجاری محل.[35]
مادة ۶۰- حذف شد.[36]
مادة ۶۱
در مواردی كه انتقال ملك در دفاتر اسناد رسمی انجام نمیشود نیز ارزش معاملاتی ملك طبق مقررات این فصل در محاسبة مالیات ملاك عمل خواهد بود و بهطورکلی برای املاكی كه ارزش معاملاتی آنها تعیین نشده ارزش معاملاتی نزدیکترین محل مشابه مناط اعتبار میباشد.
مادة ۶۲- حذف شد.[37]
مادة ۶۳
نقلوانتقال قطعی املاكی كه به صورتی غیر از عقد بیع انجام میشود بهاستثنای نقلوانتقال بلاعوض كه طبق مقررات مربوط مشمول مالیات است مشمول مالیات نقلوانتقال قطعی املاك برابر مقررات این فصل خواهد بود و چنانچه عوضین، هر دو ملك باشند هر یك از متعاملین به ترتیب فوق مالیات نقلوانتقال قطعی مربوط به ملك واگذاری خود را پرداخت خواهند نمود.
مادة ۶۴ (اصلاحی1394/۴/31)
تعیین ارزش معاملاتی املاك بر عهده كمیسیون تقویم املاك میباشد. كمیسیون مزبور موظف است ارزش معاملاتی موضوع این قانون را در سال اول معادل دو درصد (۲%) میانگین قیمتهای روز منطقه با لحاظ ملاكهای زیر تعیین كند. این شاخص هرسال به میزان دو واحد درصد افزایش مییابد تا زمانی كه ارزش معاملاتی هر منطقه به بیست درصد (۲۰%) میانگین قیمتهای روز املاك برسد.
الف ـ قیمت ساختمان با توجه به مصالح (اسكلت فلزی یا بتونآرمه یا اسكلت بتونی و سوله و غیره) و قدمت و تراكم و طریقه استفاده از آن (مسكونی، تجاری، اداری، آموزشی، بهداشتی، خدماتی و غیره) و نوع مالكیت.
ب ـ قیمت اراضی با توجه به نوع كاربری و موقعیت جغرافیایی ازلحاظ تجاری، صنعتی، مسكونی، آموزشی، اداری و كشاورزی
این كمیسیون متشكل از پنج عضو است كه در تهران از نمایندگان سازمان امور مالیاتی كشور، وزارتخانههای راه و شهرسازی و جهاد كشاورزی، سازمان ثبتاسناد و املاك كشور و شورای اسلامی شهر و در سایر شهرها از مدیران كل یا رؤسای ادارات امور مالیاتی، راه و شهرسازی، جهاد كشاورزی و ثبتاسناد و املاك و یا نمایندگان آنها و نماینده شورای اسلامی شهر تشكیل میشود. كمیسیون مذكور هرسال یکبار ارزش معاملاتی املاك را به تفكیك عرصه و اعیان تعیین میكند.
در موارد تقویم املاك واقع در هر بخش و روستاهای تابعه (بر اساس تقسیمات كشوری) نماینده بخشدار یا شورای بخش در جلسات كمیسیون شركت میكند. در صورت نبودن شورای اسلامی شهر یا بخش، یك نفر كه كارمند دولت نباشد با معرفی فرماندار یا بخشدار مربوط در كمیسیون شركت میكند.
كمیسیون تقویم املاك در تهران به دعوت سازمان امور مالیاتی كشور و در سایر شهرها به دعوت مدیرکل یا رئیس ادارة امور مالیاتی در محل سازمان مذكور یا ادارات تابعه تشكیل میشود. جلسات كمیسیون با حضور حداقل چهار نفر از اعضاء رسمیت مییابد و تصمیمات متخذه بارأی حداقل سه نفر از اعضاء معتبر است. دبیری جلسات كمیسیون حسب مورد بر عهده نماینده سازمان یا اداره كل یا اداره امور مالیاتی است.
ارزش معاملاتی تعیینشده حسب این ماده یك ماه پس از تاریخ تصویب نهایی در كمیسیون تقویم املاك، لازمالاجرا و تا تعیین ارزش معاملاتی جدید معتبر است.
تبصرة ۱- سازمان امور مالیاتی كشور یا ادارات تابعة سازمان مزبور میتوانند قبل از اتمام دورة یکساله در هر شهر یا بخش یا روستا، در موارد زیر كمیسون تقویم املاك را تشكیل دهند:
۱- برای تعیین ارزش معاملاتی نقاطی كه فاقد ارزش معاملاتی است.
۲- برای تعدیل ارزش معاملاتی تعیینشده نقاطی كه حسب تشخیص سازمان امور مالیاتی كشور در مقایسه با نقاط مشابه هماهنگی لازم را نداشته یا با توجه به معیارهای ذکرشده در این ماده تغییرات عمده در ارزش املاك به وجود
ارزش معاملاتی تعیینشده حسب این تبصره پس از یك ماه از تاریخ
تصویب نهایی كمیسیون تقویم املاك، لازمالاجرا و تا تعیین ارزش معاملاتی جدید معتبر است.
تبصرة ۲- در مواردی كه كمیسیون تقویم موضوع این ماده پس از دو بار دعوت تشكیل نشود یا پس از تشكیل دو جلسه تصمیم مقتضی در مورد تعیین ارزش معاملاتی حاصل نشود، سازمان امور مالیاتی كشور مكلف است آخرین ارزش روز املاك تعیینشده توسط كمیسیون تقویم را با شاخص بهای كالاها و خدمات اعلامی توسط مراجع قانونی ذیصلاح تعدیل و ارزش معاملاتی را مطابق مقررات این ماده تعیین كند.
تبصرة ۳- در مواردی كه ارزش معاملاتی موضوع این ماده مطابق دیگر قوانین و مقررات، مأخذ محاسبه سایر عوارض و وجوه قرار میگیرد، مأخذ محاسبه عوارض و وجوه یادشده بر مبنای درصدی از ارزش معاملاتی موضوع این ماده میباشد كه با پیشنهاد مشترك وزارت امور اقتصادی و دارایی و دستگاه ذیربط به تصویب هیأت وزیران یا مراجع قانونی مرتبط میرسد. درصد مذكور باید به نحوی تعیین گردد كه مأخذ محاسبه عوارض و وجوه یادشده بیش از نرخ تورم رسمی اعلامی از طرف مراجع قانونی ذیربط افزایش نیافته باشد.[38]
مادة ۶۵
نقلوانتقال قطعی املاك كه در اجرای قوانین و مقررات اصلاحات ارضی بهعملآمده و یا خواهد آمد و واحدهای مسكونی از طرف شركتهای تعاونی مسكن به اعضا آنها مشمول مالیات موضوع این فصل نخواهد بود.
مادة ۶۶
درصورتیکه انتقال گیرنده دولت یا شهرداریها یا مؤسسات وابسته به آنها بوده و همچنین در مواردی كه ملك بوسیلة اجرای ثبت و یا سایر ادارات دولتی به قائممقامی مالك انتقال داده میشود چنانچه بهای مذكور در سند كمتر از ارزش معاملاتی باشد در محاسبة مالیات موضوع مادة (۵۹) این قانون بهای مذكور در سند بجای ارزش معاملاتی هنگام انتقال حسب مورد ملاك عمل قرار خواهد گرفت.
مادة ۶۷
فسخ معاملات قطعی املاك بر اساس حكم مراجع قضائی بهطورکلی و اقاله یا فسخ معاملات قطعی املاك در سایر موارد تا شش ماه بعد از انجام معامله بهعنوان معاملة جدید مشمول مالیات موضوع این فصل نخواهد بود.
مادة ۶۸
املاكی كه در اجرای مادة ۳۴ قانون ثبتاسناد و املاك مصوب مردادماه ۱۳۲۰ و اصلاحات بعدی آن به دولت تملیك میشود از پرداخت مالیات نقلوانتقال قطعی معاف است.[39]
مادة ۶۹
اولین انتقال قطعی واحدهای مسكونی ارزان و متوسط قیمت كه ظرف مدت ده سال از تاریخ تصویب این قانون مطابق ضوابط و قیمتهایی كه وزارتخانههای مسكن و شهرسازی و امور اقتصادی و دارایی تعیین مینماید احداث و حداكثر در مدت یک سال از تاریخ انقضای مهلت اجرای برنامة احداث كه حسب مورد توسط وزارت مسكن و شهرسازی یا شهرداری محل تعیین میشود منتقل میگردد از پرداخت مالیات بر نقلوانتقال قطعی املاك معاف میباشد.
مادة ۷۰
هرگونه مال یا وجوهی كه از طرف وزارتخانهها و مؤسسات و شركتهای دولتی یا شهرداریها بابت عین یا حقوق راجع به املاك و اراضی برای ایجاد و یا توسعة مناطق نظامی یا مرافق عامه از قبیل توسعه یا احداث جاده، راهآهن، خیابان، معابر، لولهکشی آب و نفت و گاز، حفر نهر و نظایر آنها به مالك یا صاحب حق تعلق میگیرد یا بهحساب وی به ودیعه گذاشته میشود از مالیات نقلوانتقال موضوع این فصل معاف خواهد بود.
املاكی كه طبق قوانین مربوطه در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده یا میرسد در صورت انتقال به سازمان میراث فرهنگی كشور نسبت بهکل مالیات نقلوانتقال قطعی متعلق و در سایر موارد كه مالكیت در دست اشخاص باقی میماند نسبت به ۵۰ درصد مالیات مربوط به درآمد موضوع فصل مالیات بر درآمد املاك از معافیت مالیاتی برخوردار خواهد شد. و همچنین هرگونه وجه یا مالی كه از طرف اشخاص مذكور بابت تملك املاك یا حقوق واقع در محدودة طرحهای نوسازی، بهسازی و بازسازی محلات قدیمی و بافتهای فرسودة شهرها به مالكین یا صاحبان حق تعلق میگیرد از پرداخت مالیات نقلوانتقال معاف است.
مادة ۷۱
زمینهایی كه از طریق اسناد عادی معامله گردیده است در موقع تنظیم سند رسمی بنام خریدار قیمت اعیانی احداثشده وسیلة خریدار در محاسبه منظور نخواهد شد مشروط بر اینكه موضوع مورد تأیید مراجع ذیصلاح دولتی یا محاكم قضایی یا شهرداری محل كه ملك در محدودة آن واقع است حسب مورد قرارگرفته باشد.[40]
مادة ۷۲
در مواردی كه پس از پرداخت مالیات از طرف مؤدی معامله انجام نشود ادارة امور مالیاتی مربوط مكلف است بنا به درخواست مؤدی و تأیید دفتر اسناد رسمی مربوط، مبنی بر عدم ثبت معامله ظرف پانزده روز از تاریخ اعلام دفتر اسناد رسمی مالیات وصول شدة متعلق به معاملة انجامنشده را از محل وصولی جاری طبق مقررات این قانون مسترد دارد. حكم این ماده در مورد استرداد مالیاتهای مربوط بهحق واگذاری و درآمد اتفاقی نیز جاری خواهد بود.
مادة ۷۳- حذف شد.[41]
مادة ۷۴
در مورد املاك با عنوان دستدارمی یا عناوین دیگر كه حسب عرف محل در تصرف شخصی است چنانچه متصرف تمامی حقوق خود نسبت به ملك را به دیگری منتقل نماید انتقال مزبور مشمول مالیات نقلوانتقال قطعی املاك برابر مقررات این فصل میباشد. همچنین در مورد درآمد حاصل از واگذاری سایر حقوق مربوط به این نوع املاك متصرف ازنظر مالیاتی مانند مالك حسب مورد مشمول مالیات مربوط خواهد بود و در موارد فوق تاریخ تصرف، تاریخ تملك متصرف محسوب میگردد.
مادة ۷۵
ازنظر مالیاتی مستأجرین املاك اوقافی اعم از اینكه اعیان مستحدثه در آن داشته یا نداشته باشند نسبت به عرصه مشمول مقررات این فصل خواهند بود.
تبصرة ۱- در محاسبة مالیات اینگونه مؤدیان تاریخ اجاره بجای تاریخ تملك منظور خواهد شد.
تبصرة ۲- حكم این ماده در مواردی كه ملك توسط مستأجر واگذار میشود مانع اجرای تبصرة (۷) مادة (۵۳) این قانون نخواهد بود.
مادة ۷۶ (اصلاحی 1394/۴/31)
در مواردی كه نقلوانتقال موضوع مادة (۵۲) این قانون حسب مورد مشمول مواد (۵۹) یا (۷۷) باشد، وجه دیگری بابت مالیات بر نقلوانتقال مزبور مطالبه نخواهد شد.[42]
مادة ۷۷ (اصلاحی 1394/۴/31)
درآمد اشخاص حقیقی و حقوقی ناشی از ساخت و فروش هر نوع ساختمان حسب مورد مشمول مقررات مالیات بر درآمد موضوع فصول چهارم و پنجم باب سوم این قانون خواهد بود.
تبصرة ۱- اولین نقلوانتقال ساختمانهای مذكور علاوه بر مالیات نقلوانتقال قطعی موضوع ماده (۵۹) این قانون مشمول مالیات علیالحساب به نرخ ده درصد (۱۰%) به مأخذ ارزش معاملاتی ملك مورد انتقال است. مالیات قطعی مؤدیان موضوع این ماده پس از رسیدگی طبق مقررات مربوط تعیین میشود.
تبصرة ۲- شمول مقررات این ماده در خصوص ساخت و فروش ساختمان توسط اشخاص حقیقی منوط به آن است كه بیش از سه سال از تاریخ صدور گواهی پایان كار آن نگذشته باشد.
تبصرة ۳- شهرداریها موظفاند همزمان با صدور پروانه ساخت و همچنین در هنگام صدور پایان كار مراتب را بهمنظور تشكیل پرونده مالیاتی به اداره امور مالیاتی ذیربط به ترتیبی كه توسط سازمان امور مالیاتی كشور تعیین میگردد، گزارش كنند.
تبصرة ۴- شهرهای زیر یکصد هزار نفر جمعیت از حكم مفاد این ماده مستثنی است.
تبصرة ۵- آییننامه اجرایی این ماده در مورد نحوه تعیین درآمد مشمول مالیات و چگونگی تسویه علیالحساب مالیاتی با پیشنهاد وزارت امور اقتصادی و دارایی ظرف مدت سه ماه پس از تصویب این قانون به تصویب هیأت وزیران میرسد.[43]
مادة ۷۸
در مورد واگذاری هر یك از حقوق مذكور در مادة ۵۲ این قانون از طرف مالك عین غیر از مواردی كه ضمن مواد ۵۳ تا ۷۷ این قانون ذکرشده است دریافتی مالك به نرخهای مذكور در مادة ۵۹ مأخذ محاسبه مالیات قرار خواهد گرفت.
مادة ۷۹- حذف شد.[44]
مادة ۸۰
مؤدیان موضوع این فصل مكلفاند اظهارنامة مالیاتی خود را روی نمونهای كه از طرف سازمان امور مالیاتی كشور تهیه و در دسترس آنها قرار میگیرد تنظیم و در مورد حق واگذاری محل و نیز مؤدیان موضوع مادة ۷۴ این قانون تا سی روز پس از انجام معامله و در سایر موارد تا آخر تیرماه سال بعد به انضمام مدارك مربوط به ادارة امور مالیاتی محل وقوع ملك تسلیم و مالیات متعلق را طبق مقررات پرداخت نمایند.
تبصرة ۱- در مواردی كه معاملات موضوع مادة ۵۲ این قانون بهموجب اسناد رسمی انجام میگیرد مؤدی مكلف است قبل از انجام معامله میزان دریافتی و یا درآمد موضوع هر یك از مالیاتهای مندرج در مادة ۱۸۷ این قانون را به تفكیك به ادارة امور مالیاتی ذیربط اعلام دارد. این اعلام، بهاستثنای مواردی كه موجر تغییر ننموده، به منزلة انجام تكالیف مقرر در متن این ماده میباشد.
تبصرة ۲- در مواردی كه معاملات موضوع این فصل بهموجب اسناد رسمی انجام نمیگیرد، انتقال گیرنده مكلف است مراتب را ظرف سی روز از تاریخ انجام معامله كتباً به ادارة امور مالیاتی محل وقوع ملك اطلاع دهد.
فصل دوم: مالیات بر درآمد كشاورزی
مادة ۸۱
درآمد حاصل از كلیة فعالیتهای كشاورزی، دامپروری، دامداری، پرورش ماهی و زنبورعسل و پرورش طیور، صیادی و ماهیگیری، نوغانداری، احیای مراتع و جنگلها، باغات اشجار از هر قبیل و نخیلات از پرداخت مالیات معاف میباشد.
دولت مكلف است مطالعات و بررسیهای لازم را در زمینة كلیة فعالیتهای كشاورزی و آن رشته از فعالیتهای مزبور كه ادامة معافیت آنها ضرورت داشته باشد معمول و لایحة مربوط را حداكثر تا آخر برنامه سوم توسعة اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی به مجلس شورای اسلامی تقدیم نماید.
فصل سوم: مالیات بر درآمد حقوق
مادة ۸۲
درآمدی كه شخص حقیقی در خدمت شخص دیگر (اعم از حقیقی یا حقوقی) در قبال تسلیم نیروی كار خود بابت اشتغال در ایران برحسب مدت یا كار انجامیافته بهطور نقد یا غیر نقد تحصیل میكند مشمول مالیات بر درآمد حقوق است.
تبصره - درآمد حقوقی كه در مدت مأموریت خارج از كشور (از طرف دولت جمهوری اسلامی ایران یا اشخاص مقیم ایران) از منابع ایرانی عاید شخص میشود مشمول مالیات بر درآمد حقوق میباشد.
مادة ۸۳
درآمد مشمول مالیات حقوق عبارت است از حقوق (مقرری یا مزد، یا حقوق اصلی) و مزایای مربوط به شغل اعم از مستمر و یا غیرمستمر قبل از وضع كسور و پس از كسر معافیتهای مقرر در این قانون.
تبصره - درآمد غیر نقدی مشمول مالیات حقوق به شرح زیر تقویم و محاسبه میشود:
الف- مسكن با اثاثیه معادل ۲۵ درصد و بدون اثاثیه ۲۰ درصد حقوق و مزایای مستمر نقدی (بهاستثنای مزایای نقدی معاف موضوع ماده ۹۱ این قانون) در ماه پس از وضع وجوهی كه از این بابت از حقوق كارمند كسر میشود.
ب- اتومبیل اختصاصی با راننده معادل ۱۰ درصد و بدون راننده معادل ۵ درصد حقوق و مزایای مستمر نقدی (بهاستثنای مزایای نقدی معاف موضوع مادة ۹۱ این قانون) در ماه پس از كسر وجوهی كه از این بابت از حقوق كارمند كسر میشود.
ج- سایر مزایای غیر نقدی معادل قیمت تمامشده برای پرداخت كنندة حقوق.
مادة ۸۴ (اصلاحی 1394/۴/31)
میزان معافیت مالیات بر درآمد سالانه مشمول مالیات حقوق از یك یا چند منبع، هرساله در قانون بودجه سنواتی مشخص میشود.[45]
مادة ۸۵ (اصلاحی 1394/۴/31)
نرخ مالیات بر درآمد حقوق كاركنان دولتی و غیردولتی مازاد بر مبلغ مذكور در ماده (۸۴) این قانون و تا هفت برابر آن مشمول مالیات سالانه ده درصد (۱۰%) و نسبت به مازاد آن (۲۰%) است.[46]
مادة ۸۶ (اصلاحی 1394/۴/31)
پرداختکنندگان حقوق هنگام هر پرداخت یا تخصیص آن مكلفاند مالیات متعلق را طبق مقررات مادة (۸۵) این قانون محاسبه و كسر و تا پایان ماه بعد[47] ضمن تسلیم فهرستی متضمن نام و نشانی دریافتکنندگان حقوق و میزان آن به ادارة امور مالیاتی محل پرداخت و در ماههای بعد فقط تغییرات را صورت دهند.
تبصره - پرداختهایی كه كارفرمایان به اشخاص حقیقی غیر از كاركنان خود كه مشمول پرداخت كسورات بازنشستگی یا بیمه نمیباشند، با عنوان حقالمشاوره، حق حضور در جلسات، حقالتدریس، حقالتحقیق و حق پژوهش پرداخت میكنند، بدون رعایت معافیت موضوع ماده (۸۴) این قانون مشمول مالیات مقطوع به نرخ ده درصد (۱۰%) میباشد. كارفرمایان موظفاند در موقع پرداخت یا تخصیص، مالیات متعلقه را كسر و ظرف مدت تعیینشده در ماده (۸۶) این قانون با اعلام مشخصات دریافتکنندگان مطابق فرم نمونه اعلامشده توسط سازمان امور مالیاتی كشور به اداره امور مالیاتی پرداخت كنند و در صورت تخلف، مسؤول پرداخت مالیات و جرایم متعلق خواهند بود.[48]
مادة ۸۷
اضافه پرداختی بابت مالیات بر درآمد حقوق طبق مقررات این قانون مسترد خواهد شد مشروط بر اینکه بعد از انقضای تیرماه سال بعد تا آخر آن سال با درخواست كتبی حقوقبگیر از ادارة امور مالیاتی محل سكونت مورد مطالبه قرار گیرد.
ادارة امور مالیاتی مذكور موظف است ظرف سه ماه از تاریخ تسلیم درخواست، رسیدگیهای لازم را معمول و در صورت احراز اضافه پرداختی و نداشتن بدهی قطعی دیگر در آن ادارة امور مالیاتی نسبت به استرداد اضافه پرداختی از محل وصولیهای جاری اقدام كند. درصورتیکه درخواستكننده بدهی قطعی مالیاتی داشته باشد اضافه پرداختی بهحساب بدهی مزبور منظور و مازاد مسترد خواهد شد.
مادة ۸۸
در مواردی كه از اشخاص مقیم خارج كه در ایران شعبه یا نمایندگی ندارند حقوق دریافت شود دریافتکنندگان حقوق مكلفاند تا پایان ماه بعد[49] از تاریخ دریافت حقوق مالیات متعلق را طبق مقررات این فصل به ادارة امور مالیاتی محل سكونت خودپرداخت و تا آخر تیرماه سال بعد اظهارنامة مالیاتی مربوط به حقوق دریافتی خود را به ادارة امور مالیاتی مزبور تسلیم نمایند.
مادة ۸۹
صدور پروانة خروج از كشور یا تمدید پروانه اقامت و یا اشتغال برای اتباع خارجه، بهاستثنای كسانی كه طبق مقررات این قانون از پرداخت مالیات معاف میباشند، موكول به ارائه مفاصا حساب مالیاتی یا تعهد كتبی كارفرمای اشخاص حقوقی ایرانی طرف قرارداد با كارفرمای اتباع خارجی یا اشخاص حقوقی ثالث ایرانی است.
مادة ۹۰ (اصلاحی 1394/۴/31)
در مواردی كه پرداختکنندگان حقوق، مالیات متعلق را در موعد مقرر نپردازند یا كمتر از میزان واقعی پرداخت نمایند، ادارة امور مالیاتی ذیصلاح، مكلف است مالیات متعلق را به انضمام جرایم موضوع این قانون محاسبه و از پرداختکنندگان حقوق كه در حكم مؤدی میباشند بهموجب برگ تشخیص با رعایت مهلت مقرر در مادة (۱۵۷) این قانون مطالبه كند. حكم این ماده نسبت به مشمولان مادة (۸۸) این قانون نیز جاری خواهد بود.[50]
مادة ۹۱[51] (اصلاحی1394/۴/31)
درآمدهای حقوق بشرح زیر از پرداخت مالیات معاف است:
۱- رؤسا و اعضای مأموریتهای سیاسی خارجی در ایران و رؤسا و اعضای هیأتهای نمایندگی فوق العادة دول خارجی نسبت به درآمد حقوق دریافتی از دولت متبوع خود بشرط معاملة متقابل و همچنین رؤسا و اعضای هیأتهای نمایندگی سازمان ملل متحد و مؤسسات تخصصی آن در ایران نسبت به درآمد حقوق دریافتی از سازمان و مؤسسات مزبور درصورتیکه تابع دولت جمهوری اسلامی ایران نباشند.
۲- رؤسا و اعضای مأموریتهای كنسولی خارجی در ایران و همچنین كارمندان مؤسسات فرهنگی دول خارجی نسبت به درآمد حقوق دریافتی از دول متبوع خود بشرط معاملة متقابل.
۳- كارشناسان خارجی كه با موافقت دولت جمهوری اسلامی ایران از محل كمكهای بلاعوض فنی و اقتصادی و علمی و فرهنگی دول خارجی و یا مؤسسات بینالمللی به ایران اعزام میشوند نسبت به حقوق دریافتی آنان از دول متبوع یا مؤسسات بینالمللی مذكور.
۴- كارمندان محلی سفارتخانهها و كنسولگریها و نمایندگیهای دولت جمهوری اسلامی ایران در خارج نسبت به درآمد حقوق دریافتی از دولت جمهوری اسلامی ایران درصورتیکه دارای تابعیت دولت جمهوری اسلامی ایران نباشند بشرط معاملة متقابل.
۵- حقوق بازنشستگی و وظیفه و مستمری و پایان خدمت و خسارت اخراج و بازخرید خدمت و وظیفه یا مستمری پرداختی به وراث و حق سنوات و حقوق ایام مرخصی استفادهنشده.[52]
۶- هزینة سفر و فوقالعاده مسافرت مربوط به شغل.
۷- حذف شد[53]. (اصلاحیه 1380/۱۱/27)
۸- مسكن واگذاری در محل كارگاه یا كارخانه جهت استفادة كارگران و خانههای ارزانقیمت سازمانی در خارج از محل كارگاه یا كارخانه كه مورداستفاده كارگران قرار میگیرد.
۹- وجوه حاصل از بیمه بابت جبران خسارت بدنی و معالجه و امثال آن.
۱۰- عیدی سالانه یا پاداش آخر سال جمعاً معادل یك دوازدهم میزان معافیت مالیاتی موضوع ماده (۸۴) این قانون.
۱۱- خانههای سازمانی كه با اجازة قانونی یا بهموجب آییننامههای خاص در اختیار مأموران كشوری گذارده میشود.
۱۲- وجوهی كه كارفرما بابت هزینة معالجة كاركنان خود یا افراد تحت تكفل آنها مستقیماً به وسیلة حقوقبگیر به پزشك یا بیمارستان به استناد اسناد و مدارك مثبته پرداخت كند.
۱۳- مزایای غیر نقدی پرداختی به كاركنان حداكثر معادل دو دوازدهم معافیت موضوع مادة (۸۴) این قانون.
۱۴- درآمد حقوق پرسنل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران اعم از نظامی و انتظامی، مشمولان قانون استخدامی وزارت اطلاعات و جانبازان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و آزادگان.
مادة ۹۲ (اصلاحی 1394/۴/31)
پنجاهدرصد (۵۰%) مالیات حقوق كاركنان شاغل در مناطق كمتر توسعهیافته طبق فهرست سازمان مدیریت و برنامهریزی كشور بخشوده میشود.
تبصره- حذفشده است.
فصل چهارم- مالیات بر درآمد مشاغل
مادة ۹۳
درآمدی كه شخص حقیقی از طریق اشتغال به مشاغل یا به عناوین دیگر غیر از موارد مذكور در سایر فصلهای این قانون در ایران تحصیل كند پس از كسر معافیتهای مقرر در این قانون مشمول مالیات بر درآمد مشاغل میباشد.
تبصره - درآمد شركتهای مدنی (اعم از اختیاری یا قهری) و همچنین درآمدهای ناشی از فعالیتهای مضاربه درصورتیکه عامل (مضارب) یا صاحب سرمایه شخص حقیقی باشد تابع مقررات این فصل میباشد.
مادة ۹۴
درآمد مشمول مالیات مؤدیان موضوع این فصل عبارت است از كل فروش كالا و خدمات به اضافة سایر درآمدهای آنان كه مشمول مالیات فصول دیگر شناختهنشده پس از كسر هزینهها و استهلاكات مربوط طبق مقررات فصل هزینههای قابلقبول و استهلاكات.[54]
مادة ۹۵ (اصلاحی 1394/۴/31)
صاحبان مشاغل موضوع این فصل موظفاند دفاتر و یا اسناد و مدارك حسب مورد را كه با رعایت اصول و ضوابط مربوط ازجمله اصول و ضوابط مربوط به تنظیم دفاتر تجاری موضوع قانون تجارت در خصوص تجار تنظیم میگردد برای تشخیص درآمد مشمول مالیات، نگهداری و اظهارنامه مالیاتی خود را بر اساس آنها تنظیم كنند.
آییننامه اجرایی مربوط به نوع دفاتر، اسناد و مدارك و روشهای نگهداری آنها اعم از ماشینی (مكانیزه) و دستی و نمونه اظهارنامه مالیاتی با توجه به نوع و حجم فعالیت حسب مورد برای مؤدیان مذكور و نیز نحوه ارائه آنها برای رسیدگی و تشخیص درآمد مشمول مالیات به مراجع ذیربط، حداكثر ظرف مدت شش ماه از تاریخ لازمالاجرا شدن این قانون توسط سازمان امور مالیاتی كشور تهیه میشود و به تصویب وزیر امور اقتصادی و دارایی میرسد.[55]
مادة ۹۶ حذف شد[56]. (اصلاحی 1394/۴/31)
مادة ۹۷ (اصلاحی 1394/۴/31)
درآمد مشمول مالیات اشخاص حقیقی موضوع این قانون كه مكلف به تسلیم اظهارنامه مالیاتی میباشند به استناد اظهارنامه مالیاتی مؤدی كه با رعایت مقررات مربوط تنظیم و ارائهشده و موردپذیرش قرارگرفته باشد، خواهد بود. سازمان امور مالیاتی كشور میتواند اظهارنامههای مالیاتی دریافتی را بدون رسیدگی قبول و تعدادی از آنها را بر اساس معیارها و شاخصهای تعیینشده و یا بهطور نمونه انتخاب و برابر مقررات مورد رسیدگی قرار دهد.
درصورتیکه مؤدی از ارائه اظهارنامه مالیاتی در مهلت قانونی و مطابق با مقررات خودداری كند، سازمان امور مالیاتی كشور نسبت به تهیه اظهارنامه مالیاتی برآوردی بر اساس فعالیت و اطلاعات اقتصادی کسبشده مؤدیان از طرح جامع مالیاتی و مطالبه مالیات متعلق بهموجب برگ تشخیص مالیات اقدام میكند. در صورت اعتراض مؤدی چنانچه ظرف مدت سی روز از تاریخ ابلاغ برگ تشخیص مالیات، نسبت به ارائه اظهارنامه مالیاتی مطابق با مقررات مربوط اقدام كند، اعتراض مؤدی طبق مقررات این قانون مورد رسیدگی قرار میگیرد. این حكم مانع از تعلق جریمهها و اعمال مجازاتهای عدم تسلیم اظهارنامه مالیاتی در موعد مقرر قانونی نیست.
حكم موضوع تبصره ماده (۲۳۹) این قانون در اجرای این ماده جاری است.
تبصره – سازمان امور مالیاتی كشور موظف است حداكثر ظرف مدت سه سال از ابلاغ این قانون، بانك اطلاعات مربوط بهنظام جامع مالیاتی را در سراسر كشور مستقر و فعال نماید. در طی این مدت، در ادارات امور مالیاتی كه نظام جامع مالیاتی بهصورت كامل به اجرا درنیامده است، مواد (۹۷)، (۹۸)، (۱۵۲)، (۱۵۳)، (۱۵۴) و (۲۷۱) قانون مالیاتهای مستقیم مصوب سال ۱۳۸۰ مجری خواهد بود.[57]
مادة ۹۸- حذف شد.[58] (اصلاحی 1394/۴/31)
مادة ۹۹
قراردادهای پیمانكاری موضوع مادة (۷۶) قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفندماه ۱۳۴۵ و اصلاحیههای بعدی آنکه پیشنهاد آنها قبل از تاریخ تصویب این قانون میباشد ازلحاظ تشخیص درآمد مشمول مالیات و نیز پرداخت چهار درصد مالیات مقطوع كماكان مشمول مقررات قانون فوقالذكر خواهند بود.
تبصره - قراردادهای پیمانكاری موضوع مادة (۷۶) قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفندماه ۱۳۴۵ و اصلاحیههای بعدی كه پیشنهاد آنها از تاریخ 1366/۱۲/3 لغایت 1367/۱۲/29 تسلیم گردیده ازلحاظ تعیین درآمد مشمول مالیات تابع مقررات این قانون بوده و فقط ازلحاظ اعمال نرخ مالیات بر درآمد عملكرد منتهی به سال ۱۳۶۷ تابع نرخ مالیاتی مقرر در سال مزبور خواهند بود.
مادة ۱۰۰ (اصلاحی 1394/۴/31)
مؤدیان موضوع این فصل مكلفاند اظهارنامة مالیاتی مربوط به فعالیتهای شغلی خود را در یك سال مالیاتی برای هر واحد شغلی یا برای هر محل جداگانه طبق نمونهای كه بهوسیله سازمان امور مالیاتی كشور تهیه خواهد شد تنظیم تا آخر خردادماه سال بعد به ادارة امور مالیاتی محل شغل خود تسلیم و مالیات متعلق را به نرخ مذكور در مادة (۱۳۱) این قانون پرداخت نمایند.
تبصره - سازمان امور مالیاتی كشور میتواند برخی از مشاغل یا گروههایی از آنان را كه میزان فروش كالا و خدمات سالانه آنها حداكثر ده برابر معافیت موضوع ماده (۸۴) این قانون باشد از انجام بخشی از تكالیف از قبیل نگهداری اسناد و مدارك موضوع این قانون و ارائه اظهارنامه مالیاتی معاف كند و مالیات مؤدیان مذكور را بهصورت مقطوع تعیین و وصول نماید. در مواردی كه مؤدی كمتر از یك سال مالی به فعالیت اشتغال داشته باشد مالیات متعلق نسبت به مدت اشتغال محاسبه و وصول میشود.
حكم این تبصره مانع از رسیدگی به اظهارنامههای مالیاتی تسلیمشده در موعد مقرر نخواهد بود.[59]
مادة ۱۰۱
درآمد سالانه مشمول مالیات مؤدیان موضوع این فصل كه اظهارنامة مالیاتی خود را طبق مقررات این فصل در موعد مقرر تسلیم كردهاند تا میزان معافیت موضوع مادة (۸۴) این قانون از پرداخت مالیات معاف و مازاد آن به نرخهای مذكور در مادة (۱۳۱) این قانون مشمول مالیات خواهد بود. شرط تسلیم اظهارنامه برای استفاده از معافیت فوق نسبت به عملكرد سال ۱۳۸۲ به بعد جاری است.
تبصره ۱- در مشاركتهای مدنی اعم از اختیاری و قهری شركا حداكثر از دو معافیت استفاده خواهند كرد و مبلغ معافیت بهطور مساوی بین آنان تقسیم و باقی ماندة سهم هر شریك جداگانه مشمول مالیات خواهد بود. شركایی كه با هم رابطة زوجیت دارند ازلحاظ استفاده از معافیت در حكم یك شریك تلقی و معافیت مقرر به زوج اعطا میگردد. در صورت فوت احد از شركا وراث وی بهعنوان قائممقام قانونی از معافیت مالیاتی سهم متوفی در مشاركت به شرح فوق استفاده نموده و این معافیت بهطور مساوی بین آنان تقسیم و از درآمد سهم هرکدام كسر خواهد شد.
تبصره ۲- درصورتیکه هر شخص حقیقی دارای بیش از یك واحد شغلی باشد، مجموع درآمد واحدهای شغلی وی با كسر فقط یك معافیت موضوع این ماده مشمول مالیات به نرخهای مذكور در ماده (۱۳۱) این قانون میشود[60] (الحاقی مصوب 1394/۴/31).
مادة ۱۰۲
در مضاربه، عامل (مضارب) مكلف است در موقع تسلیم اظهارنامه علاوه بر پرداخت مالیات خود مالیات درآمد سهم صاحب سرمایه را بدون رعایت معافیت مادة (۱۰۱) این قانون كسر و بهعنوان مالیات علیالحساب صاحب سرمایه بهحساب مالیاتی واریز و رسید آن را به ادارة امور مالیاتی ذیربط و صاحب سرمایه ارائه نماید.
تبصره - درصورتیکه صاحب سرمایه بانك باشد تكلیف كسر مالیات صاحب سرمایه از عامل یا مضارب ساقط است.
مادة ۱۰۳
وكلاء دادگستری و كسانی كه در محاكم اختصاصی وكالت میكنند مكلفاند در وکالتنامههای خود رقم حقالوکالهها را قید نمایند و معادل پنج درصد آن بابت علیالحساب مالیاتی روی وکالتنامه تمبرالصاق و ابطال نمایند كه درهرحال مبلغ تمبر حسب مورد نباید كمتر از میزان مقرر در زیر باشد:
الف- در دعاوی و اموری كه خواستة آنها مالی است پنج درصد حق الوكالة مقرر در تعرفه برای هر مرحله.
ب- در مواردی كه موضوع وكالت مالی نباشد یا تعیین بهای خواسته قانوناً لازم نیست و همچنین در دعاوی كیفری كه تعیین حقالوکاله به نظر دادگاه است پنج درصد حداقل حق الوكالة مقرر در آییننامة حقالوکاله برای هر مرحله.
ج- در دعاوی كیفری نسبت به موردادعای خصوصی كه مالی باشد بر طبق مفاد حكم بند (الف) این ماده.
د- در مورد دعاوی و اختلافات مالی كه در مراجع اختصاصی غیرقضایی رسیدگی و حلوفصل میشود و برای حق الوكالة آنها تعرفة خاصی مقرر نشده است از قبیل اختلافات مالیاتی و عوارض توسعة معابر شهرداری و نظایر آنها میزان حقالوکاله صرفاً ازلحاظ مالیاتی به شرح زیر:
تا ده میلیون (1۰/۰۰۰/00۰) ریال ما به الاختلاف، پنج درصد؛ تا سی
میلیون (3۰/۰۰۰/00۰) ریال ما به الاختلاف، چهار درصد نسبت به مازاد ده میلیون (1۰/۰۰۰/00۰) ریال،
از سی میلیون (3۰/۰۰۰/000) ریال ما به الاختلاف به بالا سه درصد نسبت به
مازاد سی میلیون ریال (3۰/۰۰۰/00۰) منظور میشود و معادل پنج درصد آن تمبر باطل خواهد شد.
مفاد این بند درباره اشخاصی كه وكالتاً در مراجع مذكور در این بند اقدام مینمایند (ولو اینكه وكیل دادگستری نباشند) نیز جاری است، جز در مورد كارمندان مؤدی یا پدر– مادر- برادر- خواهر- پسر- دختر- نواده و همسر مؤدی.
تبصرة ۱- در هر مورد كه طبق مفاد این ماده عمل نشده باشد وكالت وكیل با رعایت مقررات قانون آئین دادرسی مدنی در هیچیك از دادگاهها و مراجع مزبور قابلقبول نخواهد بود مگر در مورد وكالتهای مرجوعه از طرف وزارتخانهها و مؤسسات دولتی و شركتهای دولتی و شهرداریها و مؤسسات وابسته به دولت و شهرداریها كه محتاج به ابطال تمبر روی وکالتنامه نمیباشند.
تبصرة ۲- وزارتخانهها و مؤسسات دولتی و شركتهای دولتی و شهرداریها و مؤسسات وابسته به دولت و شهرداریها مكلفاند از وجوهی كه بابت حقالوکاله به وكلا پرداخت میكنند پنج درصد آن را كسر و بابت علیالحساب مالیاتی وكیل تا پایان ماه بعد[61] به ادارة امور مالیاتی محل پرداخت نمایند (اصلاحی 1394/۴/31).
تبصرة ۳- درصورتیکه پس از ابطال تمبر تعقیب دعوی به وكیل دیگری واگذار شود وكیل جدید مكلف به ابطال تمبر روی وکالتنامه مربوط نخواهد بود.
تبصرة ۴- در مواردی كه دادگاهها حقالوکاله یا خسارت حقالوکاله را بیشتر یا كمتر از مبلغی كه مأخذ ابطال تمبر روی وکالتنامه قرارگرفته است تعیین نمایند مدیران دفتر دادگاهها مكلفاند میزان مورد حكم قطعی را به ادارة امور مالیاتی مربوط اطلاع دهند تا مابهالتفاوت موردمحاسبه قرار گیرد.
مادة ۱۰۴ حذف شد[62] (اصلاحی 1394/۴/31)
فصل پنجم: مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی
مادة ۱۰۵
جمع درآمد شركتها و درآمد ناشی از فعالیتهای انتفاعی سایر اشخاص حقوقی كه از منابع مختلف در ایران یا خارج از ایران تحصیل میشود، پس از وضع زیانهای حاصل از منابع غیر معاف و كسر معافیتهای مقرر بهاستثنای مواردی كه طبق مقررات این قانون دارای نرخ جداگانهای میباشد، مشمول مالیات به نرخ بیستوپنج درصد (۲۵%) خواهند بود.[63]
تبصرة ۱- در مورد اشخاص حقوقی ایرانی غیرتجاری كه بهمنظور تقسیم سود تأسیس نشدهاند، درصورتیکه دارای فعالیت انتفاعی باشند، از مأخذ كل درآمد مشمول مالیات فعالیت انتفاعی آنها مالیات به نرخ مقرر در این ماده وصول میشود.
تبصرة ۲- اشخاص حقوقی خارجی و مؤسسات مقیم خارج از ایران بهاستثنای مشمولان تبصرة (۵) مادة (۱۰۹) و مادة (۱۱۳) این قانون از مأخذ كل درآمد مشمول مالیاتی كه از بهرهبرداری سرمایه در ایران یا از فعالیتهایی كه مستقیماً یا بهوسیله نمایندگی از قبیل شعبه، نماینده، كارگزار و امثال آن در ایران انجام میدهند یا از واگذاری امتیازات و سایر حقوق خود، انتقال دانش فنی، دادن تعلیمات، كمكهای فنی یا واگذاری فیلمهای سینمایی از ایران تحصیل میكنند به نرخ مذكور در این ماده مشمول مالیات خواهند بود. نمایندگان اشخاص و مؤسسات مذكور در ایران نسبت به درآمدهایی كه به هر عنوان بهحساب خود تحصیل میكنند طبق مقررات مربوط به این قانون مشمول مالیات میباشند.
تبصرة ۳- در موقع احتساب مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی اعم از ایرانی یا خارجی، مالیاتهایی كه قبلاً پرداختشده است با رعایت مقررات مربوط از مالیات متعلق كسر خواهد شد و اضافه پرداختی از این بابت قابلاسترداد است.
تبصرة ۴- اشخاص اعم از حقیقی یا حقوقی نسبت به سود سهام یا سهامالشركه دریافتی از شركتهای سرمایه پذیر مشمول مالیات دیگری نخواهند بود.
تبصرة ۵- در مواردی كه بهموجب قوانین مصوب وجوهی تحت عناوین دیگری غیر از مالیات بر درآمد از مأخذ درآمد مشمول مالیات اشخاص قابل وصول باشد، مالیات اشخاص پس از كسر وجوه مزبور به نرخ مقرر مربوط محاسبه خواهد شد.
تبصره ۶- درآمد مشمول مالیات ابرازی شركتها و اتحادیههای تعاونی متعارف و شركتهای تعاونی سهامی عام مشمول بیستوپنج درصد (۲۵%) تخفیف از نرخ موضوع این ماده میباشد.[64]
تبصره ۷- به ازای هر ده درصد (۱۰%) افزایش درآمد ابرازی مشمول مالیات اشخاص موضوع این ماده نسبت به درآمد ابزاری مشمول مالیات سال گذشته آنها، یك واحد درصد و حداكثر تا پنج واحد درصد از نرخهای مذكور كاسته میشود. شرط برخورداری از این تخفیف تسویه بدهی مالیاتی سال قبل و ارائه اظهارنامه مالیاتی مربوط به سال جاری در مهلت اعلامشده از سوی سازمان امور مالیاتی است[65] (الحاقی مصوب 1394/۴/31).
مادة ۱۰۶ (اصلاحی 1394/۴/31)
درآمد مشمول مالیات در مورد اشخاص حقوقی (بهاستثنای، درآمدهایی كه طبق مقررات این قانون نحوة دیگری برای تشخیص آن مقررشده است) بر اساس میزان سوددهی فعالیت و مقررات مواد (۹۴) و (۹۵) و (۹۷) این قانون و تبصره آن تعیین میشود[66].
مادة ۱۰۷ (اصلاحی1394/۴/31)
درآمد مشمول مالیات اشخاص حقیقی و حقوقی خارجی مقیم خارج از ایران بابت درآمدهایی كه در ایران و یا از ایران تحصیل مینمایند به شرح زیر تعیین میشود.
بابت تهیه طرح ساختمانها و تأسیسات، نقشهبرداری، نقشهكشی، نظارت و محاسبات فنی، دادن تعلیمات و كمكهای فنی، انتقال دانش فنی، سایر خدمات و واگذاری امتیازات و سایر حقوق، همچنین واگذاری فیلمهای سینمایی كه بهعنوان بها یا حق نمایش یا تحت هر عنوان دیگر در ایران یا از ایران تحصیل میكند بهاستثنای درآمدهایی كه طبق مقررات این قانون نحوه دیگری برای تعیین درآمد مشمول مالیات یا مالیات آنها مقررشده است با توجه به نوع فعالیت و میزان سوددهی به مأخذ ده درصد (۱۰%) تا چهل درصد (۴۰%) مجموع وجوهی میباشد كه ظرف مدت یک سال مالیاتی عاید آنها میشود. آییننامه اجرایی این ماده و ضرایب تشخیص درآمد مشمول مالیات با توجه به نوع فعالیت، ظرف مدت شش ماه از تاریخ لازمالاجرا شدن این قانون به پیشنهاد وزارت امور اقتصاد و دارایی به تصویب هیأت وزیران میرسد. پرداختكنندگان وجوه مذكور در این ماده مکلفاند در هر پرداخت، مالیات متعلق را با توجه به مبالغی كه از اول سال تا آن تاریخ پرداخت كردهاند كسر و تا پایان ماه بعد به اداره امور مالیاتی پرداخت كنند، در غیر این صورت پرداختكنندگان مذكور و دریافتکنندگان متضامناً مسؤول پرداخت اصل مالیات و جریمههای متعلق آن خواهند بود.
تبصره ۱- در مورد عملیات پیمانكاری، آن قسمت از مبلغ قرارداد كه به مصرف خرید لوازم و تجهیزات میرسد مشروط بر آنكه در قرارداد یا اصلاحات و الحاقات بعدی آن مبالغ لوازم و تجهیزات بهطور جدا از سایر اقلام قرارداد درجشده باشد، در مورد خرید داخلی حداكثر تا مبلغ صورتحساب خرید و در مورد خرید خارجی تا مجموع ارزش گمركی كالا و حقوق ورودی و سایر پرداختهای قانونی مندرج در پروانه سبز گمركی از پرداخت مالیات معاف است.
تبصره ۲- در مواردی كه پیمانكاران خارجی تمام یا قسمتی از فعالیت پیمانكاری را به اشخاص حقوقی ایرانی بهعنوان پیمانكاران دستدوم واگذار كنند معادل مبالغی كه برای تهیه لوازم و تجهیزات مذكور در قرارداد دستاول كه توسط پیمانكار دستدوم خریداری میشود و با رعایت قسمت اخیر تبصره (۱) این ماده از پیمانكار دستاول دریافت میگردد، از پرداخت مالیات بر درآمد معاف است.
تبصره ۳- شعب و نمایندگیهای شركتها و بانكهای خارجی در ایران كه بدون داشتن حق انجام دادن معامله به امر بازاریابی و جمعآوری اطلاعات اقتصادی در ایران برای شركت مادر اشتغال دارند و برای جبران مخارج خود از شركت مادر وجوهی دریافت میكنند نسبت به آن مشمول مالیات بر درآمد نخواهند بود.
تبصره ۴- درآمد حاصل از بهرهبرداری سرمایه و سایر فعالیتهایی كه اشخاص حقوقی مزبور به وسیلة نمایندگی از قبیل شعبه، نماینده، كارگزار و امثال آنها در ایران انجام میدهند مشمول مقررات ماده (۱۰۶) این قانون خواهد بود[67] (الحاقی مصوب 1394/۴/31).
مادة ۱۰۸
اندوختههایی كه مالیات آن تا تاریخ لازمالاجرا شدن این اصلاحیه پرداختنشده در صورت انتقال بهحساب سرمایه مشمول مالیات نخواهد بود، لیكن در صورت تقسیم یا انتقال بهحساب سود و زیان یا كاهش سرمایه معادل اندوختة اضافهشده بهحساب سرمایه، به درآمد مشمول مالیات سال تقسیم یا انتقال یا كاهش سرمایه اضافه میشود. این حكم شامل اندوختههای سود ناشی از فعالیتهای معاف مؤسسه در دوران معافیت و اندوخته موضوع مادة (۱۳۸) قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 1366/۱۲/3 و اصلاحیههای بعدی آن تا تاریخ تصویب این اصلاحیه پس از احراز شرایط مربوط تا آن تاریخ نخواهد بود.
اندوختههایی كه مالیات آن تا تاریخ لازمالاجرا شدن این اصلاحیه وصول گردیده در صورت تقسیم یا انتقال بهحساب سود و زیان یا سرمایه یا انحلال مشمول مالیات دیگری نخواهد بود.
مادة ۱۰۹
درآمد مشمول مالیات در مورد مؤسسات بیمة ایرانی عبارت است از:
۱- ذخایر فنی در آخر سال مالی قبل.
۲- حق بیمه دریافتی در معاملات بیمة مستقیم پس از كسر برگشتیها و تخفیفها.
۳- حق بیمة بیمههایی اتكایی وصولی پس از كسر برگشتیها.
۴- كارمزد و مشاركت در سود معاملات بیمههای اتكایی واگذاری.
۵- بهره سپردههای بیمة بیمهگر اتكایی نزد بیمهگر واگذاركننده.
۶- سهم بیمه گران اتكایی بابت خسارت پرداختی بیمههای غیرزندگی و بازخرید و سرمایه و مستمریهای بیمههای زندگی.
۷- سایر درآمدها.
پس از كسر:
۱- هزینه تمبر قراردادهای بیمه.
۲- هزینههای پزشكی بیمههای زندگی.
۳- كارمزدهای پرداختی از بابت معاملات بیمة مستقیم.
۴- حق بیمههای اتكایی واگذاری.
۵- سهم صندوق تأمین خسارتهای بدنی از حق بیمة اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیة موتوری زمینی در مقابل شخص ثالث.
۶- مبالغ پرداختی از بابت بازخرید و سرمایه و مستمریهای بیمة زندگی و خسارت پرداختی از بابت بیمههای غیرزندگی.
۷- سهم مشاركت بیمهگزاران در منافع.
۸- كارمزدها و سهم مشاركت بیمه گران در سود معاملات بیمههای اتكایی قبولی.
۹- بهرة متعلق به سپردههای بیمههای اتكایی واگذاری.
۱۰- ذخایر فنی در آخر سال مالی.
۱۱- سایر هزینهها و استهلاكات قابلقبول.
تبصرة ۱- انواع ذخایر فنی مؤسسات بیمه (اندوختههای
فنی موضوع مادة ۶۱ قانون تأسیس بیمة مركزی ایران و بیمه گری) برای هر یك از رشتههای
بیمه و میزان و طرز محاسبة آنها بهموجب آییننامهای خواهد بود كه از طرف بیمة
مركزی
ایران تهیه و پس از موافقت شورای عالی بیمه به تصویب وزیر امور اقتصادی و دارائی
خواهد رسید.
تبصرة ۲- انواع ذخایر فنی بیمة مركزی ایران برای هر یك از رشتههای بیمه و میزان و طرز محاسبة آنها از طرف مجمع عمومی بیمة مركزی ایران تعیین خواهد شد.
تبصرة ۳- در معاملات بیمة مستقیم، حق بیمه و كارمزدها و تخفیف حق بیمه و سهم مشاركت بیمهگذاران در منافع و نحوة احتساب آنها با رعایت مقررات تعیینشده از طرف شورای عالی بیمه خواهد بود. كلیة اقلام مزبور بهاستثنای كارمزد باید در قرارداد بیمه ذکرشده باشد.
تبصرة ۴- اقلام مربوط به معاملات بیمههای اتكایی اعم از قبولی یا واگذاری بر اساس شرایط قراردادها و یا توافقهای مؤسسات بیمة ذیربط خواهد بود.
تبصرة ۵- مؤسسات بیمة خارجی كه با قبول بیمة اتكایی از مؤسسات بیمة ایرانی تحصیل درآمد مینمایند مشمول مالیاتی به نرخ دو درصد حق بیمه دریافتی و سود حاصل از سپرده مربوط در ایران میباشند. درصورتیکه مؤسسات بیمة ایرانی در كشور متبوع مؤسسه بیمهگر اتكایی دارای فعالیت بیمه بوده و از پرداخت مالیات بر معاملات اتكایی معاف باشند، مؤسسه مزبور نیز از پرداخت مالیات دولت ایران معاف خواهد شد. مؤسسات بیمه ایرانی مكلفاند در موقع تخصیص حق بیمه بنام بیمهگر اتكایی خارجی مشمول مالیات موضوع این تبصره، دو درصد (۲%) آن را بهعنوان مالیات بیمهگر اتكائی كسر نمایند. و وجوه كسر شده در هرماه را منتهی تا پایان ماه بعد[68] به ضمیمة صورتی حاوی مشخصات بیمهگر اتكایی و حق بیمة متعلق به ادارة امور مالیاتی مربوط ارسال و وجه مزبور را بهحساب مالیاتی پرداخت نمایند. (اصلاحی 1394/۴/31).
مادة ۱۱۰
اشخاص حقوقی مكلفاند اظهارنامه و ترازنامه و حساب سود و زیان متكی به دفاتر و اسناد و مدارك خود را حداكثر تا چهار ماه پس از سال مالیاتی همراه با فهرست هویت شركا و سهامداران و حسب مورد میزان سهمالشركه یا تعداد سهام و نشانی هر یك از آنها را به ادارة امور مالیاتی كه محل فعالیت اصلی شخص حقوقی در آن واقع است تسلیم و مالیات متعلق را پرداخت نمایند. پس از تسلیم اولین فهرست مزبور، تسلیم فهرست تغییرات در سنوات بعد كافی خواهد بود. محل تسلیم اظهارنامه و پرداخت مالیات اشخاص حقوقی خارجی و مؤسسات مقیم خارج از ایران كه در ایران دارای اقامتگاه یا نمایندگی نمیباشند تهران است.
حكم این ماده در مورد کارخانهداران و اشخاص حقوقی در دوران معافیت نیز جاری خواهد بود.
تبصره - اشخاص حقوقی نسبت به درآمدهایی كه طبق مقررات این قانون نحوة دیگری برای تشخیص آن مقررشده است مكلف به تسلیم اظهارنامة مالیاتی جداگانه كه در فصلهای مربوط پیشبینیشده است نیستند.[69]
مادة ۱۱۱
شركتهایی كه با تأسیس شركت جدید یا با حفظ شخصیت حقوقی یك شركت، در هم ادغام یا تركیب میشوند ازلحاظ مالیاتی مشمول مقررات زیر میباشند:
الف- تأسیس شركت جدید با افزایش سرمایه شركت موجود تا سقف مجموع سرمایههای ثبتشده شركتهای ادغام یا ترکیبشده از پرداخت نیم در هزار[70] حق تمبر موضوع مادة (۴۸) این قانون معاف است.
ب- انتقال داراییهای شركتهای ادغام یا ترکیبشده به شركت جدید یا شركت موجود حسب مورد به ارزش دفتری مشمول مالیات مقرر در این قانون نخواهد بود.
ج- عملیات شركتهای ادغام یا ترکیبشده در شركت جدید یا شركت موجود مشمول مالیات دورة انحلال موضوع بخش مالیات بر درآمد این قانون نخواهد بود.
د- استهلاك داراییهای منتقلشده به شركت جدید یا شركت موجود باید بر اساس روال قبل از ادغام یا تركیب ادامه یابد.
ه- هرگاه در نتیجه ادغام یا تركیب، درآمدی به هر یك از سهامداران در شركتهای ادغام یا ترکیبشده تعلق گیرد طبق مقررات مربوط مشمول مالیات خواهد بود.
و- كلیه تعهدات و تكالیف مالیاتی شركتهای ادغام یا ترکیبشده به عهدة شركت جدید یا موجود حسب مورد میباشد.
ز- آییننامه اجرایی این ماده حداکثر ظرف شش ماه از تاریخ تصویب این اصلاحیه به پیشنهاد مشترك وزارتخانههای امور اقتصادی و دارایی و صنعت، معدن و تجارت به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید.[71]
مادة ۱۱۲
حكم مادة (۹۹) و تبصرة آن در مورد عملیات پیمانكاری اشخاص حقوقی اعم از ایرانی و خارجی جاری خواهد بود.
مادة ۱۱۳
مالیات مؤسسات كشتیرانی و هواپیمایی خارجی بابت كرایة مسافر و حمل كالا و امثال آنها از ایران بهطور مقطوع عبارت از پنج درصد (۵%) كلیة وجوهی كه از این بابت عاید آنها خواهد شد اعم از اینكه وجوه مزبور در ایران یا در مقصد یا در بین راه دریافت شود.
نمایندگی یا شعب مؤسسات مذكور در ایران موظفاند تا بیستم هرماه صورت وجوه دریافتی ماه قبل را به ادارة امور مالیاتی محل تسلیم و مالیات متعلق را پرداخت نمایند مؤسسات مذكور از بابت اینگونه درآمدها مشمول مالیات دیگری بهعنوان مالیات بر درآمد نخواهند بود. هرگاه شعب یا نمایندگیهای مذكور صورتهای مقرر را بهموقع تسلیم نكنند یا صورت ارسالی آنها مطابق واقع نباشد در این صورت مالیات متعلق بر اساس تعداد مسافر و حجم محمولات علیالرأس تشخیص خواهد شد.
تبصره - در مواردی كه مالیات متعلق بر درآمد مؤسسات كشتیرانی و هواپیمایی ایرانی در كشورهای دیگر بیش از ۵% كرایة دریافتی باشد با اعلام سازمان ذیربط ایرانی، وزارت امور اقتصادی و دارایی موظف است مالیات شركتهای كشتیرانی و هواپیمایی تابع كشورهای فوق را معادل نرخ مالیاتی آنها افزایش دهد.
مادة ۱۱۴
آخرین مدیر یا مدیران شخص حقوقی مشتركاً موظفاند قبل از تاریخ تشكیل مجمع عمومی یا سایر اركان صلاحیتدار كه برای اتخاذ تصمیم نسبت به انحلال شخص حقوقی دعوتشده است، اظهارنامهای حاوی صورت دارایی و بدهی شخص حقوقی در تاریخ دعوت روی نمونهای كه بدین منظور از طرف سازمان امور مالیاتی كشور تهیه میگردد تنظیم و به ادارة امور مالیاتی مربوط تسلیم نمایند. اظهارنامهای كه حداقل حاوی امضاء یا امضاهای مجاز و حسب مورد مهر مؤسسه بر طبق اساسنامه شخص حقوقی باشد برای ادارة امور مالیاتی معتبر خواهد بود.
مادة ۱۱۵ (اصلاحی 1394/۴/31)
مأخذ محاسبه مالیات آخرین دوره عملیات اشخاص حقوقی كه منحل میشوند ارزش دارایی شخص حقوقی است منهای بدهیها و سرمایه پرداختشده و اندوختهها و مانده سودهایی كه مالیات آن قبلاً پرداخت گردیده است.[72]
تبصرة ۱- ارزش دارایی شخص حقوقی نسبت به آنچه قبلاً فروش رفته بر اساس بهای فروش و نسبت به بقیة بر اساس بهای روز انحلال تعیین میشود.
تبصرة ۲- چنانچه در بین داراییهای شخص حقوقی كه منحل میشود، دارایی یا داراییهای موضوع فصل اول باب سوم این قانون و سهام یا سهمالشركه یا حق تقدم سهام شركتها وجود داشته باشد و این دارایی یا داراییها حسب مورد در هنگام نقلوانتقال قطعی مشمول مقررات ماده (۵۹) و تبصره (۱) ماده (۱۴۳) و ماده (۱۴۳ مكرر) این قانون باشند، در تعیین مأخذ محاسبة مالیات آخرین دورة عملیات اشخاص حقوقی منحله ارزش دفتری دارایی یا داراییهای مذكور جزو اقلام داراییهای شخص حقوقی منحل شده منظور نمیگردد و معادل همان ارزش دفتری از جمع سرمایه و بدهیها كسر میگردد. مالیات متعلق به دارایی یا داراییهای مزبور حسب مورد بر اساس مقررات مادة (۵۹) و تبصره ۱ مادة (۱۴۳) و ماده (۱۴۳ مكرر) این قانون تعیین و مورد مطالبه قرار میگیرد.
تبصره ۳- آن قسمت از اموال اشخاص حقوقی منحل شده كه بر اساس مقررات فوق در تاریخ انحلال مشمول مالیات مقطوع موضوع مادة (۵۹) و تبصره (۱) ماده (۱۴۳) و ماده (۱۴۳ مكرر) این قانون باشند در اولین نقلوانتقال بعد از تاریخ انحلال مشمول مالیات نخواهند بود.[73]
مادة ۱۱۶
مدیران تصفیه مكلفاند ظرف شش ماه از تاریخ انحلال (تاریخ ثبت انحلال شخص حقوقی در ادارة ثبت شركتها) اظهارنامة مالیاتی مربوط به آخرین دورة عملیات شخص حقوقی را بر اساس مادة (۱۱۵) این قانون تنظیم و به ادارة امور مالیاتی مربوط تسلیم و مالیات متعلق را پرداخت نمایند.
تبصره - مالیات آخرین دورة عملیات اشخاص حقوقی كه منحل میشوند با رعایت تبصرة (۲) مادة (۱۱۵) این قانون به نرخ مذكور در مادة (۱۰۵) این قانون محاسبه میگردد.[74]
مادة ۱۱۷
ادارة امور مالیاتی مكلف است برابر مقررات این قانون به اظهارنامة مربوط به آخرین دورة عملیات اشخاص حقوقی خارج از نوبت رسیدگی نموده و درصورتیکه به مندرجات آن اعتراض داشته باشد حداكثر ظرف یک سال از تاریخ تسلیم اظهارنامه، مالیات متعلق را بهموجب برگ تشخیص تعیین و ابلاغ نماید و گرنه مالیات متعلق به اظهارنامة تسلیمی بوسیلة مدیران تصفیه قطعی تلقی میگردد. درصورتیکه بعداً معلوم گردد اقلامی از دارایی شخص حقوقی در اظهارنامه ذكر نشده است نسبت به آن قسمت كه در اظهارنامه قید نشده در مهلت مقرر در تبصرة مادة (۱۱۸) این قانون، مالیات مطالبه خواهد شد.
مادة ۱۱۸
تقسیم دارایی اشخاص حقوقی منحل شده قبل از تحصیل مفاصا حساب مالیاتی یا بدون سپردن تأمین معادل میزان مالیات مجاز نیست.
تبصره - آخرین مدیران شخص حقوقی در صورت عدم تسلیم اظهارنامه موضوع مادة (۱۱۴) این قانون یا تسلیم اظهارنامه خلاف واقع و مدیران تصفیه در صورت عدم رعایت مقررات موضوع مادة (۱۱۶) این قانون و این ماده و ضامن یا ضامنهای شخص حقوقی و شركای ضامن (موضوع قانون تجارت) متضامناً و كلیه كسانی كه دارایی شخص حقوقی بین آنان تقسیم گردیده به نسبت سهمی كه از دارایی شخص حقوقی نصیب آنان شده است مشمول پرداخت مالیات و جرایم متعلق به شخص حقوقی خواهد بود بهشرط آنكه ظرف مهلت مقرر در مادة (۱۵۷) این قانون از تاریخ درج آگهی انحلال در روزنامه رسمی كشور مطالبه شده باشد.
فصل ششم: مالیات درآمد اتفاقی
مادة ۱۱۹
درآمد نقدی یا غیر نقدی كه شخص حقیقی یا حقوقی بهصورت بلاعوض و یا از طریق معاملات محاسباتی و یا بهعنوان جایزه یا هر عنوان دیگر از این قبیل تحصیل مینماید مشمول مالیات اتفاقی به نرخ مقرر در مادة (۱۳۱) این قانون خواهد بود.
مادة ۱۲۰
درآمد مشمول مالیات موضوع این فصل عبارت است از صد درصد درآمد حاصله و درصورتیکه غیر نقدی باشد، به بهای روز تحقق درآمد طبق مقررات این قانون تقویم میشود مگر در مورد املاكی كه در اجرای مفاد مادة (۶۴) این قانون برای آنها ارزش معاملاتی تعیینشده است كه در این صورت ارزش معاملاتی مأخذ محاسبه مالیات قرار خواهد گرفت.
تبصره - در مورد صلح معوض و هبة معوض بهاستثنای مواردی كه مشمول مادة (۶۳) این قانون میباشد درآمد مشمول مالیات موضوع این فصل عبارت خواهد بود از مابهالتفاوت ارزش عوضین كه بر اساس مقررات این ماده تعیین میشود نسبت بهطرف معاملهای كه از آن منتفع شده است.
مادة ۱۲۱
صلح با شرط خیار فسخ و هبه با حق رجوع ازنظر مالیاتی قطعی تلقی میگردد ولی درصورتیکه ظرف شش ماه از تاریخ وقوع عقد معامله فسخ یا اقاله یا رجوع شود، وجوهی كه بهعنوان مالیات موضوع این فصل وصولشده است قابلاسترداد میباشد.
در این صورت اگر در فاصلة بین وقوع عقد و فسخ یا اقاله یا رجوع منتقل الیه از منافع آن استفاده كرده باشد نسبت به آن منفعت مشمول مالیات این فصل خواهد بود.
مادة ۱۲۲
در مورد صلح مالی كه منافع آن مادامالعمر یا برای مدت معین به مصالح یا شخص ثالث اختصاص داده میشود بهای مال به مأخذ جمع ارزش عین و منفعت در تاریخ تعلق منافع، مأخذ مالیات مصالح در تاریخ مزبور خواهد بود.
تبصره - درصورتیکه قبل از تاریخ تعلق منفعت، انتقالاتی صورت گیرد قیمت مذكور در سند مأخذ مالیات انتقالدهنده قرار خواهد گرفت كه طبق مقررات این فصل مشمول مالیات خواهد بود، لیكن مأخذ مالیات آخرین انتقال گیرندة عین كه منافع مال نیز به او تعلق بگیرد، عبارت خواهد بود از مابهالتفاوت بهای مال به شرح حكم فوق و مبلغی كه طبق سند پرداخته است.
مادة ۱۲۳
درصورتیکه منافع مالی بهطور دائم یا موقت بلاعوض به كسی واگذار شود انتقال گیرنده مكلف است مالیات منافع هرسال را در سال بعد پرداخت نماید.
مادة ۱۲۴ حذف شد.[75] (اصلاحی 1394/۴/31)
مادة ۱۲۵
انتقالاتی كه طبق مقررات فصل مالیات بر ارث مشمول مالیات میباشد مشمول مالیات این بخش نخواهد بود.
مادة ۱۲۶
صاحبان درآمد موضوع این فصل مكلفاند در هرسال اظهارنامة مالیاتی خود را در مورد منافع موضوع مادة (۱۲۳) این قانون تا آخر اردیبهشتماه سال بعد و در سایر موارد تا پایان ماه بعد[76] از تاریخ تحصیل درآمد یا تعلق منافع به ادارة امور مالیاتی مربوط تسلیم و مالیات متعلق را بپردازند. درصورتیکه معامله در دفاتر اسناد رسمی انجام و مالیات وصولشده باشد تكلیف تسلیم اظهارنامه ساقط میشود.
مادة ۱۲۷
موارد زیر مشمول مالیات اتفاقی نخواهد بود:
الف- كمكهای نقد و غیر نقدی بلاعوض سازمانهای خیریه یا عامالمنفعه یا وزارتخانهها یا مؤسسات دولتی و شركتهای دولتی یا شهرداریها یا نهادهای انقلاب اسلامی به اشخاص حقیقی غیر از مواردی كه مشمول مالیات فصل حقوق است.
ب- وجوه یا كمكهای مالی اهدایی به خسارت دیدگان جنگ، زلزله، سیل، آتشسوزی و یا حوادث غیرمترقبه دیگر.
ج- جوایزی كه دولت برای تشویق صادرات و تولید و خرید محصولات كشاورزی پرداخت مینماید.
تبصره - ضوابط اجرائی بندهای الف و ب طبق آئیننامهای خواهد بود كه از طرف وزارت امور اقتصادی و دارائی و وزارت كشور تهیه خواهد شد.
مادة ۱۲۸
درآمد مشمول مالیات اشخاص حقوقی ناشی از درآمدهای اتفاقی از طریق رسیدگی به دفاتر تشخیص خواهد شد و مالیاتهایی كه طبق مقررات این فصل در منبع پرداخت میگردد بهعنوان پیشپرداخت مالیات آنها منظور خواهد شد.[77]
فصل هفتم: مالیات بر جمع درآمد ناشی از منابع مختلف
مادة ۱۲۹- حذف شد[78]. (مصوب 1380/۱۱/27)
مادة ۱۳۰- (اصلاحی 1394/۴/31)
بدهیهای گذشته موضوع مواد (۳) تا (۱۶) و تبصرة (۳) مادة (۵۹)، مادة (۱۲۹) قانون مالیات مستقیم مصوب 1366/۱۲/3 و اصلاحیههای بعدی آن قابل مطالبه و وصول نخواهد بود.
تبصره - وزارت امور اقتصادی و دارایی میتواند بدهی مالیاتهایی كه سال تحصیل درآمد مربوط یا تعلق آنها حسب مورد قبل از سال ۱۳۸۱ باشد را تا سقف ده میلیون (1۰/۰۰۰/00۰) ریال برای هر مؤدی در نقاطی كه مقتضی بداند كلاً یا جزاًَ مورد بخشودگی قرار دهد.[79]
مادة ۱۳۱ (اصلاحی ۳۱/۴/۱۳۹۴)
نرخ مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی بهاستثنای مواردی كه طبق مقررات این قانون دارای نرخ جداگانهای میباشد به شرح زیر است:
۱- تا میزان پانصد میلیون (۵۰۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال درآمد مشمول مالیات سالانه به نرخ پانزده درصد (۱۵%)
۲- نسبت به مازاد پانصد میلیون (۵۰۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال تا میزان یك میلیارد (۱۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال درآمد مشمول مالیات سالانه به نرخ بیست درصد (۲۰%)
۳- نسبت به مازاد یك میلیارد (۱۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال درآمد مشمول مالیات سالانه به نرخ بیستوپنج درصد (۲۵%)
تبصره ۱- به ازای هر ده درصد (۱۰%) افزایش درآمد ابزاری مشمول مالیات اشخاص موضوع این ماده نسبت به درآمد ابزاری مشمول مالیات سال گذشته آنها، یك واحد درصد و حداكثر تا پنج واحد درصد از نرخهای مذكور كاسته میشود. شرط برخورداری از این تخفیف تسویه بدهی مالیاتی سال قبل و تسلیم اظهارنامه مالیاتی مربوطه در مهلت اعلامشده از سوی سازمان امور مالیاتی است.[80]
۷) باب چهارم: در مقررات مختلفه
فصل اول: معافیتها
مادة ۱۳۲
درآمد ابرازی ناشی از فعالیتهای تولیدی و معدنی اشخاص حقوقی غیردولتی در واحدهای تولیدی یا معدنی كه از تاریخ اجرای این ماده از طرف وزارتخانههای ذیربط برای آنها پروانه بهرهبرداری صادر یا قرارداد استخراج و فروش منعقد میشود و همچنین درآمدهای خدماتی بیمارستانها، هتلها و مراكز اقامتی گردشگری اشخاص یادشده كه از تاریخ مذكور از طرف مراجع قانونی ذیربط برای آنها پروانه بهرهبرداری یا مجوز صادر میشود از تاریخ شروع بهرهبرداری یا استخراج یا فعالیت به مدت پنج سال و در مناطق كمتر توسعهیافته به مدت ده سال با نرخ صفر مشمول مالیات میباشد.[81]
الف- منظور از مالیات با نرخ صفر روشی است كه مؤدیان مشمول آن مكلف به تسلیم اظهارنامه، دفاتر قانونی، اسناد و مدارك حسابداری حسب مورد، برای درآمدهای خود به ترتیب مقرر در این قانون و در مواعد مشخصشده به سازمان امور مالیاتی كشور میباشند و سازمان مذكور نیز مكلف به بررسی اظهارنامه و تعیین درآمد مشمول مالیات مؤدیان، بر اساس مستندات، مدارك و اظهارنامه مذكور است و پس از تعیین درآمد مشمول مالیات مؤدیان، مالیات آنها با نرخ صفر محاسبه میشود.
ب- مالیات با نرخ صفر برای واحدهای تولیدی و خدماتی و سایر مراكز موضوع این ماده كه دارای بیش از پنجاه نفر نیروی كار شاغل باشند چنانچه در دوره معافیت، هرسال نسبت به سال قبل نیروی كار شاغل خود را حداقل پنجاهدرصد (۵۰%) افزایش دهند، به ازای هرسال افزایش كاركنان یك سال اضافه میشود. تعداد نیروی كار شاغل و همچنین افزایش اشتغال نیروی كار در هر واحد با تأیید وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعی و ارائه اسناد و مدارك مربوط به فهرست بیمه تأمین اجتماعی كاركنان محقق میشود. در صورت كاهش نیروی كار از حداقل افزایش مذكور در سال بعد كه از مشوق مالیاتی این بند استفاده كرده باشند، مالیات متعلق در سال كاهش، مطالبه و وصول میشود. افرادی كه بازنشسته، بازخرید و مستعفی میشوند كاهش محسوب نمیگردد.
پ- دوره برخورداری محاسبه مالیات با نرخ صفر برای واحدهای اقتصادی مذكور موضوع این ماده واقع در شهركهای صنعتی یا مناطق ویژه اقتصادی به مدت دو سال و در صورت استقرار شهركهای صنعتی یا مناطق ویژه اقتصادی در مناطق كمتر توسعهیافته، به مدت سه سال افزایش مییابد.
ت- شرط برخورداری از هرگونه معافیت مالیاتی برای اشخاص حقیقی و حقوقی فعال در مناطق آزاد و سایر مناطق كشور تسلیم اظهارنامه مالیاتی در موقع مقرر قانونی است. اظهارنامه مالیاتی اشخاص حقوقی شامل ترازنامه و حساب سود و زیان طبق نمونهای است كه توسط سازمان امور مالیاتی تهیه میشود.
ث- بهمنظور تشویق و افزایش سرمایهگذاریهای اقتصادی در واحدهای موضوع این ماده علاوه بر دوره حمایت از طریق مالیات با نرخ صفر حسب مورد، سرمایهگذاری در مناطق كمتر توسعهیافته و سایر مناطق به شرح زیر موردحمایت قرار میگیرد:
۱- در مناطق كمتر توسعهیافته:
مالیات سالهای بعد از دوره محاسبه مالیات با نرخ صفر مذكور در صدر این ماده تا زمانی كه جمع درآمد مشمول مالیات واحد به دو برابر سرمایه ثبت و پرداختشده برسد، با نرخ صفر محاسبه میشود و بعدازآن، مالیات متعلقه با نرخهای مقرر در ماده (۱۰۵) این قانون و تبصرههای آن محاسبه و دریافت میشود.
۲- در سایر مناطق:
پنجاهدرصد (۵۰%) مالیات سالهای بعد از دوره محاسبه مالیات مذكور در صدر این ماده با نرخ صفر و پنجاهدرصد (۵۰%) باقیمانده با نرخهای مقرر در ماده (۱۰۵) قانون مالیاتهای مستقیم و تبصرههای آن محاسبه و دریافت میشود. این حكم تا زمانی كه جمع درآمد مشمول مالیات واحد، معادل سرمایه ثبت و پرداختشده شود، ادامه مییابد و بعدازآن، صد درصد (۱۰۰%) مالیات متعلقه با نرخهای مقرر در ماده (۱۰۵) این قانون و تبصرههای آن محاسبه و دریافت میشود.
درآمد حملونقل اشخاص حقوقی غیردولتی، از مشوق مالیاتی جزءهای (۱) و (۲) این بند برخوردار میباشند.
اشخاص حقوقی غیردولتی موضوع این ماده كه قبل از این اصلاحیه تأسیسشدهاند، در صورت سرمایهگذاری مجدد از مشوق این ماده میتوانند استفاده كنند.
هرگونه سرمایهگذاری كه با مجوز مراجع قانونی ذیربط بهمنظور تأسیس، توسعه، بازسازی و نوسازی واحدهای مذكور برای ایجاد داراییهای ثابت بهاستثنای زمین هزینه میشود، مشمول حكم این بند است.
ج- استثنای زمین مذكور در انتهای بند (ث) در مورد سرمایهگذاری اشخاص حقوقی غیردولتی در واحدهای حملونقل، بیمارستانها، هتلها و مراكز اقامتی گردشگری صرفاً به میزان تعیینشده در مجوزهای قانونی صادرشده از مراجع ذیصلاح، جاری نمیباشد.
چ- در صورت كاهش میزان سرمایه ثبت و پرداختشده اشخاص مذكور كه از مشوق مالیاتی این ماده برای افزایش سرمایه استفاده كرده باشند، مالیات متعلق و جریمههای آن مطالبه و وصول میشود.
ح- درصورتیکه سرمایهگذاری انجامشده موضوع این ماده با مشاركت سرمایهگذاران خارجی با مجوز سازمان سرمایهگذاری و كمكهای اقتصادی و فنی ایران انجامشده باشد به ازای هر پنج درصد (۵%) مشاركت سرمایهگذاری خارجی به میزان ده درصد (۱۰%) به مشوق این ماده به نسبت سرمایه ثبت و پرداختشده و حداكثر تا پنجاهدرصد (۵۰%) اضافه میشود.
خ- شركتهای خارجی كه با استفاده از ظرفیت واحدهای تولیدی داخلی در ایران نسبت به تولید محصولات با نشان معتبر اقدام كنند درصورتیکه حداقل بیست درصد (۲۰%) از محصولات تولیدی را صادر نمایند از تاریخ انعقاد قرارداد همكاری با واحد تولید ایرانی در دوره محاسبه مالیات با نرخ صفر واحد تولیدی مذكور مشمول حكم این ماده بوده و در صورت اتمام دوره مذكور، از پنجاهدرصد (۵۰%) تخفیف در نرخ مالیاتی نسبت به درآمد ابرازی حاصل از فروش محصولات تولیدی در مدت مذكور در این ماده برخوردار میباشند.
د- نرخ صفر مالیاتی و مشوقهای موضوع این ماده شامل درآمد واحدهای تولیدی و معدنی مستقر در شعاع یكصدوبیست كیلومتری مركز استان تهران و پنجاه كیلومتری مركز استان اصفهان و سی كیلومتری مراكز سایر استانها و شهرهای دارای بیش از سیصد هزار نفر جمعیت بر اساس آخرین سرشماری نفوس و مسكن نمیشود.
واحدهای تولیدی فناوری اطلاعات با تأیید وزارتخانههای ذیربط و معاونت علمی و فناوری رئیسجمهور درهرحال از امتیاز این ماده برخوردار میباشند. همچنین مالیات واحدهای تولیدی و معدنی مستقر در كلیه مناطق ویژه اقتصادی و شهركهای صنعتی بهاستثنای مناطق ویژه اقتصادی و شهركهای مستقر در شعاع یكصدوبیست كیلومتری مركز استان تهران با نرخ صفر محاسبه میشود و از مشوقهای مالیاتی موضوع این ماده برخوردار میباشند.
در خصوص مناطق ویژه اقتصادی و شهركهای صنعتی یا واحدهای تولیدی كه در محدوده دو یا چند استان یا شهر قرار میگیرند، ملاك تعیین محدوده بهموجب آییننامهای است كه حداكثر سه ماه پس از تصویب این قانون با پیشنهاد مشترك وزارتخانههای صنعت، معدن و تجارت و امور اقتصادی و دارایی، سازمان مدیریت و برنامهریزی كشور و سازمان حفاظت محیطزیست تهیه و به تصویب هیأت وزیران میرسد.
ذ- فهرست مناطق كمتر توسعهیافته شامل استان، شهرستان، بخش و
دهستان در سهماهه اول در هر برنامه پنجساله، توسط سازمان مدیریت و برنامهریزی
كشور با همكاری وزارت امور اقتصادی و دارایی با لحاظ شاخصهای نرخ بیكاری و سرمایهگذاری
در تولید تهیه میشود و به تصویب هیأت وزیران میرسد و تا ابلاغ فهرست جدید، فهرست
برنامه قبلی معتبر میباشد. تاریخ شروع فعالیت با تأیید
مراجع قانونی ذیربط، مناط اعتبار برای احتساب مشوقهای مناطق كمتر توسعهیافته
است.
ر- كلیه تأسیسات ایرانگردی و جهانگردی كه قبل از اجرای این ماده پروانه بهرهبرداری از مراجع قانونی ذیربط اخذ كرده باشند تا مدت شش سال پس از تاریخ لازمالاجرا شدن این ماده از پرداخت پنجاهدرصد (۵۰%) مالیات بر درآمد ابرازی معاف میباشند. حكم این بند نسبت به درآمد حاصل از اعزام گردشگر به خارج از كشور مجری نیست.
ز- صد درصد (۱۰۰%) درآمد ابرازی دفاتر گردشگری و زیارتی دارای مجوز از مراجع قانونی ذیربط كه از محل جذب گردشگران خارجی یا اعزام زائر به عربستان، عراق و سوریه تحصیل شده باشد با نرخ صفر مالیاتی مشمول مالیات میباشد.
ژ- مالیات با نرخ صفر موضوع این قانون صرفاً شامل درآمد ابرازی بهجز درآمدهای كتمان شده میباشد. این حكم در مورد كلیه احكام مالیاتی با نرخ صفر منظور در این قانون و سایر قوانین مجری است.
س- معادل هزینههای تحقیقاتی و پژوهشی اشخاص حقوقی خصوصی و تعاونی در واحدهای تولیدی و صنعتی دارای پروانه بهرهبرداری از وزارتخانههای ذیربط كه در قالب قرارداد منعقده با دانشگاهها یا مراكز پژوهشی و آموزش عالی دارای مجوز قطعی از وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشكی كه در چهارچوب نقشه جامع علمی كشور انجام میشود، مشروط بر اینكه گزارش پیشرفت سالانه آن به تصویب شورای پژوهشی دانشگاهها و یا مراكز تحقیقاتی مربوطه برسد و ناخالص درآمد ابرازی حاصل از فعالیتهای تولیدی و معدنی آنها كمتر از پنج میلیارد (۵.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال نباشد، حداكثر به میزان ده درصد (۱۰%) مالیات ابرازی سال انجام هزینه مذكور بخشوده میشود. معادل مبلغ منظور شده بهحساب مالیات اشخاص مذكور، بهعنوان هزینه قابلقبول مالیاتی پذیرفته نخواهد شد.
دستورالعمل اجرایی این بند با پیشنهاد سازمان امور مالیاتی كشور به تصویب وزرای امور اقتصادی و دارایی، صنعت، معدن و تجارت، علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشكی میرسد.
تبصره ۱- كلیه معافیتهای مالیاتی و محاسبه با نرخ صفر مالیاتی مازاد بر قوانین موجود مذكور در این ماده از ابتدای سال ۱۳۹۵ اجرا میشود.
تبصره ۲- آییننامه اجرایی موضوع این ماده و بندهای آن حداكثر ظرف مدت شش ماه پس از ابلاغ قانون توسط وزارتخانههای امور اقتصادی و دارایی و صنعت، معدن و تجارت با همكاری سازمان امور مالیاتی كشور تهیه میشود و به تصویب هیأت وزیران میرسد.
مادة ۱۳۳ (اصلاحی 1394/۴/31)
صد درصد درآمد صندوق حمایت از توسعه بخش كشاورزی[82]، شركتهای تعاونی روستایی، عشایری، كشاورزی، صیادان، كارگری، كارمندی، دانشجویان و دانشآموزان و اتحادیههای آنها از مالیات معاف است.
تبصره - دولت مكلف است معادل مالیات بر درآمد متعلق به آن قسمت از سود ابرازی سازمان مركزی تعاون روستایی ایران را كه با تصویب مجمع عمومی برای سرمایهگذاری در شركتهای تعاونی روستایی اختصاص داده میشود، پس از وصول و واریز آن بهحساب درآمد عمومی كشور، از محل اعتبار ردیف خاصی كه به همین منظور در قانون بودجه كل كشور پیشبینی میشود در وجه سازمان مذكور مسترد نماید.
مادة ۱۳۴ (اصلاحی 1394/۴/31)
درآمد حاصل از تعلیم و تربیت مدارس غیرانتفاعی اعم از ابتدایی، راهنمایی، متوسطه، فنی و حرفهای، آموزشگاههای فنی و حرفهای آزاد دارای مجوز از سازمان آموزش فنی و حرفهای كشور[83]، دانشگاهها و مراكز آموزش عالی غیرانتفاعی و مهدهای كودك در مناطق كمتر توسعهیافته و روستاها[84] و درآمد مؤسسات نگهداری معلولین ذهنی و حركتی بابت نگهداری اشخاص مذكور كه حسب مورد دارای پروانة فعالیت از مراجع ذیربط هستند همچنین درآمد باشگاهها و مؤسسات ورزشی دارای مجوز از وزارت ورزش و جوانان حاصل از فعالیتهای منحصراً ورزشی از پرداخت مالیات معاف است.
آییننامة اجرایی این ماده به پیشنهاد وزارت امور اقتصادی و دارایی به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید.
ماده ۱۳۵ حذف شد[85].
مادة ۱۳۶ (اصلاحی 1394/۴/31)
وجوه پرداختی بابت انواع بیمههای عمر و زندگی[86] از طرف مؤسسات بیمه كه بهموجب قراردادهای منعقده بیمة عاید ذینفع میشود از پرداخت مالیات معاف است.
مادة ۱۳۷ (اصلاحی1394/۴/31)
هزینههای درمانی پرداختی هر مؤدی بابت معالجة خود یا همسر و اولاد و پدر و مادر و برادر و خواهر تحت تكفل در یك سال مالیاتی بهشرط اینکه اگر دریافتكنندة مؤسسه درمانی یا پزشك مقیم ایران باشد دریافت وجه را گواهی نماید و چنانچه به تأیید وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكی به علت فقدان امكانات لازم معالجه در خارج از ایران صورت گرفته است پرداخت هزینة مزبور به گواهی مقامات رسمی دولت جمهوری اسلامی ایران در كشور محل معالجه یا وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكی رسیده باشد، همچنین حق بیمة پرداختی هر شخص حقیقی به مؤسسات بیمة ایرانی بابت انواع بیمههای عمر و زندگی[87] و بیمههای درمانی از درآمد مشمول مالیات مؤدی كسر میگردد.
در مورد معلولان و بیماران خاص و صعبالعلاج علاوه بر هزینههای مذكور هزینه مراقبت و توانبخشی آنان نیز قابل كسر از درآمد مشمول مالیات معلول یا بیمار یا شخصی كه تكفل او را عهدهدار است میباشد.
مادة ۱۳۸- حذف شد.[88] (اصلاحی 1394/۴/31)
مادة ۱۳۸ مكرر - (الحاقی از قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر مصوب 1394/2/1)
اشخاصی كه آورده نقدی برای تأمین مالی پروژه ـ طرح و سرمایه در گردش بنگاههای تولیدی را در قالب عقود مشاركتی فراهم نمایند، معادل حداقل سود مورد انتظار عقود مشاركتی مصوب شورای پول و اعتبار از پرداخت مالیات بر درآمد معاف میشوند و برای پرداختكننده سود، معادل سود پرداختی مذكور بهعنوان هزینه قابلقبول مالیاتی تلقی میشود.
تبصره ۱- استفادهکننده از معافیت موضوع این ماده تا دو سال نمیتواند آورده نقدی را از بنگاه تولیدی خارج كند. در صورت كاهش آورده نقدی، به میزان ارزش روز معافیت استفادهشده، مالیات سال خروج آورده نقدی،اضافه میشود.
تبصره ۲- تشخیص تحقق بهكارگیری آورده نقدی برای تأمین مالی پروژه ـ طرح یا سرمایه در گردش با اداره امور مالیاتی حوزه مربوط است.[89]
مادة ۱۳۹[90] (اصلاحی 1394/۴/31)
الف- موقوفات، نذورات، پذیره، كمكها و هدایای دریافتی نقدی و غیر نقدی آستان قدس رضوی، آستان حضرت عبدالعظیم الحسنی (ع)، آستانة حضرت معصومه (س)، آستان حضرت احمد ابن موسی (ع) «شاهچراغ»، آستان مقدس حضرت امام خمینی (ره)، مساجد، حسینیهها، تكایا و سایر بقاع متبركه از پرداخت مالیات معاف است. تشخیص سایر بقاع متبركه به عهدة سازمان اوقاف و امور خیریه میباشد.
ب- كمكها و هدایای دریافتی نقدی و غیر نقدی جمعیت هلالاحمر جمهوری اسلامی ایران از پرداخت مالیات معاف است.[91]
ج- كمكها و هدایای دریافتی نقدی و غیر نقدی صندوقهای پسانداز بازنشستگی و سازمان بیمة خدمات درمانی و سازمان تأمین اجتماعی و صندوق بیمه اجتماعی روستاییان و عشایر و همچنین حق بیمه و حق بازنشستگی سهم كاركنان و كارفرما و جریمههای دریافتی مربوط توسط آنها از پرداخت مالیات معاف است.[92]
د- كمكها و هدایای دریافتی نقدی و غیر نقدی مدارس علوم اسلامی از پرداخت مالیات معاف است. تشخیص مدارس علوم اسلامی با شورای مدیریت حوزة علمیة قم میباشد.
ه- كمكها و هدایای دریافتی نقدی و غیر نقدی نهادهای انقلاب اسلامی از پرداخت مالیات معاف است. تشخیص نهادهای انقلاب اسلامی با هیأت وزیران میباشد.
و- آن قسمت از درآمد صندوق عمران موقوفات كشور كه به مصرف عمران موقوفات برسد از پرداخت مالیات معاف است.
ز- درآمد اشخاص از محل وجوه برِیة ولیفقیه، خمس و زكات از پرداخت مالیات معاف است.
ح- آن قسمت از درآمد موقوفات عام كه طبق موازین شرعی به مصرف اموری از قبیل تبلیغات اسلامی، تحقیقات فرهنگی، علمی، دینی، فنی، اختراعات، اكتشافات، تعلیم و تربیت، بهداشت و درمان، بنا و تعمیر و نگهداری مساجد و مصلاها و حوزههای علمیه و مدارس علوم اسلامی و مدارس و دانشگاههای دولتی، مراسم تعزیه و اطعام، تعمیر آثار باستانی، امور عمرانی و آبادانی، هزینه یا وام تحصیلی دانشآموزان و دانشجویان، كمك به مستضفعان و آسیب دیدگان حوادث ناشی از سیل، زلزله، آتشسوزی، جنگ و حوادث غیرمترقبه دیگر برسد، مشروط بر اینکه درآمد و هزینههای مزبور به تأیید سازمان اوقاف و امور خیریه رسیده باشد، و همچنین ساخت، تعمیر و نگهداری مراكز نگهداری كودكان و نوجوانان بیسرپرست و بد سرپرست در گروههای سنی و جنسی مختلف، مراكز نگهداری و مراقبت سالمندان، كارگاههای حرفهآموزی و اشتغال مصدومین ضایعه نخاعی، معلولین جسمی و حركتی، زنان سرپرست خانوار و دختران خودسرپرست، مراكز آموزش، توانبخشی و حرفهآموزی معلولان ذهنی و كودكان نابینا، كمبینا، كمشنوا و ناشنوا و سایر مراكز و اماكنی كه بتوانند در خدمت مددجویان سازمانهای حمایتی بهزیستی كشور قرار گیرند[93] از پرداخت مالیات معاف است.
تبصره: مفاصاحسابهایی كه توسط شعب تحقیق موضوع ماده (۱۴) قانون تشكیلات و اختیارات سازمان حج و اوقاف و امور خیریه مصوب ۲/۱۰/۱۳۶۳ صادرشده یا میشود اگر در مهلت مقرر مربوط به تسلیم اظهارنامه به سازمان امور مالیاتی كشور ارائه شود، برای برخورداری از هرگونه معافیت مالیاتی مقرر در این قانون یا سایر قوانین، بهمنزله اظهارنامه مالیاتی مؤدی تلقی میشود. همچنین در مورد سالهای قبل از ابلاغ این قانون درصورتیکه مفاصاحساب مربوط تا پایان سال ۱۳۹۴ به سازمان امور مالیاتی ارائه شود، بهمنزله اظهارنامه مالیاتی خواهد بود.[94]
ط- كمكها و هدایای دریافتی نقدی و غیر نقدی مؤسسات خیریه و عامالمنفعه كه به ثبت رسیدهاند، مشروط بر اینكه بهموجب اساسنامة آنها صرف امور مذكور در بند (ح) این ماده شود و سازمان امور مالیاتی كشور بر درآمد و هزینههای آنها نظارت كند، از پرداخت مالیات معاف است.
تبصره- كمكهای نقدی و غیر نقدی كه در هرسال مالی به مصرف نرسیده باشد، بدون تعلق مالیات به سال مالی بعد منتقل میگردد.[95]
ی- كمكها و هدایای دریافتی نقدی و غیر نقدی و همچنین حق عضویت اعضاء مجامع حرفهای، احزاب و انجمنها و تشكلهای غیردولتی كه دارای مجوز از مراجع ذیربط باشند و وجوهی كه بهموجب قانون و مقررات مربوط از درآمد یا حقالزحمه اعضاء آنها كسر و بهحساب مجامع مزبور واریز میشود، از پرداخت مالیات معاف است.
ك- موقوفات و كمكها و هدایای دریافتی نقدی و غیر نقدی و درآمدها و عایدی حاصل از موارد فوق برای انجمنها و هیأتهای مذهبی مربوط به اقلیتهای دینی مذكور در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مشروط بر اینکه رسمیت آنها به تصویب وزارت كشور برسد، از پرداخت مالیات معاف است.
ل- فعالیتهای انتشاراتی و مطبوعاتی و قرآنی (دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دستگاههای ذیربط[96])، فرهنگی و هنری كه بهموجب مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام میشوند، از پرداخت مالیات معاف است.
تبصرة ۱- وجوهی كه از فعالیتهای غیرانتفاعی و بهمنظور پیشبرد اهداف و وظایف اشخاص موضوع این ماده از راه برگزاری دورههای آموزشی، سیمنارها، نشر كتاب و نشریههای دورهای و... در چارچوب اساسنامة آنها تحصیل میشود و سازمان امور مالیاتی كشور بر درآمد و هزینة آنها نظارت میكند، از پرداخت مالیات معاف است.
تبصرة ۲- حكم تبصرة (۲) مادة (۲) این قانون در مورد درآمد مشمول مالیات اشخاص موضوع این ماده جاری میباشد.
تبصرة ۳- آییننامة اجرایی موضوع این ماده به وسیلة سازمان امور مالیاتی
كشور تهیه و با پیشنهاد وزارت امور اقتصادی و دارایی به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید.
تبصرة ۴- مفاد این ماده در مواردی كه از طرف حضرت امام خمینی (ره) یا مقام معظم رهبری دارای مجوز میباشند بر اساس نظر مقام معظم رهبری انجام میگیرد.
تبصره ۵- درآمدها و عایدی حاصل از موقوفات و كمكها و هدایای دریافتی نقدی و غیر نقدی اشخاص موضوعبندهای (ط) و (ك) از پرداخت مالیات معاف میباشد. این حكم شامل درآمد شركتهای زیرمجموعه اشخاص مذكور نخواهد بود[97] (الحاقی مصوب 1394/۴/31).
مادة ۱۴۰- حذفشده است.[98]
مادة ۱۴۱ (اصلاحی 1394/۴/31)
صد درصد (۱۰۰%) درآمد حاصل از صادرات خدمات و كالاهای غیرنفتی و محصولات بخش كشاورزی و بیست درصد (۲۰%) درآمد حاصل از صادرات مواد خام مشمول مالیات با نرخ صفر میگردد. فهرست مواد خام و كالاهای نفتی به پیشنهاد مشترك وزارتخانههای امور اقتصادی و دارایی، صنعت، معدن و تجارت و نفت و اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و كشاورزی به تصویب هیأت وزیران میرسد.
تبصره ۱- درآمد حاصل از صادرات كالاهای مختلف كه بهصورت عبوری (ترانزیت) به ایران وارد میشوند و بدون تغییر در ماهیت یا با انجام كاری بر روی آن صادر میشوند مشمول مالیات با نرخ صفر میگردد.
تبصره ۲- مفاد این ماده پس از اتمام دوره اجرای قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱389/۱۰/۱5 لازمالاجرا میشود[99].
مادة ۱۴۲
درآمد كارگاههای فرش دستباف و صنایعدستی و شركتهای تعاونی و اتحادیههای تولیدی مربوطه از پرداخت مالیات معاف است.
مادة ۱۴۳
معادل ده درصد (۱۰%) از مالیات بر درآمد حاصل از فروش كالاهایی كه در بورسهای كالایی پذیرفتهشده و به فروش میرسد و ده درصد (۱۰%) از مالیات بر درآمد شركتهایی كه سهام آنها برای معامله در بورسهای داخلی یا خارجی پذیرفته میشود و پنج درصد (۵%) از مالیات بر درآمد شركتهایی كه سهام آنها برای معامله در بازار خارج از بورس داخلی یا خارجی پذیرفته میشود، از سال پذیرش تا سالی كه از فهرست شركتهای پذیرفتهشده در این بورسها یا بازارها حذف نشدهاند با تأیید سازمان بخشوده میشود. شركتهایی كه سهام آنها برای معامله در بورسهای داخلی یا خارجی یا بازارهای خارج از بورس داخلی یا خارجی پذیرفته شود درصورتیکه در پایان دوره مالی به تأیید سازمان حداقل بیست درصد (۲۰%) سهام شناور آزاد داشته باشند معادل دو برابر معافیتهای فوق از بخشودگی مالیاتی برخوردار میشوند.
تبصرة ۱- از هر نقلوانتقال سهام و سهمالشركه و حق تقدم سهام و سهمالشركة شركا در سایر شركتها مالیات مقطوعی به میزان چهار درصد (۴%) ارزش اسمی آنها وصول میشود. از این بابت وجه دیگری بهعنوان مالیات بر درآمد نقلوانتقال فوق مطالبه نخواهد شد. انتقالدهندگان سهام و سهمالشركه و حق تقدم سهام مكلفاند قبل از انتقال، مالیات متعلق را بهحساب سازمان امور مالیاتی كشور واریز كنند.
اداره ثبت یا دفاتر اسناد رسمی مكلفاند در موقع ثبت تغییرات یا تنظیم سند انتقال حسب مورد گواهی پرداخت مالیات متعلق را اخذ و ضمیمة پروندة مربوط به ثبت یا انتقال كنند.
تبصرة ۲- در شركتهای سهامی پذیرفتهشده در بورس اندوختة صرف سهام مشمول مالیات مقطوع به نرخ نیم درصد (0/5%) خواهد بود و به این درآمد مالیات دیگری تعلق نمیگیرد. شركتها مكلفاند تا پایان ماه بعد[100] از تاریخ ثبت افزایش سرمایه آن را بهحساب سازمان امور مالیاتی كشور واریز كنند.[101]
مادة ۱۴۳ مكرر
از هر نقلوانتقال سهام و حق تقدم سهام شركتها اعم از ایرانی و خارجی در بورسها یا بازارهای خارج از بورس دارای مجوز، مالیات مقطوعی به میزان نیم درصد (5/0%) ارزش فروش سهام و حق تقدم سهام وصول خواهد شد و از این بابت وجه دیگری بهعنوان مالیات بر درآمد نقلوانتقال سهام و حق تقدم سهام و مالیات بر ارزشافزوده خریدوفروش مطالبه نخواهد شد[102].
كارگزاران بورسها و بازارهای خارج از بورس مکلفاند مالیات یادشده را به هنگام هر انتقال از انتقالدهنده وصول و بهحساب تعیینشده از طرف سازمان امور مالیاتی كشور واریز نمایند و ظرف ده روز از تاریخ انتقال، رسید آن را به همراه فهرستی حاوی تعداد و مبلغ فروش سهام و حق تقدم مورد انتقال به اداره امور مالیاتی محل ارسال كنند.
تبصره ۱- تمامی درآمدهای صندوق سرمایهگذاری در چهارچوب این قانون و تمامی درآمدهای حاصل از سرمایهگذاری در اوراق بهادار موضوعبند (۲۴) مادة (۱) قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۸۴ و درآمدهای حاصل از نقلوانتقال این اوراق یا درآمدهای حاصل از صدور و ابطال آنها از پرداخت مالیات بر درآمد و مالیات بر ارزشافزوده موضوع قانون مالیات بر ارزشافزوده مصوب 1387/۳/2 معاف میباشد و از بابت نقلوانتقال آنها و صدور و ابطال اوراق بهادار یادشده مالیاتی مطالبه نخواهد شد.
تبصره ۲- سود و كارمزد پرداختی یا تخصیصی اوراق بهادار موضوع تبصره (۱) این ماده به استثنا سود سهام و سهمالشركه شركتها و سود گواهیهای سرمایهگذاری صندوقها، مشروط به ثبت اوراق بهادار یادشده نزد سازمان جزء هزینههای قابلقبول برای تشخیص درآمد مشمول مالیات ناشر این اوراق بهادار محسوب میشود.
تبصره ۳- درصورتیکه هر شخص حقیقی یا حقوقی مقیم ایران كه سهامدار شركت پذیرفته در بورس یا بازار خارج از بورس، سهام یا حق تقدم خود را در بورسها یا بازارهای خارج از بورس خارجی بفروشد، از این بابت هیچگونه مالیاتی در ایران دریافت نخواهد شد.
تبصره ۴- صندوق سرمایهگذاری مجاز به هیچگونه فعالیت اقتصادی دیگری خارج از مجوزهای صادره از سوی سازمان نمیباشد.
تبصره ۵- نقلوانتقال اوراق بهادار بازار گردانی بازار گردانان دارای مجوز از سازمان بورس و اوراق بهادار در بورس و فرابورس از پرداخت مالیات مقطوع نیم درصد (۵/۰%) این ماده، معاف است.[103] (الحاقی از ماده ۳۳ قانون رفع موانع تولید، مصوب 1394/۲/1)
مادة ۱۴۴
جهیزیه منقول و مهریه اعم از منقول و غیرمنقول و جوایز علمی و بورسهای تحصیلی و همچنین درآمدی كه بابت حق اختراع یا حق اكتشاف عاید مخترعین و مكتشفین میگردد بهطورکلی و نیز درآمد ناشی از فعالیتهای پژوهشی و تحقیقاتی مراكزی كه دارای پروانة تحقیق از وزارتخانههای ذیصلاح میباشند به مدت ده سال از تاریخ اجرای این اصلاحیه[104] طبق ضوابط مقرر در آئیننامهای كه به پیشنهاد وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فنآوری، بهداشت، درمان و آموزش پزشكی و امور اقتصادی و دارایی به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید، از پرداخت مالیات معاف میباشد.[105]
مادة ۱۴۵
سود دریافتی به هر عنوان در موارد زیر از پرداخت مالیات معاف است[106]:
۱- سود متعلق به سپردههای مربوط به كسور بازنشستگی و پسانداز كارمندان و كارگران نزد بانكهای ایرانی در حدود مقررات استخدامی مربوطه.
۲- سود یا جوایز متعلق به حسابهای پسانداز و سپردههای مختلف نزد بانكهای ایرانی یا مؤسسات اعتباری غیر بانكی مجاز. این معافیت شامل سپردههایی كه بانكها یا مؤسسات اعتباری غیر بانكی مجاز نزد هم میگذراند نخواهد بود.
۳- جوایز متعلق به اوراق قرضة دولتی و اسناد خزانه.
۴- سود پرداختی بانكهای ایرانی به بانكهای خارج از ایران بابت اضافه برداشت (اوردرافت) و سپردة ثابت بهشرط معاملة متقابل.
۵- سود و جوایز متعلق به اوراق مشاركت.
تبصره - در مواردی كه در قانون مالیاتهای مستقیم به بانكها اشاره میشود، امتیازات، تسهیلات، ترجیحات و تكالیف ذکرشده شامل مؤسسات اعتباری غیر بانكی كه بهموجب قانون یا با مجوز بانك مركزی جمهوری اسلامی ایران تأسیسشدهاند یا میشوند، صندوق ضمانت سرمایهگذاری صنایع كوچك، صندوق حمایت از تحقیقات و توسعه صنایع الكترونیك، صنایع دریایی و بیمه سرمایهگذاری فعالیتهای معدنی و صندوق حمایت از توسعه سرمایهگذاری در بخش كشاورزی نیز خواهد شد.[107]
مادة ۱۴۶
كلیه معافیتهای مدتدار كه بهموجب قوانین مالیاتی و مقررات قبلی مقررشده است با رعایت مقررات مربوط تا انقضاء مدت به قوت خود باقی است.
تبصره- مالیات سود متعلق به قبوض اقساطی اصلاحات ارضی كماكان بخشوده خواهد بود.[108]
مادة ۱۴۶ مكرر (الحاقی ۱۳۹۴)
معافیتهای مذكور در مواد (۱۳۳)، (۱۳۴)، (۱۳۹) «بهاستثنای بندهای (الف)، (ب) و (ز) آن»، (۱۴۲)، (۱۴۳) و تبصره (۱) ذیل ماده (۱۴۳ مكرر) بهعنوان مالیات به نرخ صفر منظور میشود.
تبصره ۱- ارائه اظهارنامه مالیاتی، دفاتر و یا اسناد و مدارك موضوع ماده (۹۵) این قانون در موعد مقرر به ترتیبی كه سازمان امور مالیاتی كشور اعلام مینماید بهجز مورد بند (ح) ماده (۱۳۹) این قانون كه مطابق ماده ۸۵ قانون الحاق برخی مواد به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت (۲) مصوب 1393/۱۲/4 عمل میشود. شرط برخورداری از نرخ صفر و هرگونه معافیت یا مشوق مالیاتی مندرج در این قانون و سایر قوانین میباشد و در صورت عدم ارائه اظهارنامه، دفاتر و یا اسناد و مدارك مذكور، مؤدی مطابق احكام و ضوابط این قانون مشمول مالیات، جریمه و مجازات مقرر در این قانون میشود. حكم این تبصره در خصوص مشمولان مواد (۱۴۴) و (۱۴۵) و بندهای (الف)، (ب) و (ز) ماده (۱۳۹) این قانون جاری نمیباشد. اجرای حكم این تبصره در خصوص اشخاص حقیقی مشمول ماده (۸۱) این قانون بهصورت تدریجی و متناسب با ایجاد ظرفیتهای اجرایی، اداری و حسب اعلام سازمان امور مالیاتی كشور خواهد بود.
تبصره ۲- معادل اعتبار مالیاتی محاسبهشده به نرخ صفر موضوع این ماده از محل اعتبار جمعی- خرجی كه همهساله در بودجه سنواتی پیشبینی میشود بهحساب اشخاص مذكور منظور میشود. اعتبارات موضوع این تبصره تخصیصیافته تلقی میشود و درصورتیکه اعتبارات موردنیاز در یك سال مالی بیشتر از مبلغ مصوب در قانون بودجه كل كشور همان سال باشد مبلغ اعتبار جمعی- خرجی یادشده و متقابلاً منابع مربوط، با پیشنهاد وزارت امور اقتصادی و دارایی، تصویب هیأت وزیران و تصویب مجلس شورای اسلامی قابلافزایش است.[109]
فصل دوم- هزینههای قابلقبول و استهلاك
مادة ۱۴۷ (اصلاحی 1394/۴/31)
هزینههای قابلقبول برای تشخیص درآمد مشمول مالیات به شرحی كه ضمن مقررات این قانون مقرر میگردد عبارت است از هزینههایی كه در حدود متعارف متكی به مدارك بوده و منحصراً مربوط به تحصیل درآمد مؤسسه در دورة مالی مربوط با رعایت حدنصابهای مقرر باشد. در مواردی كه هزینهای در این قانون پیشبینینشده یا بیش از نصابهای مقرر در این قانون بوده ولی پرداخت آن بهموجب قانون و یا مصوبة هیأت وزیران صورت گرفته باشد قابلقبول خواهد بود.
تبصره ۱- ازلحاظ مقررات این فصل، كلیه اشخاص حقوقی و همچنین صاحبان مشاغل موضوع ماده (۹۵) این قانون كه مكلف به نگهداری دفاتر میباشند، در حكم مؤسسه محسوب میشوند. همچنین هزینههای قابلقبول مالیاتی در مورد سایر صاحبان مشاغل نیز قابلپذیرش است.
تبصره ۲- هزینههای مربوط به درآمدهایی كه بهموجب این قانون از پرداخت مالیات معاف یا مشمول مالیات با نرخ صفر بوده یا با نرخ مقطوع محاسبه میشود، بهعنوان هزینههای قابلقبول مالیاتی شناخته نمیشوند.
تبصره ۳- پذیرش هزینههای پرداختی قابلقبول مالیاتی موضوع این قانون كه به شیوه تهاتری انجام نشود از مبلغ پنجاه میلیون (۵۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال به بالا منوط به پرداخت یا تسویه وجه آن از طریق سامانه (سیستم) بانكی خواهد بود.[110]
مادة ۱۴۸ (اصلاحی 1394/۴/31)
هزینههایی كه حائز شرایط مذكور در مادة فوق میباشد به شرح زیر در حساب مالیاتی قابلقبول است:[111]
۱- قیمت خرید كالای فروختهشده و یا قیمت خرید مواد مصرفی در كالا و خدمات فروختهشده.
۲- هزینههای استخدامی متناسب با خدمت كاركنان بر اساس مقررات استخدامی مؤسسه به شرح ذیل:
الف- حقوق یا مزد اصلی و مزایای مستمر اعم از نقدی یا غیر نقدی (مزایای غیر نقدی به قیمت تمامشده برای كارفرما.)
ب- مزایای غیرمستمر اعم از نقدی و غیر نقدی از قبیل خواروبار، بهرهوری، پاداش، عیدی، اضافهکار، هزینة سفر و فوقالعاده مسافرت، نصاب هزینة سفر و فوقالعاده مسافرت مدیران و بازرسان و كاركنان به خارج از ایران بهمنظور رفع حوائج مؤسسة ذیربط طبق آییننامهای خواهد بود كه از طرف وزارت امور اقتصادی و دارایی و سازمان مدیریت و برنامهریزی كشور تهیه و به تصویب هیأت وزیران میرسد تعیین خواهد شد.
ج- هزینههای بهداشتی و درمانی و وجوه پرداختی بابت بیمههای بهداشتی و عمر و حوادث ناشی از كار كاركنان.
د- حقوق بازنشستگی، وظیفه، پایان خدمت طبق مقررات استخدامی مؤسسه و خسارت اخراج و بازخرید طبق قوانین موضوعه مازاد بر ماندهحسابهای ذخیره مربوط.
ه- وجوه پرداختی به سازمان تأمین اجتماعی طبق مقررات مربوط و همچنین تا میزان سه درصد (۳%) حقوق پرداختی سالانه بابت پسانداز كاركنان بر اساس آییننامهای كه به پیشنهاد سازمان امور مالیاتی كشور به تصویب وزیر امور اقتصاد و دارایی میرسد.
و- معادل یك ماه آخرین حقوق و دستمزد و همچنین مابهالتفاوت تعدیل حقوق سنوات قبل كه بهمنظور تأمین حقوق بازنشستگی و وظیفه و مزایای پایان خدمت، خسارت اخراج و بازخرید كاركنان مؤسسه ذخیره میشود.
این حكم نسبت به ذخایری كه تاكنون در حساب بانكها نگهداری شده است نیز جاری خواهد بود.
پرداختی به بازنشستگان مؤسسه حداكثر تا سقف یك دوازدهم معافیت موضوع ماده (۸۴) این قانون[112]
۳- كرایه محل مؤسسه درصورتیکه اجاری باشد، مالالاجارة پرداختی طبق سند رسمی و در غیر این صورت در حدود متعارف.
۴- اجارهبهای ماشینآلات و ادوات مربوط به مؤسسه درصورتیکه اجاری باشد.
۵- مخارج سوخت، برق، روشنایی، آب، مخابرات و ارتباطات.
۶- وجوه پرداختی بابت انواع بیمه مربوط به عملیات و دارایی مؤسسه.
۷- حق الامتیاز پرداختی و همچنین حقوق و عوارض و مالیاتهایی كه به سبب فعالیت مؤسسه به شهرداریها و وزارتخانهها و مؤسسات دولتی و وابسته به آنها پرداخت میشود (بهاستثنای مالیات بر درآمد و ملحقات آن و سایر مالیاتهایی كه مؤسسه بهموجب مقررات این قانون ملزم به كسر از دیگران و پرداخت آن میباشد و همچنین جرایمی كه به دولت و شهرداریها پرداخت میگردد.)
۸- هزینههای تحقیقاتی، آزمایشی و آموزشی، خرید كتاب، نشریات و لوحهای فشرده، هزینههای بازاریابی، تبلیغات و نمایشگاهی مربوط به فعالیت مؤسسه، بر اساس آییننامهای كه به پیشنهاد سازمان امور مالیاتی كشور به تصویب وزیر امور اقتصادی و دارایی میرسد.
۹- هزینههای مربوط به جبران خسارات وارده مربوط به فعالیت و دارایی مؤسسه مشروط بر اینکه:
اولاً- وجود خسارت محقق باشد.
ثانیاً- موضوع و میزان آن مشخص باشد.
ثالثاً- طبق مقررات قانون یا قراردادهای موجود جبران آن به عهدة دیگری نبوده یا درهرصورت از طریق دیگر جبران نشده باشد.
آییننامه احراز شروط سهگانه مذكور در این بند به پیشنهاد سازمان امور مالیاتی كشور به تصویب وزیر امور اقتصادی و دارایی میرسد.
۱۰- هزینههای فرهنگی، ورزشی و رفاهی كارگران پرداختی به وزارت كار و امور اجتماعی حداكثر معادل ده هزار ریال به ازای هر كارگر.
۱۱- ذخیرة مطالباتی كه وصول آن مشكوك باشد مشروط بر اینكه:
اولاً- مربوط به فعالیت مؤسسه باشد.
ثانیاً- احتمال غالب برای لا وصول ماندن آن موجود باشد.
ثالثاً- در دفاتر مؤسسه بهحساب مخصوص منظور شده باشد تا زمانی كه طلب وصول گردد یا لاوصول بودن آن محقق شود.
آییننامة مربوط به این بند به پیشنهاد سازمان امور مالیاتی كشور به تصویب وزیر امور اقتصادی و دارایی میرسد.
۱۲- زیان اشخاص حقیقی یا حقوقی كه از طریق رسیدگی به دفاتر آنها و با توجه به مقررات احراز گردد، از درآمد سال یا سالهای بعد استهلاکپذیر است.
۱۳- هزینههای جزئی مربوط به محل مؤسسه كه عرفاً به عهدة مستأجر است درصورتیکه اجاری باشد.
۱۴- هزینههای مربوط به حفظ و نگهداری محل مؤسسه درصورتیکه ملكی باشد.
۱۵- مخارج حملونقل.
۱۶- هزینههای ایاب و ذهاب، پذیرایی و انبارداری.
۱۷- حقالزحمههای پرداختی متناسب با كار انجامشده از قبیل حقالعمل- دلالی- حقالوکاله- حق المشاوره- حق حضور- هزینة حسابرسی و خدمات مالی و اداری و بازرسی، هزینة نرمافزاری، طراحی و استقرار سیستمهای موردنیاز مؤسسة، سایر هزینههای كارشناسی در ارتباط با فعالیت مؤسسة و حقالزحمه بازرس قانونی.
۱۸- سود، كارمزد و جریمههایی كه برای انجام عملیات مؤسسه به بانكها، صندوق تعاون، صندوقهای حمایت از توسعه بخش كشاورزی و همچنین مؤسسات اعتباری غیر بانکی مجاز و شركتهای واسپاری (لیزینگ) دارای مجوز از بانك مركزی پرداختشده یا تخصیصیافته باشد.[113]
۱۹- بهای ملزومات اداری و لوازمی كه معمولاً ظرف یك سال از بین میروند.
۲۰- مخارج تعمیر و نگاهداری ماشینآلات و لوازم كار و تعویض قطعات یدكی كه بهعنوان تعمیر اساسی تلقی نگردد.
۲۱- هزینههای اكتشاف معادن كه منجر به بهرهبرداری نشده باشد.
۲۲- هزینههای مربوط بهحق عضویت و حق اشتراك پرداختی مربوط به فعالیت مؤسسه.
۲۳- مطالبات لاوصول بهشرط اثبات آن از طرف مؤدی مازاد بر ماندهحساب ذخیره مطالبات مشكوك الوصول.
۲۴- زیان حاصل از تسعیر ارز بر اساس اصول متداول حسابداری مشروط بر اتخاذ یك روش یكنواخت طی سالهای مختلف از طرف مؤدی.
۲۵- ضایعات متعارف تولید.
۲۶- ذخیرة مربوط به هزینههای پرداختی قابلقبول كه به سال مورد رسیدگی ارتباط دارد.
۲۷- هزینههای قابلقبول مربوط به سالهای قبلی كه پرداخت یا تخصیص آن در سال مالیاتی مورد رسیدگی تحقق مییابد.
۲۸- هزینة خرید كتاب و سایر كالاهای فرهنگی- هنری برای كاركنان و افراد تحت تكفل آنها تا میزان حداكثر پنج درصد (۵%) معافیت مالیاتی موضوع مادة (۸۴) این قانون به ازای هر نفر.
۲۹- ذخیره مربوط به خدمات پس از فروش (گارانتی) اشخاص حقوقی[114]
تبصرة ۱- هزینههای دیگری كه مربوط به تحصیل درآمد مؤسسه تشخیص داده میشود و در این ماده پیشبینینشده است به پیشنهاد سازمان امور مالیاتی كشور و تصویب وزیر امور اقتصادی و دارایی جزء هزینههای قابلقبول پذیرفته خواهد شد.
تبصرة ۲- مدیران و صاحبان سرمایة اشخاص حقوقی درصورتیکه
دارای شغل موظف در مؤسسات مذكور باشند جزء كاركنان مؤسسه محسوب خواهند شد ولی در
مؤسساتی كه غیر اشخاص حقوقی باشند حقوق و مزایای صاحب مؤسسه و اولاد
تحت تكفل و همسر نامبرده بهاستثنای هزینة سفر و فوق العادة مسافرت مربوط به شغل
كه مشمول مقررات جزء «ب» بند «۲» این ماده خواهد بود جزء هزینههای قابلقبول
منظور نخواهد شد.
تبصرة ۳- در محاسبة مالیات شركتها و اتحادیههای
تعاونی، ذخایر موضوعبندهای (۱) و (۲) مادة (۱۵) قانون
شركتهای تعاونی مصوب 13850/۳/۱6 و اصلاحیههای بعدی آن و در مورد شركتها و اتحادیههایی كه
وضعیت خود را با قانون بخش تعاونی
اقتصاد جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳70/۶/13 تطبیق دادهاند یا بدهند، ذخیرة موضوعبند
(۱) و
حق تعاون و آموزش موضوعبند (۳) مادة (۲۵) قانون اخیرالذكر جزء
هزینه محسوب میشود.
مادة ۱۴۹ (اصلاحی 1394/۴/31)
آن قسمت از داراییهای استهلاكپذیر كه بر اثر بهكارگیری یا گذشت زمان یا سایر عوامل بدون توجه به تغییر قیمتها ارزش آن تقلیل مییابد و همچنین هزینههای تأسیس، قابل استهلاك بوده و هزینه استهلاك آنها جزء هزینههای قابلقبول مالیاتی تلقی میشود. مقررات مربوط به استهلاكهای داراییهای استهلاكپذیر شامل جداول استهلاكها و چگونگی اجرای آن با رعایت استانداردهای حسابداری توسط سازمان امور مالیاتی كشور تهیه میشود و ظرف مدت شش ماه از تاریخ تصویب این قانون به تصویب وزیر امور اقتصادی و دارایی میرسد.
تبصره ۱- افزایش بهای ناشی از تجدید ارزیابی داراییهای اشخاص حقوقی، با رعایت استانداردهای حسابداری مشمول پرداخت مالیات بر درآمد نیست و هزینه استهلاك ناشی از افزایش تجدید ارزیابی نیز بهعنوان هزینه قابلقبول مالیاتی تلقی نمیشود.
در زمان فروش یا معاوضه داراییهای تجدید ارزیابیشده، مابهالتفاوت قیمت فروش و ارزش دفتری بدون اعمال تجدید ارزیابی در محاسبه درآمد مشمول مالیات منظور میشود.
آییننامه اجرایی این تبصره در مورد نحوه تجدید ارزیابی، فروش و استهلاك داراییهای تجدید ارزیابیشده و سایر الزامات و ترتیبات اجرایی كه با رعایت استانداردهای حسابداری تهیه میشود، به پیشنهاد وزیر امور اقتصادی و دارایی ظرف مدت شش ماه از تاریخ لازمالاجرا شدن این قانون (۱395/۱/۱) به تصویب هیأت وزیران میرسد.
تبصره ۲- درصورتیکه بر اثر فروش مال قابل استهلاك یا مسلوبالمنفعه شدن ماشینآلات، زیانی متوجه مؤسسه گردد، زیان حاصل معادل ارزش مستهلك نشده دارایی منهای حاصل فروش (در صورت فروش) یكجا قابل احتساب در حساب سود و زیان همان سال است. حكم این تبصره در مورد داراییهای تجدید ارزیابیشده نسبت به ارزش دفتری بدون اعمال تجدید ارزیابی جاری است.[115]
فصل سوم- قرائن و ضرایب مالیاتی
مادة ۱۵۰ و ۱۵۱ - حذف شدند.[116] (اصلاحی 1394/۴/31)
مادة ۱۵۲، ۱۵۳ و ۱۵۴ - حذف شدند.[117] (اصلاحی 1394/۴/31)
فصل چهارم- مقررات عمومی
مادة ۱۵۵
سال مالیاتی عبارت است از یك سال شمسی كه از اول فروردینماه هرسال شروع و به آخر اسفندماه همان سال ختم میشود لكن در مورد اشخاص حقوقی مشمول مالیات كه سال مالی آنها بهموجب اساسنامه با سال مالیاتی تطبیق نمیكند درآمد سال مالی آنها بهجای سال مالیاتی مبنای تشخیص مالیات قرار میگیرد و موعد تسلیم اظهارنامه و ترازنامه و حساب سود و زیان و سررسید پرداخت مالیات آنها چهار ماه شمسی پس از سال مالی میباشد.
مادة ۱۵۶
ادارة امور مالیاتی مكلف است اظهارنامة مؤدیان مالیات بر درآمد را در مورد درآمد هر منبع كه در موعد قانونی تسلیمشده است حداكثر ظرف یك سال از تاریخ انقضای مهلت مقرر برای تسلیم اظهارنامه رسیدگی نماید. درصورتیکه ظرف مدت مذكور برگ تشخیص درآمد صادر ننماید و یا تا سه ماه پس از انقضای یك سال فوقالذكر برگ تشخیص درآمد مذكور را به مؤدی ابلاغ نكند اظهارنامة مؤدی قطعی تلقی میشود.
هرگاه پس از قطعی شدن اظهارنامة مالیاتی یا بعد از رسیدگی و صدور و ابلاغ برگ تشخیص اعم از اینکه به قطعیت رسیده یا نرسیده باشد معلوم شود مؤدی، درآمد یا فعالیتهای انتفاعی كتمان شدهای داشته و مالیات متعلق به آن نیز مطالبه نشده باشد، فقط مالیات بر درآمد آن فعالیتها با رعایت مادة (۱۵۷) این قانون قابل مطالبه خواهد بود. در این حالت و همچنین در مواردی كه اظهارنامة مؤدی به علت عدم رسیدگی، قطعی تلقی میگردد ادارة امور مالیاتی بایستی یك نسخه از برگ تشخیص صادره به انضمام گزارش توجیهی مربوط را ظرف ده روز از تاریخ صدور جهت رسیدگی به دادستانی انتظامی مالیاتی ارسال نماید.
مادة ۱۵۷-
نسبت به مؤدیان مالیات بر درآمد كه در موعد مقرر از تسلیم اظهارنامة منبع درآمد خودداری نمودهاند یا اصولاً طبق مقررات این قانون مكلف به تسلیم اظهارنامه در سررسید پرداخت مالیات نیستند مرور زمان مالیاتی پنج سال از تاریخ سررسید پرداخت مالیات میباشد و پس از گذشتن پنج سال مذكور مالیات متعلق قابل مطالبه نخواهد بود، مگر اینکه ظرف این مدت درآمد مؤدی تعیین و برگ تشخیص مالیات صادر و حداكثر ظرف سه ماه پس از انقضای پنج سال مذكور برگ تشخیص صادره به مؤدی ابلاغ شود.
تبصره - در مواردی كه مالیات به هر علت از غیر مؤدی مطالبه شده باشد پس از تأیید مراتب از طرف هیأت حل اختلاف مالیاتی مطالبه مالیات از غیر مؤدی در هر مرحلهای كه باشد كان لم یكن تلقی میگردد و در این صورت ادارة امور مالیاتی مكلف است بدون رعایت مرور زمان موضوع این ماده ظرف یك سال از تاریخ صدور رأی هیأت مزبور، مالیات متعلق را از مؤدی واقعی مطالبه نماید وگرنه مشمول مرور زمان خواهد بود.
مادة ۱۵۸- حذف مشروط شد[118] (اصلاحی 1394/۴/31)
مادة ۱۵۹-
وجوهی كه بهعنوان مالیات هر منبع، از طریق واریز بهحساب تعیینشده از طرف سازمان امور مالیاتی كشور یا ابطال تمبر پرداخت میشود در موقع تشخیص و احتساب، مالیات قطعی مؤدی منظور میگردد و درصورتیکه مبلغی بیش از مالیات متعلق پرداختشده باشد اضافة پرداختی مسترد خواهد شد.
تبصره- به سازمان امور مالیاتی كشور اجازه داده میشود كه در مورد مؤدیان غیر ایرانی و اشخاص مقیم خارج از كشور كل مالیاتهای متعلق را به نرخ مربوط مقرر در منبع وصول نماید.
مادة ۱۶۰-
سازمان امور مالیاتی كشور برای وصول مالیات و جرایم متعلق از مؤدیان و مسئولان پرداخت مالیات نسبت به سایر طلبكاران بهاستثنای صاحبان حقوق نسبت به مال مورد وثیقه و مطالبات كارگران و كارمندان ناشی از خدمت، حق تقدم خواهد داشت. حكم قسمت اخیر این ماده مانع وصول مالیات متعلق به انتقال مال مورد وثیقه نخواهد بود.
مادة ۱۶۱ - (اصلاحی 1394/۴/31)
در مواردی كه مالیات مؤدی هنوز قطعی نشده یا مراحل اجرایی آن طی نشده است و بیم تفریط مال یا اموال از طرف مؤدی بهقصد فرار از پرداخت مالیات میرود ادارة امور مالیاتی باید با ارائة دلایل كافی از هیأت حل اختلاف مالیاتی قرار تأمین مالیات را بخواهد و درصورتیکه هیأت، صدور قرار را لازم تشخیص دهد ضمن تعیین مبلغ، قرار مقتضی صادر خواهد كرد. ادارة امور مالیاتی مكلف است معادل همان مبلغ از اموال و وجوه مؤدی كه نزد وی یا اشخاص ثالث باشد تأمین نماید در این صورت مؤدی و اشخاص ثالث پس از ابلاغ اخطار كتبی ادارة امور مالیاتی حق نخواهند داشت اموال مورد تأمین را از تصرف خود خارج كنند مگر اینكه معادل مبلغ مورد مطالبه تأمین دهند و در صورت تخلف علاوه بر پرداخت مطالبات مذكور، مشمول مجازات حبس تعزیری درجه شش[119] نیز خواهند بود.
مادة ۱۶۲-
در مواردی كه اشخاص متعدد مسئول پرداخت مالیات شناخته میشوند ادارات امور مالیاتی حقدارند به همة آنها مجتمعاً یا به هر یك جداگانه برای وصول مالیات مراجعه كنند و مراجعه به یكی از آنها مانع مراجعه به دیگران نخواهد بود.
مادة ۱۶۳
سازمان امور مالیاتی كشور مجاز است كه مشمولان مالیات را در مواردی كه مالیات آنان در موقع تحصیل درآمد كسر و پرداخت نمیشود كلاً یا بعضاً مكلف نماید در طول سال، مالیات متعلق به همان سال را به نسبتی از آخرین مالیات قطعی شده سنوات قبل یا به نسبتی از حجم فعالیت بهطور علیالحساب پرداخت نمایند و در صورت تخلف علیالحساب مذكور طبق مقررات این قانون وصول خواهد شد.
مادة ۱۶۴
سازمان امور مالیاتی كشور مكلف است بهمنظور تسهیل در پرداخت
مالیات و تقلیل موارد مراجعة مؤدیان به ادارات امور مالیاتی حساب مخصوصی از طریق بانك
مركزی جمهوری اسلامی ایران[120]
در بانك ملی ایران[121]
افتتاح نماید تا مؤدیان
بتوانند مستقیماً به شعب یا باجههای بانك مزبور مراجعه و مالیاتهای خود را بهحساب
مذكور پرداخت نمایند.
مادة ۱۶۵
در مواردی كه بر اثر حوادث و سوانح از قبیل زلزله، سیل، آتشسوزی، بروز آفات و خشکسالی و طوفان و اتفاقات غیر مترقبة دیگر به یك منطقه كشور یا به مؤدی یا مؤدیان خاصی خساراتی وارد گردد و خسارت وارده از طریق وزارتخانهها یا مؤسسات دولتی یا شهرداریها یا سازمانهای بیمه و یا مؤسسات عامالمنفعه جبران نگردد وزارت امور اقتصادی و دارایی میتواند معادل خسارت وارده از درآمد مشمول مالیات مؤدی، در آن سال و سنوات بعد كسر و نسبت به آن دسته از مؤدیان كه بیش از ۵۰% اموال آنان در اثر حوادث مذكور از بین رفته است و قادر به پرداخت بدهیهای مالیاتی خود نمیباشند با تصویب هیأت وزیران تمام یا قسمتی از بدهی مالیاتی آنها را بخشوده یا تقسیط طولانی نماید.
آییننامه اجرایی این ماده توسط وزارت امور اقتصادی و دارایی تهیه و به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید.
تبصره - مؤدیان مالیاتی مناطق جنگ زدة غرب و جنوب كشور كه فهرست این مناطق بنا به پیشنهاد وزارت امور اقتصادی و دارایی و تصویب هیأت وزیران اعلام میگردد، از تسهیلات مالیاتی زیر برخوردار خواهند شد:
الف- پنجاهدرصد مالیات مؤدیان مزبور بابت درآمد حاصل در نقاط مذكور از اول سال ۱۳۶۸ لغایت ۱۳۷۲ بخشوده میگردد.
ب- به ازای هرسال اشتغال در نقاط فوق از تاریخ اجرای این اصلاحیه یکسوم بدهی مالیاتی تا پایان سال ۱۳۶۷ آنها بابت درآمد حاصل در نقاط مذكور بخشوده میشود.
ج- مالیات پرداخت شدة مؤدیان موصوف بابت درآمدهای حاصل از تاریخ 1359/۶/30 لغایت سال ۱۳۶۷ در نقاط مذكور حداكثر معادل یکسوم آن در هرسال از مالیات سنوات بعد آنان در همان نقاط كسر خواهد شد.
د- در مواردی كه مؤدی قادر به ادامة فعالیت در نقاط مذكور نباشد با ارائة دلایل موردقبول وزارت امور اقتصادی و دارایی تمام یا قسمتی از بدهیهای موصوف مؤدی بخشوده خواهد شد.
مادة ۱۶۶
سازمان امور مالیاتی كشور میتواند قبوض پیشپرداخت مالیاتی، تهیه و برای استفادة مؤدیان عرضه نماید. قبوض مذكور با نام و غیرقابلانتقال بوده و در موقع واریز مالیات مؤدی مبلغ پیشپرداخت، به اضافة دو درصد آن به ازای هر سه ماه زود پرداخت از بدهی مالیاتی مربوط كسر خواهد شد.
مادة ۱۶۷
وزارت امور اقتصادی و دارایی یا سازمان امور مالیاتی كشور میتواند نسبت به مؤدیانی كه قادر به پرداخت بدهی مالیاتی خود اعم از اصل و جریمه بهطور یکجا نیستند از تاریخ ابلاغ مالیات قطعی، بدهی مربوط را حداكثر به مدت سه سال تقسیط نماید.
مادة ۱۶۸
دولت میتواند برای جلوگیری از اخذ مالیات مضاعف و تبادل اطلاعات راجع به درآمد و دارایی مؤدیان با دولتهای خارجی موافقتنامههای مالیاتی منعقد و پس از تصویب مجلس شورای اسلامی به مرحلة اجرا بگذارد. قراردادها یا موافقتنامههای مربوط به امور مالیاتی كه تا تاریخ اجرای این قانون با دول خارجی منعقد و به تصویب قوة مقننه یا هیأت وزیران رسیده است تا زمانی كه لغو نشده به قوت خود باقی است. دولت موظف است ظرف یك سال از تاریخ اجرای این قانون قراردادها و موافقتنامههای قبلی را بررسی و نظر خود را مبنی بر ادامه یا لغو آنها مستدلاً به مجلس شورای اسلامی گزارش نماید.
مادة ۱۶۹ (اصلاحی 1394/۴/31)
اشخاص حقوقی و صاحبان مشاغل موضوع این قانون كه حسب اعلام سازمان امور مالیاتی كشور موظف به ثبتنام در نظام مالیاتی میشوند، مکلفاند برای انجام معاملات خود صورتحساب صادر و شماره اقتصادی خود و طرف معامله را در صورتحسابها، قراردادها و سایر اسناد مشابه درج و فهرست معاملات خود را به سازمان مذكور ارائه كنند.
عدم صدور صورتحساب یا عدم درج شماره اقتصادی خود و طرف معامله یا استفاده از شماره اقتصادی خود برای دیگران و یا استفاده از شماره اقتصادی دیگران برای معاملات خود، حسب مورد مشمول جریمهای معادل دو درصد (۲%) مبلغ مورد معامله میشود. همچنین عدم ارائه فهرست معاملات انجامشده به سازمان امور مالیاتی كشور از طریق روشهایی كه تعیین میشود مشمول جریمهای معادل یک درصد (۱%) معاملاتی كه فهرست آنها ارائه نشده است، میباشد.
تبصره ۱- درصورتیکه طرف معاملات اشخاص حقوقی و صاحبان مشاغل موضوع این ماده، اشخاص حقیقی مصرفکننده نهایی كالا یا خدمات و نیز اشخاص حقیقی مشمول موضوع ماده (۸۱) این قانون باشند درج شماره اقتصادی اشخاص مذكور الزامی نیست.
مصرفکننده نهایی موضوع این تبصره شخص حقیقی است كه كالاها و خدمات را متناسب با نیاز خود برای مصارف شخصی خریداری كند و از آن برای عرضه كالاها و خدمات به دیگران استفاده ننماید.
تبصره ۲- مؤدیان مالیاتی موضوع این ماده موظفاند از سامانه صندوق فروش (صندوق مكانیزه فروش) و تجهیزات مشابه استفاده كنند. معادل هزینههای انجامشده بابت خرید، نصب و راهاندازی تجهیزات فوق اعم از نرمافزاری و سختافزاری از مالیات قطعی شده مؤدیان مزبور در اولین سال استفاده و یا سالهای بعد آن قابل كسر است.
سازمان امور مالیاتی موظف است بهتدریج و بر اساس اولویت، اشخاص مشمول حكم این تبصره را تعیین كند و تا شهریورماه هرسال از طریق درج دریکی از روزنامههای كثیرالانتشار و روزنامه رسمی كشور اعلام و از ابتدای فروردینماه سال بعدازآن اعمال نماید.
معادل ده درصد (۱۰%) از مالیات ابرازی عملكرد مؤدیانی كه توسط سازمان امور مالیاتی ملزم به استفاده از سامانه صندوق فروش و تجهیزات مشابه شدهاند مشروط به رعایت آییننامه اجرایی مربوط، برای مدت دو سال اول بخشوده میشود. عدم اجرای حكم این تبصره موجب تعلق جریمهای به میزان دو درصد (۲%) فروش میباشد.
نحوه استفاده از صندوق و چگونگی ارائه اطلاعات بهموجب آییننامه اجرایی است كه حداكثر ظرف مدت شش ماه از تاریخ لازمالاجرا شدن این قانون توسط سازمان امور مالیاتی كشور و با همكاری وزارت صنعت، معدن و تجارت و اتاق اصناف ایران تهیه میشود و به تصویب هیأت وزیران میرسد.
تبصره ۳- ترتیبات اجرایی احكام این ماده و تبصره (۱) آن و تعیین مصادیق معاملات مشمول و حد آستانه (تعیین حداقل رقم گردش مالی مؤدی) بهموجب آییننامهای خواهد بود كه حداكثر ظرف مدت شش ماه از تاریخ تصویب این قانون با پیشنهاد سازمان امور مالیاتی كشور به تصویب وزیر امور اقتصادی و داراییمیرسد.
تبصره ۴- نحوه رسیدگی، مطالبه، حل اختلاف و وصول جرائم مذكور و ترتیبات پرداخت آن طبق مقررات در هر دوره مالیاتی طبق مقررات این قانون با رعایت مهلت مقرر در ماده (۱۵۷) انجام میشود.
تبصره ۵- وزارت صنعت، معدن و تجارت موظف است حداكثر تا مدت شش ماه پس از لازمالاجرا شدن این قانون سامانه انجام معاملات وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی را برای مدیریت انجام كلیه مراحل مناقصات و مزایدهها راهاندازی كند و امكان دسترسی بر خط (آنلاین) سازمان امور مالیاتی را فراهم آورد.
كلیه دستگاههای اجرایی موضوعبند (ب) ماده (۱) قانون برگزاری مناقصات مصوب 1383/۱۱/۳ موظفاند حداكثر ظرف مدت سه ماه پس از راهاندازی سامانه مذكور كلیه معاملات خود بهغیراز معاملات محرمانه را از طریق این سامانه به ثبت برسانند.
تعیین موارد مربوط به محرمانه بودن معاملات مطابق تبصره (۱) بند (ب) ماده (۳) قانون ارتقای سلامت نظام اداری و مقابله با فساد مصوب 1390/۸/7 مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
تبصره ۶- جرایمی كه مؤدیان بهواسطه عدم اجرای احكام ماده (۱۶۹ مكرر) قانون مالیاتهای مستقیم مصوب سال ۱۳۸۰ مرتكب شدهاند، مطابق مقررات این ماده محاسبه، مطالبه و وصول میشود.[122]
مادة ۱۶۹ مكرر (اصلاحی 1394/۴/31)
بهمنظور شفافیت فعالیتهای اقتصادی و استقرار نظام یكپارچه اطلاعات مالیاتی، پایگاه اطلاعات هویتی، عملكردی و دارایی مؤدیان مالیاتی شامل مواردی نظیر اطلاعات مالی، پولی و اعتباری، معاملاتی، سرمایهای و ملكی اشخاص حقیقی و حقوقی در سازمان امور مالیاتی كشور ایجاد میشود.
وزارتخانهها، مؤسسات دولتی، شهرداریها، مؤسسات وابسته به دولت و شهرداریها، مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی، نهادهای انقلاب اسلامی، بانكها و مؤسسات مالی و اعتباری، سازمان ثبتاسناد و املاك كشور و سایر اشخاص حقوقی اعم از دولتی و غیردولتی كه اطلاعات موردنیاز پایگاه فوق را در اختیاردارند و یا به نحوی موجبات تحصیل درآمد و دارایی برای اشخاص را فراهم میآورند، موظفاند اطلاعات به شرح بستههای ذیل را در اختیار سازمان امور مالیاتی كشور قرار دهند.
الف- اطلاعات هویتی:
1- اطلاعات هویتی و مكانی اشخاص حقیقی و حقوقی
2-مجوزهای فعالیت اقتصادی و همچنین مجوزهای مربوط به انجام معاملات تجاری و عقد قراردادها
ب- اطلاعات معاملاتی اشخاص:
۱- معاملات (خریدوفروش داراییها، كالاها و خدمات)
۲- تجارت خارجی (واردات و صادرات كالاها و خدمات)
۳- قراردادهای مربوط به انجام معاملات و فعالیتهای تجاری
۴- قراردادهای مربوط به انجام عملیات پیمانكاری و هرگونه خدمات
۵- اطلاعات مربوط به خریدوفروش ارز و سكه طلا
۶- اطلاعات انواع بیمهنامههای صادره و خسارتهای پرداختی
۷- بارنامه و صورتوضعیت حملونقل بار و مسافر
پ- اطلاعات مالی، پولی و اعتباری و سرمایهای اشخاص:
۱- جمع گردش سالانه (دوره مالی) نقلوانتقال سهام و سایر اوراق بهادار
۲- جمع گردش و مانده سالانه (دوره مالی) انواع حسابهای بانكی
۳- جمع گردش و مانده سالانه (دوره مالی) انواع سپردهها و سود آنها
۴- تسهیلات بانكی اعم از ارزی و ریالی در قالب كلیه عقود و همچنین كلیه تعهدات اعم از گشایش اعتبار اسنادی و تنزیل اعتبار اسنادی، ضمانتها و نظایر آن
ت- اطلاعات داراییها، اموال و املاك و همچنین نقلوانتقال آنها
ث- سایر اطلاعات فعالیتهای اقتصادی كه با پیشنهاد وزارت امور اقتصادی و دارایی و تصویب هیأت وزیران به موارد مزبور اضافه خواهد شد.
تبصرة ۱- كلیه اشخاص و مراجعی كه به نحوی در جریان عملیات مربوط به مالكیت، نگهداری، انتقالات، خدمات بیمهای و معاملات داراییهای مذكور میباشند موظفاند به ترتیبی كه سازمان امور مالیاتی كشور مقرر میدارد اطلاعات مربوط را به آن سازمان ارائه دهند.
متخلف از مفاد حكم این تبصره علاوه بر مسؤولیت تضامنی كه با مؤدی در پرداخت مالیات خواهد داشت مشمول جریمهای معادل یکدوم تا دو برابر مالیات پرداختشده خواهد بود.
تبصرة ۲- سازمان امور مالیاتی كشور موظف است امكان دسترسی برخط (آنلاین) بانك مركزی جمهوری اسلامی ایران، بیمه مركزی، گمرك جمهوری اسلامی ایران، سازمان بورس اوراق بهادار، سازمان ثبتاسناد و املاك كشور و همچنین سایر دستگاههای اجرایی را به فهرست بدهكاران مالیاتی فراهم آورد تا استفادهکنندگان مذكور بتوانند با حفظ طبقهبندی، اطلاعات دریافتی را در ارائه خدمات به اشخاص بدهكار مالیاتی لحاظ كنند.
تبصرة ۳- اشخاص متخلف از حكم این ماده علاوه بر محكومیت به مجازات مقرر در این قانون، مسؤول جبران زیانها و خسارات وارده به دولت خواهند بود.
تبصره ۴- دستگاههای اجرایی كه مطابق قانون نیاز به این اطلاعات دارند، مجازند با تصویب هیأت وزیران و حفظ طبقهبندی مربوط، از اطلاعات موجود در پایگاه اطلاعات موضوع این ماده در حد نیاز استفاده كنند.
تبصره ۵- ترتیبات اجرای احكام این ماده و نحوه دسترسی برخط، تعیین حد آستانه (تعیین حداقل رقم اطلاعات)، دریافت و ارسال اطلاعات و مهلت آن با حفظ محرمانه بودن آن از اشخاص مذكور بهموجب آییننامهای است كه ظرف مدت شش ماه از تاریخ تصویب این قانون با پیشنهاد سازمان امور مالیاتی كشور و مشاركت بانك مركزی جمهوری اسلامی ایران تهیه میشود و به تصویب وزیران امور اقتصادی و دارایی و دادگستری میرسد.
تبصره ۶- سازمان ثبتاسناد و املاك كشور مكلف است بانك اطلاعات ثبتی شركتها را طراحی و سامانه اطلاعاتی آن را به نحوی ایجاد كند كه موجبات دسترسی برخط سازمان امور مالیاتی كشور به سامانه مزبور فراهم آید.
تبصره ۷- وزارت راه و شهرسازی موظف است حداكثر شش ماه پس از تصویب این قانون «سامانه ملی املاك و اسكان كشور» را ایجاد كند. این سامانه باید بهگونهای طراحی شود كه در هر زمان امكان شناسایی برخط مالكان و ساكنان یا كاربران واحدهای مسكونی، تجاری، خدماتی و اداری و پیگیری نقلوانتقال املاك و مستغلات بهصورت رسمی، عادی، وكالتی و غیره را در كلیه نقاط كشور فراهم سازد. وزارت راه و شهرسازی موظف است امكان دسترسی برخط به سامانه مذكور را برای سازمان امور مالیاتی كشور ایجاد كند.[123]
مادة ۱۷۰
مرجع رسیدگی به هرگونه اختلاف كه در تشخیص مالیاتهای موضوع این قانون بین ادارة امور مالیاتی و مؤدی ایجاد شود هیأت حل اختلاف مالیاتی میباشد مگر مواردی كه بهموجب مقررات سایر مواد این قانون مرجع رسیدگی دیگری تعیینشده باشد.
مادة ۱۷۱
كارمندان وزارت امور اقتصادی و دارایی و سازمان امور مالیاتی كشور در دورة خدمت یا آمادگی به خدمت نمیتوانند بهعنوان وكیل یا نمایندة مؤدیان مراجعه نمایند.
مادة ۱۷۲
صد درصد وجوهی كه به حسابهای تعیینشده از طرف دولت بهمنظور بازسازی یا كمك و نظایر آن بهصورت بلاعوض پرداخت میشود و همچنین وجوه پرداختی یا تخصیصی و یا كمكهای غیر نقدی بلاعوض اشخاص اعم از حقیقی یا حقوقی جهت تعمیر، تجهیز، احداث و یا تكمیل مدارس، دانشگاهها، مراكز آموزش عالی و مراكز بهداشتی و درمانی و یا اردوگاههای تربیتی و آسایشگاهها و مراكز بهزیستی، و كمیته امداد امام خمینی (ره) و جمعیت هلالاحمر[124] و كتابخانه و مراكز فرهنگی و هنری (دولتی) طبق ضوابطی كه توسط وزارتخانههای آموزشوپرورش، و علوم، تحقیقات و فنآوری، بهداشت، درمان و آموزش پزشكی و امور اقتصادی و دارایی تعیین میشود از درآمد مشمول مالیات عملكرد سال پرداخت منبعی كه مؤدی انتخاب خواهد كرد قابل كسر میباشد.
مادة ۱۷۳
این قانون از اول فروردین سال ۱۳۶۸ بهموقع اجرا گذاشته میشود و مقررات آن شامل كلیة مالیاتها و مالیات بر درآمدهایی است كه سبب تعلق مالیات یا تحصیل درآمد حسب مورد بعد از تاریخ اجرای این قانون بوده و همچنین مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی و حقوقی مربوط به سال مالی كه در سال اول اجرای این قانون خاتمه مییابد خواهد بود و كلیة قوانین و مقررات مالیاتی مغایر دیگر نسبت به آنها ملغی است.
تبصره - با اجرای این قانون وصول عوارض تخلیه موضوع مادة ۸ قانون تعدیل و تثبیت اجارهبها مصوب سال ۱۳۵۲ منتفی است.
مادة ۱۷۴
مالیات بر درآمدهایی كه تاریخ تحصیل درآمد و سایر مالیاتهای مستقیم موضوع این قانون كه سبب تعلق آنها قبل از سال ۱۳۶۸ و بعد از ۱۳۴۵ میباشد بهعنوان بقایای مالیاتی تلقی و ازنظر تعیین و تشخیص درآمد مشمول مالیات و نرخهای مالیاتی و تكالیف مؤدیان و مرور زمان تابع احكام قانونی زمان تحصیل درآمد و ازلحاظ رسیدگی و ترتیب تصفیه تابع مقررات این قانون خواهد بود.
تبصرة ۱- مالیاتهایی كه سال تحصیل درآمد مربوط یا تعلق آنها حسب مورد قبل از سال ۱۳۴۶ میباشد و تا تاریخ تصویب این قانون پرداختنشده باشد قابل مطالبه نخواهد بود.
تبصرة ۲- انتقالات موضوع مادة (۱۸۰) قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفندماه ۱۳۴۵ و اصلاحات بعدی آنکه قبل از اجرای این قانون صورت گرفته است در صورت فوت انتقالدهنده بعد از اجرای این قانون به سهمالارث ورثة مربوط اضافه و مالیات متعلق طبق مقررات مربوط در این قانون پس از وضع سهمالارث پرداختی قبلی وصول خواهد شد.
مادة ۱۷۵
كلیة نصابهای مندرج در این قانون، هماهنگ با نرخ تورم هر دو سال یکبار به پیشنهاد وزارت امور اقتصادی و دارایی و تصویب هیأت وزیران قابل تعدیل است[125].
مادة ۱۷۶
سازمان امور مالیاتی كشور میتواند مالیات موضوع این قانون را از طریق ابطال تمبر بهصورت قطعی و یا تشخیصی وصول نماید.
آییننامه اجرایی این ماده توسط سازمان امور مالیاتی كشور تهیه و پس از تصویب وزیر امور اقتصادی و دارایی بهموقع اجرا گذارده میشود.
فصل پنجم: وظایف مؤدیان
مادة ۱۷۷ (اصلاحی 1394/۴/31)
مؤدیان مالیاتی میتوانند اظهارنامههای موضوع این قانون را كه حسب مورد مكلف به تسلیم آن هستند به تفكیك با اخذ رسید به ادارة امور مالیاتی محل سكونت تسلیم نمایند. در این صورت ادارة امور مالیاتی مذكور باید مراتب را در پروندة مؤدی منعكس نموده و اظهارنامة تسلیمی را ظرف سه روز برای اقدام به ادارة امور مالیاتی ذیربط ارسال دارد. تسلیم اظهارنامه به ادارة امور مالیاتی محل سكونت ازلحاظ آثار مترتب در حكم تسلیم آن به ادارة امور مالیاتی مربوط خواهد بود. حكم این ماده شامل مواردی نیز كه مؤدی اظهارنامة خود را اشتباهاً به ادارة امور مالیاتی دیگری در شهرستان مربوط تسلیم نماید خواهد بود.
تبصرة ۱- هرگاه آخرین روز مهلت یا موعد مقرر برای تسلیم اظهارنامة یا سایر اوراقی كه مؤدی مالیاتی بهموجب مقررات مكلف به تسلیم آن میباشد، مصادف با تعطیل یا تعطیلات رسمی یا عمومی گردد اولین روز بعد از تعطیل یا تعطیلات مزبور برحسب مورد جزء مهلت یا موعد مقرر جهت تسلیم اظهارنامه یا اوراق مذكور محسوب خواهد شد.
تبصرة ۲- تسلیم اظهارنامه و پرداخت مالیات مؤدیانی كه در خارج از ایران اقامت دارند و همچنین مؤسسات و شركتهایی كه مركز اصلی آنها در خارج از كشور است، چنانچه دارای نماینده در ایران باشند به عهدة نمایندة آنها خواهد بود.
تبصرة ۳- صاحبان مشاغل مكلفاند ظرف چهار ماه از تاریخ شروع فعالیت مراتب را كتباً به ادارة امور مالیاتی محل اعلام نمایند.[126]
عدم انجام دادن تكلیف فوق در مهلت مقرر مشمول جریمهای معادل ده درصد (۱۰%) مالیات قطعی و نیز موجب محرومیت از كلیه تسهیلات و معافیتهای مالیاتی تا[127] تاریخ شناسایی توسط ادارة امور مالیاتی خواهد بود. این حكم در مورد صاحبان مشاغلی كه برای آنها از طرف مراجع ذیربط پروانه یا مجوز فعالیت صادر گردیده است، نخواهد بود.
مادة ۱۷۸
در مواردی كه اظهارنامة مالیاتی یا سایر اوراقی كه مؤدی مالیاتی بهموجب مقررات مكلف به تسلیم آن میباشد به وسیلة ادارة پست واصل میگردد، تاریخ تسلیم به ادارة پست در صورت احراز، تاریخ تسلیم به مراجع مربوط تلقی خواهد شد.
مادة ۱۷۹
درصورتیکه مؤدی محلهای متعدد برای سكونت خود داشته باشد مكلف است یكی از آنها را بهعنوان محل سكونت اصلی معرفی نماید و گرنه ادارة امور مالیاتی میتواند هر یك از محلهای سكونت مؤدی را محل سكونت اصلی تلقی نماید.
مادة ۱۸۰
هر شخص حقیقی ایرانی كه با ارائة گواهی نمایندگیهای مالی یا سیاسی دولت جمهوری اسلامی ایران در خارج ثابت كند كه از درآمد یك سال مالیاتی خود در یكی از كشورهای خارج بهعنوان مقیم مالیات پرداخته است ازلحاظ مالیاتی در آن سال، مقیم خارج از كشور شناخته خواهد شد مگر در یكی از موارد زیر:
۱- در سال مالیاتی مزبور در ایران دارای شغلی بوده باشد.
۲- در سال مالیاتی مزبور لااقل شش ماه متوالیاً یا متناوباً در ایران سكونت داشته باشد.
۳- توقف در خارج از كشور بهمنظور انجام مأموریت یا معالجه یا امثال آن بوده باشد.
تبصره - اشخاص حقیقی یا حقوقی ایرانی مقیم ایران درصورتیکه درآمدی از خارج كشور تحصیل نموده و مالیات آن را به دولت محل تحصیل درآمد پرداخته باشند و درآمد مذكور را در اظهارنامه یا ترازنامه و حساب سود و زیان خود حسب مورد طبق مقررات این قانون اعلام نمایند مالیات پرداختی آنها در خارج از كشور و یا آن مقدار مالیاتی كه به درآمد تحصیل شده در خارج كشور با تناسب بهکل درآمد مشمول مالیات آنان تعلق میگیرد، هرکدام كمتر باشد از مالیات بر درآمد آنها قابل كسر خواهد بود.
مادة ۱۸۱ (اصلاحی 1394/۴/31)
بهمنظور كنترل دفاتر، اسناد و مدارك مؤدیان اعم از دستی و مكانیزه باهدف نظارت بر اجرای قوانین و مقررات مالیاتی، واحدی تحت عنوان واحد بازرسی مالیاتی در سازمان امور مالیاتی كشور ایجاد میشود. واحد مذكور حسب ارجاع رئیسکل سازمان امور مالیاتی كشور یا اشخاص مجاز از طرف وی، نسبت به اعزام هیأتهای بازرسی حسب مورد با مجوز مرجع صالح قضائی با عضویت نماینده دادستان یا دادگستری تشكیل میشود، به اقامتگاه قانونی، محل فعالیت مؤدی و محل نگهداری دفاتر، اسناد و مدارك و تجهیزات اعم از دستی و مكانیزه اقدام میكند و كلیه دفاتر، اسناد و مدارك، اطلاعات و سوابق مالی نزد مؤدیان را مورد بازرسی قرار میدهد و یا در صورت لزوم با ارائه رسید آنها را به اداره امور مالیاتی ذیربط انتقال میدهد.
اداره امور مالیاتی ذیربط مكلف است دفاتر، اسناد و مدارك منتقلشده را حداكثر ظرف مدت دو هفته به مؤدی عودت نماید.
تبصره ۱- بازرسی دفاتر، اسناد و مدارك و سوابق مالی موضوع این ماده شامل كلیه دفاتر، اسناد و مدارك و سوابق مالی مربوط به مالیاتهای موضوع این قانون و مالیات بر ارزشافزوده است.
تبصره ۲- چنانچه در بازرسی هیأتهای موضوع این ماده دفاتر، اسناد و مدارك و سوابقی حاكی از كتمان واقعیت در مورد مالیات بر واردات كشف شود، مراتب از طریق اداره امور مالیاتی به مراجع قانونی ذیربط اعلام میشود.
تبصره ۳- مؤدیان مالیاتی موظفاند با هیأتهای موضوع این ماده همكاریهای لازم به عملآورند و كلیه دفاتر، اسناد، مدارك و سوابق مالی و تجهیزات نگهداری اعم از دستی و مكانیزه و دستورالعمل كار و رمز دسترسی به آنها را در اختیار هیأتها قرار دهند. مؤدیان مزبور در صورت استنكاف، علاوه بر شمول مجازات مقرر در این قانون، از معافیتهای مالیاتی منابع مختلف درآمدی سال مورد مراجعه محروم میشوند.
تبصره ۴- آییننامه اجرایی موضوع این ماده به پیشنهاد سازمان امور مالیاتی كشور ظرف مدت سه ماه از تاریخ لازمالاجرا شدن این قانون (1395/۱/1) مشتركاً به تصویب وزیران امور اقتصادی و دارایی و دادگستری میرسد.[128]
فصل ششم: وظایف اشخاص ثالث
مادة ۱۸۲
كسانی كه مطابق مقررات این قانون مكلف به پرداخت مالیات دیگران میباشند و همچنین هركس كه پرداخت مالیات دیگری را تعهد یا ضمانت كرده باشد و كسانی كه بر اثر خودداری از انجام تكالیف مقرر در این قانون مشمول جریمهای شناختهشدهاند در حكم مؤدی محسوب و ازنظر وصول بدهی طبق مقررات قانونی اجرای وصول مالیاتها با آنان رفتار خواهد شد.
مادة ۱۸۳
در مواردی كه انتقال ملك بهوسیله ادارة ثبت انجام میگیرد مالیات بر نقلوانتقال قطعی ملك باید قبلاً پرداخت شود و ادارة ثبت با ذكر شمارة مفاصاحساب صادره از ادارة امور مالیاتی ذیصلاح در سند انتقال اقدام به انتقال ملك خواهد نمود.
مادة ۱۸۴
ادارات ثبت مكلفاند در آخر هرماه فهرست كامل شركتها و مؤسساتی را كه در طول ماه به ثبت میرسند و تغییرات حاصله در مورد شركتها و مؤسسات موجود و نیز نام اشخاص حقیقی یا حقوقی را كه دفتر قانونی به ثبت رساندهاند با ذكر تعداد دفاتر ثبتشده و شمارههای آن به ادارة امور مالیاتی محل اقامت مؤسسه ارسال دارند.
مادة ۱۸۵
در كلیة مواردی كه معاملات مربوط به فصل چهارم از باب دوم و همچنین فصول اول و ششم باب سوم این قانون بهموجب سند رسمی صورت میگیرد صاحبان دفاتر اسناد رسمی مكلفاند فهرست خلاصة معاملات هرماه را تا پایان ماه بعد در مقابل اخذ رسید به ادارة امور مالیاتی ذیربط در محل تسلیم نمایند.
مادة ۱۸۶ (اصلاحی 1394/۴/31)
صدور یا تجدید یا تمدید كارت بازرگانی و پروانة كسب یا كار اشخاص حقیقی یا حقوقی از طرف مراجع صلاحیتدار منوط به ارائة گواهی از ادارة امور مالیاتی ذیربط مبنی بر پرداخت یا ترتیب پرداخت بدهی مالیاتی قطعی شده میباشد و در صورت عدم رعایت این حكم مسئولان امر نسبت به پرداخت مالیاتهای مزبور با مؤدی مسئولیت تضامنی خواهند داشت.[129]
تبصرة ۱- اعطای تسهیلات بانكی به اشخاص حقوقی و همچنین صاحبان مشاغل از طرف بانكها و سایر مؤسسات اعتباری منوط به اخذ گواهیهای زیر خواهد بود:
۱- گواهی پرداخت یا ترتیب پرداخت بدهی مالیاتی قطعی شده.
۲- گواهی ادارة امور مالیاتی مربوط مبنی بر وصول نسخهای از صورتهای مالی ارائهشده به بانكها و سایر مؤسسات اعتباری.
ضوابط اجرائی این تبصره توسط سازمان امور مالیاتی كشور و بانك مركزی جمهوری اسلامی ایران تعیین و ابلاغ خواهد شد.
تبصرة ۲- به سازمان امور مالیاتی كشور اجازه داده میشود مبلغی معادل یك در هزار درآمد مشمول مالیات قطعی شده صاحبان درآمد مشاغل را وصول و در حساب مخصوص در خزانه منظور نموده تا در حدود اعتبارات مصوب بودجه سالانه به تشكلهای صنفی و مجامع حرفهای كه در امر تشخیص و وصول مالیات همكاری مینمایند پرداخت نمایند. وجوه پرداختی به استناد این ماده از شمول مالیات و كلیه مقررات مغایر مستثنی است.
تبصره ۳- سازمان امور مالیاتی كشور مكلف است، اسامی مدیران مؤسسات و شركتهایی كه بدهی مالیاتی اعم از مالیات مستقیم و مالیات بر ارزشافزوده دارند و همچنین اسامی هر یك از مدیران عامل و اعضای هیأت مدیره مؤسسات و شركتها كه به علت صدور اسناد (صورتحساب) مبتنی بر انجام معاملات غیرواقعی در نظام اقتصادی ازجمله امور مالی و مالیاتی كشور محكومیت قطعی یافتهاند را به همراه مشخصات آنان به اداره ثبت شركتها اعلام كند.
اداره مذكور موظف است ثبت شركت یا مؤسسه به نام این اشخاص و همچنین ثبت عضویت آنها در هیأت مدیره آن شركت و سایر شركتها و مؤسسات را برای بدهكاران مالیاتی منوط به تعیین تكلیف و اخذ مفاصاحساب مالیاتی از سازمان امور مالیاتی كشور كند.
در تخلف صدور اسناد (صورتحساب) مبتنی بر انجام معاملات غیرواقعی مندرج در این ماده نیز اداره ثبت شركتها موظف است از انجام ثبت شركت یا مؤسسه به نام اشخاص یادشده و همچنین ثبت عضویت آنها در هیأت مدیره آن شركت و سایر شركتها و مؤسسات به مدت سه سال خودداری كند.
تبصره ۴- سازمان امور مالیاتی كشور مكلف است فهرست اشخاص حقوقی را كه طی پنج سال فاقد فعالیت تلقی میشوند به سازمان ثبتاسناد و املاك كشور اعلام كند. سازمان مذكور مكلف است از تاریخ اعلام سازمان امور مالیاتی كشور ثبت هرگونه تغییرات در مورد این اشخاص را منوط به اخذ مفاصاحساب مالیاتی سازمان امور مالیاتی كشور كند.[130]
مادة ۱۸۷ (اصلاحی 1394/۴/31)
در كلیة مواردی كه معاملات موضوع فصل چهارم از باب دوم و همچنین فصول اول و ششم باب سوم این قانون بهموجب اسناد رسمی صورت میگیرد صاحبان دفاتر اسناد رسمی مكلفاند قبل از ثبت و یا اقاله یا فسخ سند معامله، مراتب را با شرح و مشخصات كامل و چگونگی نوع و موضوع معامله موردنظر به ادارة امور مالیاتی محل وقوع ملك و یا محل سكونت مؤدی حسب مورد اعلام و پس از كسب گواهی انجام معامله اقدام به ثبت یا اقاله یا فسخ سند معامله حسب مورد نموده و شماره و مرجع صدور آن را در سند معامله قید نمایند.
گواهی انجام معامله حداكثر ظرف ده روز از تاریخ اعلام دفترخانه، پس از وصول بدهیهای مالیاتی مربوط به مورد معامله از مؤدی ذیربط، از قبیل مالیات بر درآمد اجارة املاك و همچنین وصول مالیات حق واگذاری محل، مالیات شغلی محل مورد معامله، مالیات درآمد اتفاقی و مالیات نقلوانتقال قطعی املاك حسب مورد صادر خواهد شد.[131]
تبصرة ۱- چنانچه میزان مالیات مشخصه، مورد اختلاف باشد پروندة امر، خارج از نوبت در مراجع حل اختلاف مالیاتی موضوع این قانون رسیدگی خواهد شد و اگر مؤدی تمایل به اخذ گواهی قبل از رسیدگی و صدور رأی از طرف مراجع حل اختلاف داشته باشد با وصول مالیات موردقبول مؤدی و اخذ سپرده یا تضمین معتبر از قبیل سفته، بیمهنامه، اوراق بهادار، وثیقة ملكی و... معادل مبلغ ما به الاختلاف گواهی انجام معامله صادر خواهد شد.
تبصرة ۲- در مواردی كه بهموجب احكام دادگاهها، وجوه مربوط بهحق واگذاری محل در صندوق دادگستری و امثال آن تودیع میگردد، مسئولان در موقع پرداخت به ذینفع مكلفاند ضمن استعلام از ادارة امور مالیاتی مربوط، مالیات متعلق را كسر و بهحساب سازمان امور مالیاتی كشور واریز نمایند.
تبصره ۳- دفاتر اسناد رسمی در هر مورد كه نسبت به تنظیم اسناد وكالتی (بلاعزل) نسبت به اموال منقول و غیرمنقول و حقوق مالی اقدام مینمایند، موظفاند یك نسخه از اسناد تنظیمی را حداكثر ظرف مدت یك ماه به سازمان امور مالیاتی كشور ارسال كنند. مستنكف از حكم این تبصره، علاوه بر جریمه و مجازات مقرر در ماده ۲۰۰ این قانون، مسؤول جبران زیان و خسارت وارده به دولت است.
تبصره ۴- سازمان امور مالیاتی كشور مكلف است ظرف مهلت یك سال از تاریخ لازمالاجرا شدن این قانون (1395/۱/۱) بااتصال به سامانه ثبت الكترونیك سازمان ثبتاسناد و املاك نسبت به اعلام میزان بدهی ملك مورد انتقال و امكان اخذ و واریز آن بهحساب مالیاتی بهصورت آنی از طریق دفاتر اسناد رسمی اقدام كند. سازمان ثبتاسناد و املاك كشور مكلف است امكان دسترسی بر خط به سامانه ثبت الكترونیك سازمان ثبتاسناد و املاك كشور را برای سازمان امور مالیاتی كشور جهت اجرای مفاد این ماده فراهم كند.
پس از اجرای مفاد این ماده ثبت نقلوانتقال اموال و داراییهای منقول و غیرمنقول كه بهموجب این قانون برای آنها مالیات وضعشده است، قبل از پرداخت بدهی مالیاتی قطعی مورد انتقال، ممنوع است. متخلف، در پرداخت مالیات متعلقه مسؤولیت تضامنی دارد.
درصورتیکه پس از اتصال سازمان امور مالیاتی كشور به سامانه ثبت الكترونیك سازمان ثبتاسناد و املاك كشور، سازمان امور مالیاتی كشور بدهی مالیاتی ملك مورد معامله را از طریق سامانه مذكور اعلام نكند منتقلٌالیه و سردفتر اسناد رسمی در قبال بدهی مالیاتی ملك مورد معامله مسؤولیتی نخواهند داشت.
آییننامه اجرایی این ماده با همكاری سازمانهای مذكور تهیه میشود و ظرف مدت شش ماه از تاریخ لازمالاجرا شدن این قانون (۱395/۱/۱) به تصویب رئیس قوه قضاییه میرسد.[132]
مادة ۱۸۸
متصدیان فروش و ابطال تمبر مكلفاند بر اساس مقررات این قانون به میزان مقرر در روی هر وکالتنامه تمبر باطل و میزان آن را در دفتری كه اختصاصاً جهت تمبر مصرفی باید بهوسیله هر یك از وكلا نگهداری شود، ثبت و گواهی نمایند. دفتر مزبور باید در موقع رسیدگی بهحساب مالیاتی وكیل به ادارة امور مالیاتی ارائه شود وگرنه از موجبات عدم قبول دفتر وكیل ازنظر مالیاتی خواهد بود.
فصل هفتم: تشویقات وجرایم مالیاتی
مادة ۱۸۹
اشخاص حقوقی و همچنین اشخاص حقیقی، چنانچه طی سه سال متوالی ترازنامه و حساب سود و زیان و دفاتر و مدارك آنان موردقبول قرارگرفته باشد و مالیات هرسال را در سال تسلیم اظهارنامه بدون مراجعه به هیأتهای حل اختلاف مالیاتی پرداخت كرده باشند معادل پنج درصد اصل مالیات سه سال مذكور علاوه بر استفاده از مزایای مقرر در مادة (۱۹۰) این قانون بهعنوان جایزة خوشحسابی از محل وصولیهای جاری پرداخت یا در حساب سنوات بعد آنان منظور خواهد شد.
مزبور از پرداخت مالیات معاف خواهد بود.[133]
مادة ۱۹۰
علیالحساب پرداختی بابت مالیات عملكرد هرسال مالی قبل از سررسید مقرر در این قانون برای پرداخت مالیات عملكرد موجب تعلق جایزهای معادل یك درصد (۱%) مبلغ پرداختی به ازای هرماه تا سررسید مقرر خواهد بود كه از مالیات متعلق همان عملكرد كسر خواهد شد. پرداخت مالیات پسازآن موعد موجب تعلق جریمهای معادل ۵/۲% مالیات به ازای هرماه خواهد بود.
مبداء احتساب جریمه در مورد مؤدیانی كه مكلف به تسلیم اظهارنامة مالیاتی هستند نسبت به مبلغ مندرج در اظهارنامه از تاریخ انقضای مهلت تسلیم آن و نسبت به ما به الاختلاف از تاریخ مطالبه و در مورد مؤدیانی كه از تسلیم اظهارنامه خودداری نموده یا اصولاً مكلف به تسلیم اظهارنامه نیستند، تاریخ انقضای مهلت تسلیم اظهارنامه یا سررسید پرداخت مالیات حسب مورد میباشد.
تبصرة ۱- مؤدیانی كه به تكالیف قانونی خود راجع به تسلیم بهموقع اظهارنامه یا ترازنامه و حساب سود و زیان و پرداخت یا ترتیب دادن پرداخت مالیات طبق اظهارنامه یا ترازنامه و حساب سود و زیان و حسب مورد ارائة بهموقع دفاتر و اسناد و مدارك خود اقدام نمودهاند در موارد مذكور در مادة (۲۳۹) این قانون، هرگاه برگ تشخیص مالیاتی صادره را قبول یا با ادارة امور مالیاتی توافق نمایند و نسبت به پرداخت مالیات متعلقه یا ترتیب دادن پرداخت آن اقدام كنند از هشتاد درصد (۸۰%) جرایم مقرر در این قانون معاف خواهند بود. همچنین، درصورتیکه اینگونه مؤدیان ظرف یك ماه از تاریخ ابلاغ برگ قطعی مالیات نسبت به پرداخت یا ترتیب دادن پرداخت آن اقدام نمایند از چهل درصد (۴۰%) جرایم متعلقه مقرر در این قانون معاف خواهند بود.
تبصرة ۲- چنانچه فاصلة تاریخ وصول اعتراض مؤدی نسبت به برگ تشخیص مالیات تا تاریخ قطعی شدن مالیات از یك سال تجاوز نماید، جریمه دو و نیم درصد (2/5%) در ماه موضوع این ماده نسبت به مدتزمان بیش از یك سال مذكور تا تاریخ ابلاغ برگ قطعی مالیات قابل مطالبه از مؤدی نخواهد بود. سازمان امور مالیاتی كشور مكلف است ترتیباتی اتخاذ نماید كه رسیدگی و قطعیت یافتن مالیات مؤدیان حداكثر تا یك سال پس از تاریخ تسلیم اعتراض آنان صورت پذیرد.
مادة ۱۹۱
تمام یا قسمتی از جرایم مقرر در این قانون بنا به درخواست مؤدی با توجه به دلایل ابرازی مبنی بر خارج از اختیار بودن عدم انجام تكالیف مقرر و با در نظر گرفتن سوابق مالیاتی و خوشحسابی مؤدی به تشخیص و موافقت سازمان امور مالیاتی كشور قابل بخشوده شدن میباشد.
مادة ۱۹۲ (اصلاحی 1394/۴/31)
در كلیة مواردی كه مؤدی یا نمایندة او كه بهموجب مقررات این قانون از بابت پرداخت مالیات مكلف به تسلیم اظهارنامه مالیاتی است چنانچه نسبت به تسلیم آن در موعد مقرر اقدام نكند، مشمول جریمه غیرقابل بخشودگی معادل سی درصد (۳۰%) مالیات متعلق برای اشخاص حقوقی و صاحبان مشاغل موضوع این قانون و (۱۰%) مالیات متعلق برای سایر مؤدیان میباشد.
حكم این ماده در مورد درآمدهای كتمان شده در اظهارنامههای تسلیمی و یا هزینههای غیرواقعی نیز جاری است.
تبصره - سازمان امور مالیاتی كشور مكلف است تكالیف و وظایف مؤدیان مالیاتی در مورد نحوه تنظیم و مواعد زمانی تسلیم اظهارنامه مالیاتی را از طریق رسانه ملی، روزنامههای كثیرالانتشار و سایر وسایل ارتباطجمعی به اطلاع عموم برساند.[134]
مادة ۱۹۳ (اصلاحی 1394/۴/31)
نسبت به مؤدیانی كه بهموجب این قانون و مقررات مربوط به آن مكلف به نگهداری دفاتر قانونی هستند در صورت عدم تسلیم ترازنامه و حساب سود و زیان یا عدم ارائه دفاتر مشمول جریمهای معادل بیست درصد (۲۰%) مالیات برای هر یك از موارد مذكور خواهند بود.[135]
تبصره - عدم تسلیم اظهارنامه و ترازنامه و حساب سود و زیان در دورة معافیت موجب عدم استفاده از معافیت مقرر در سال مربوط خواهد شد.
مادة ۱۹۴
مؤدیانی كه اظهارنامة آنها در اجرای مقررات مادة (۱۵۸) این قانون مورد رسیدگی قرار میگیرد، درصورتیکه درآمد مشمول مالیات مشخصة قطعی با رقم اظهارشده از طرف مؤدی بیش از پانزده درصد (۱۵%) اختلاف داشته باشد علاوه بر تعلق جرایم مقرر مربوط كه قابل بخشودن نیز نخواهد بود تا سه سال بعد از ابلاغ مالیات مشخصة قطعی از هرگونه تسهیلات و بخشودگیهای مقرر در قانون مالیاتها نیز محروم خواهند شد.
مادة ۱۹۵
جریمة تخلف آخرین مدیران شخص حقوقی ازلحاظ عدم تسلیم اظهارنامة موضوع مادة (۱۱۴) این قانون ظرف مهلت مقرر یا تسلیم اظهارنامة خلاف واقع به ترتیب عبارت است از دو درصد و یك درصد سرمایه پرداخت شدة شخص حقوقی در تاریخ انحلال.
مادة ۱۹۶
جریمة تخلف مدیر یا مدیران تصفیه در مورد تقسیم دارایی شخص
حقوقی قبل از تصفیة امور مالیاتی شخص حقوقی یا قبل از سپردن تأمین مقرر موضوع مادة
(۱۱۸) این
قانون معادل ۲۰% مالیات متعلق خواهد بود كه از مدیر یا مدیران تصفیه
وصول میگردد.
مادة ۱۹۷
نسبت به اشخاصی كه به شرح مقررات این قانون مكلف به تسلیم صورت یا فهرست یا قرارداد یا مشخصات راجع به مؤدی میباشند، درصورتیکه از تسلیم آنها در موعد مقرر خودداری و یا برخلاف واقع تسلیم نمایند، جریمة متعلق در مورد حقوق عبارت خواهد بود از ۲% حقوق پرداختی و در خصوص پیمانکاری ۱% كل مبلغ قرارداد و درهرحال با مؤدی متضمامناً مسئول جبران زیان وارده به دولت خواهند بود.
مادة ۱۹۸ (اصلاحی 1394/۴/31)
در شركتهای منحله، مدیران تصفیه اشخاص حقوقی و در سایر شركتها مدیران اشخاص حقوقی غیردولتی بهطور جمعی یا فردی، نسبت به پرداخت مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی و همچنین مالیاتهایی كه اشخاص حقوقی بهموجب این قانون و قانون مالیات بر ارزشافزوده مكلف به كسر یا وصول یا ایصال آن میباشند و در دوران مدیریت آنها قطعی شده باشد با شخص حقوقی مسؤولیت تضامنی خواهند داشت. این مسؤولیت مانع از مراجعه ضامنها به شخص حقوقی نیست.[136]
مادة ۱۹۹ (اصلاحی1394/۴/31)
هر شخص حقیقی یا حقوقی كه بهموجب مقررات این قانون مكلف به كسر و ایصال مالیات مؤدیان دیگر است در صورت تخلف از انجام وظایف مقرره علاوه بر مسئولیت تضامنی كه با مؤدی در پرداخت مالیات خواهد داشت، مشمول جریمهای معادل ده درصد (۱۰%) مالیات پرداختنشده در موعد مقرر و دو و نیم درصد (2/5%) مالیات به ازای هرماه نسبت به مدت تأخیر از سررسید پرداخت، خواهد بود.
چنانچه مالیات توسط دریافتکننده وجوه پرداخت شود، در این صورت جریمه دو و نیم درصد (2/5%) موضوع این ماده تا تاریخ پرداخت مالیات توسط مؤدی مزبور از مكلفین به كسر و ایصال مالیات، مطالبه و وصول خواهد شد.[137]
مادة ۲۰۰ (اصلاحی 1394/۴/31)
در هر مورد كه بهموجب مقررات این قانون تكلیف یا وظیفهای برای دفاتر اسناد رسمی مقرر گردیده است در صورت تخلف علاوه بر مسئولیت تضامنی سردفتر با مؤدی در پرداخت مالیات یا مالیاتهای متعلق مربوط، مشمول جریمهای معادل ۲۰% آن نیز خواهد بود و در مورد تكرار به مجازات حبس تعزیری درجه شش[138] نیز با رعایت مقررات مربوط محكوم خواهد شد.
مادة ۲۰۱
هرگاه مؤدی بهقصد فرار از مالیات از روی علم و عمد به ترازنامه و حساب سود و زیان یا به دفاتر و اسناد و مداركی كه برای تشخیص مالیات ملاك عمل میباشد و برخلاف حقیقت تهیه و تنظیمشده است استناد نماید یا برای سه سال متوالی از تسلیم اظهارنامه مالیاتی و ترازنامه و سود و زیان خودداری كند علاوه بر جریمهها و مجازاتهای مقرر در این قانون از كلیة معافیتها و بخشودگیهای قانونی در مدت مذكور محروم خواهد شد.[139]
تبصره – حذف شد
مادة ۲۰۲ (اصلاحی 1394/۴/31)
وزارت امور اقتصادی و دارائی یا سازمان امور مالیاتی كشور میتواند از خروج بدهكاران مالیاتی كه میزان بدهی قطعی آنها از[140] «برای اشخاص حقوقی تولیدی دارای پروانه بهرهبرداری از مراجع قانونی ذیربط از بیست درصد (۲۰%) سرمایه ثبتشده و یا مبلغ پنج میلیارد (۵.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال، سایر اشخاص حقوقی و اشخاص حقیقی تولیدی از ده درصد (۱۰%) سرمایه ثبتشده و یا دو میلیارد (۲.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال و سایر اشخاص حقیقی از یکصد میلیون (1۰۰/۰۰۰/0۰۰) ریال»[141] بیشتر است، از كشور جلوگیری نماید.
حكم این ماده در مورد مدیر یا مدیران مسئول اشخاص حقوقی خصوصی بابت بدهی قطعی مالیاتی شخص حقوقی اعم از مالیات بر درآمد شخص حقوقی یا مالیاتهایی كه بهموجب این قانون شخص حقوقی مكلف به كسر و ایصال آن میباشد و مربوط به دوران مدیریت آنان بوده نیز جاری است. مراجع ذیربط به اعلام وزارت یا سازمان مزبور مكلف به اجرای این ماده میباشند. حكم این ماده در مورد اشخاص عازم سفر واجب با درخواست و تأیید مراجع ذیربط اعزام کننده مبنی بر میسور نبودن پرداخت بدهیمالیات مربوط، با اخذ تضمین لازم جاری نمیباشد.
تبصره - درصورتیکه مؤدیان مالیاتی بهقصد فرار از پرداخت مالیات اقدام به نقلوانتقال اموال خود به همسر و یا فرزندان نمایند سازمان امور مالیاتی كشور میتواند نسبت به ابطال اسناد مذكور از طریق مراجع قضایی اقدام نماید.[142]
فصل هشتم: ابلاغ
مادة ۲۰۳
اوراق مالیاتی بهطورکلی باید به شخص مؤدی ابلاغ و در نسخة ثانی رسید اخذ گردد. هرگاه به خود مؤدی دسترسی پیدا نشود اوراق مالیاتی باید در محل سكونت یا محل كار او به یكی از بستگان یا مستخدمین او ابلاغ گردد مشروط بر اینکه به نظر مأمور ابلاغ سن ظاهری این اشخاص برای تمیز اهمیت اوراق مورد ابلاغ كافی بوده و بین مؤدی و شخصی كه اوراق را دریافت میدارد تعارض منفعت نباشد.
تبصرة ۱- هرگاه مؤدی یا در صورت عدم حضور وی بستگان یا مستخدمین او از گرفتن برگها استنكاف نماید یا درصورتیکه هیچیک از اشخاص مذكور در محل نباشند مأمور ابلاغ باید امتناع آنان از گرفتن اوراق یا عدم حضور اشخاص فوق را در محل در هر دو نسخه قید نموده و نسخة اول اوراق را به درب محل سكونت یا محل كار مؤدی الصاق نماید. اوراق مالیاتی كه به ترتیب فوق ابلاغشده، قانونی تلقی و تاریخ الصاق، تاریخ ابلاغ به مؤدی محسوب میشود.
تبصرة ۲- سازمان امور مالیاتی كشور میتواند برای ابلاغ اوراق مالیاتی از خدمات پست سفارشی استفاده نماید. مأمور پست باید اوراق مالیاتی را به شخص مؤدی یا بستگان و مستخدمین او در محل ابلاغ و در نسخة ثانی رسید اخذ كند و چنانچه مؤدی یا اشخاص یادشده از گرفتن اوراق امتناع كنند، مأمور پست این موضوع را در نسخ اوراق مذكور قید و نسخة دوم را به نشانی تعیینشده الصاق میكند و نسخة اول را به ادارة امور مالیاتی عودت میدهد. هرگاه هیچیک از اشخاص یادشده در محل نباشند، مأمور پست با قید تاریخ مراجعه، عبارت «پانزده روز پسازاین تاریخ مجدداً مراجعه خواهد شد» را در اوراق مذكور قید و نسخة دوم را به نشانی تعیینشده الصاق میكند و نسخة اول را عودت میدهد. مأمور پست در مراجعة بعدی در صورت عدم حضور اشخاص فوق این امر را در ذیل اوراق قید و نسخة دوم را به نشانی تعیینشده الصاق میكند و نسخة اول را به ادارة امور مالیاتی[143] عودت میدهد. اوراقی كه بدین ترتیب الصاق میشوند از تاریخ الصاق، ابلاغشده محسوب میشود.
مادة ۲۰۴
مأمور ابلاغ باید مراتب زیر را در نسخة اول و دوم اوراق مالیاتی تصریح و امضا نماید:
الف- محل و تاریخ ابلاغ با تعیین روز و ماه و سال به حروف و عدد.
ب- نام كسی كه اوراق به او ابلاغشده با تعیین اینکه چه نسبتی با مؤدی دارد.
ج- نام و مشخصات گواهان با نشانی كامل آنان در مورد تبصرههای[144] مادة (۲۰۳) این قانون.
مادة ۲۰۵
اگر مؤدی یكی از ادارات دولتی یا مؤسسات وابسته به دولت باشد، اوراق مالیاتی باید به رئیس یا قائممقام رئیس یا رئیس دفتر آن اداره یا مؤسسه ابلاغ گردد.
مادة ۲۰۶
اگر مؤدی شركت تجارتی یا سایر اشخاص حقوقی باشد، اوراق مالیاتی باید به مدیر یا اشخاص دیگری كه از طرف شركت حق امضا دارند ابلاغ شود.
تبصره - مقررات مادة (۲۰۳) این قانون و تبصرة[145] آن در مورد شركتهای تجاری و سایر اشخاص حقوقی نیز مجری است.
مادة ۲۰۷
در مواردی كه مؤدی محلی را بهعنوان محل كار یا سكونت یا محل ابلاغ اوراق مالیاتی معرفی كند و در غیر این مورد درصورتیکه اوراق مالیاتی در محلی بهعنوان محل كار یا سكونت مؤدی ابلاغ شود و در پرونده دلیل و اثری حاكی از اطلاع مؤدی از این موضوع بوده و به این نشانی ایراد نكرده باشد، مادامیکه محل دیگری بهعنوان محل سكونت یا كار اعلام نكند، ابلاغ اوراق مالیاتی به همان نشانی، قانونی و صحیح است.
مادة ۲۰۸
در مواردی كه نشانی مؤدی در دست نباشد اوراق مالیاتی یك نوبت در روزنامة کثیرالانتشار حوزة ادارة امور مالیاتی محل و اگر در محل مزبور روزنامه نباشد در روزنامة كثیرالانتشار نزدیکترین محل به حوزه ادارة امور مالیاتی یا یكی از روزنامههای كثیرالانتشار مركز آگهی میشود. این آگهی در حكم ابلاغ به مؤدی محسوب خواهد شد.
تبصرة ۱- در متن اوراق مالیاتی ابلاغشده باید علاوه بر مطالب مربوط، محل مراجعه، مهلت مقرر و تكلیف قانونی مؤدی درجشده باشد.
تبصرة ۲- در مورد مؤدیان مالیات مستغلات كه نشانی آنها طبق مادة (۲۰۷) این قانون مشخص نباشد اوراق مالیاتی به ترتیب مذكور در تبصرههای[146] مادة (۲۰۳) این قانون به محل مستغلی كه مالیات آن مورد مطالبه است ابلاغ خواهد شد.
مادة ۲۰۹
مقررات آئین دادرسی مدنی راجع به ابلاغ، جز در مواردی كه در این قانون مقرر گردیده است در مورد ابلاغ اوراق مالیاتی اجرا خواهد شد.
فصل نهم: وصول مالیات
مادة ۲۱۰
هرگاه مؤدی مالیات قطعی شدة خود را ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ برگ قطعی پرداخت ننماید ادارة امور مالیاتی بهموجب برگ اجرایی به او ابلاغ میكند ظرف یك ماه از تاریخ ابلاغ كلیه بدهی خود را بپردازد یا ترتیب پرداخت آن را به ادارة امور مالیاتی بدهد.
تبصرة ۱- در برگ اجرایی باید نوع و مبلغ مالیات، مدارك تشخیص قطعی بدهی، سال مالیاتی، مبلغ پرداخت شدة قبلی و جریمة متعلق درج گردد.
تبصرة ۲- آن قسمت از مالیات موردقبول مؤدی مذكور در اظهارنامه یا ترازنامة تسلیمی بهعنوان مالیات قطعی تلقی میشود و از طریق عملیات اجرایی قابل وصول است.
مادة ۲۱۱
هرگاه مؤدی پس از ابلاغ برگ اجرایی در موعد مقرر مالیات مورد مطالبه را كلاً پرداخت نكند یا ترتیب پرداخت آن را به ادارة امور مالیاتی ندهد به اندازة بدهی مؤدی اعم از اصل و جرایم متعلق به اضافة ده درصد بدهی از اموال منقول یا غیرمنقول و مطالبات مؤدی توقیف خواهد شد.
صدور دستور توقیف و دستور اجرای آن بعهدة اجرائیات ادارة امور مالیاتی میباشد.
مادة ۲۱۲
توقیف اموال زیر ممنوع است:
۱- دوسوم حقوق حقوقبگیران و سهچهارم حقوق بازنشستگی و وظیفه.
۲- لباس و اشیا و لوازمی كه برای رفع حوائج ضروری مؤدی و افراد تحت تكفل او لازم است و همچنین آذوقة موجود و نفقة اشخاص واجب النفقة مؤدی.
۳- ابزار و آلات كشاورزی و صنعتی و وسایل كسب كه برای تأمین حداقل معیشت مؤدی لازم است.
۴- محل سكونت بهقدر متعارف.
تبصرة ۱- هرگاه ارزش مالی كه برای توقیف در نظر گرفته میشود زائد بر میزان بدهی مالیاتی مؤدی بوده و قابلتفکیک نباشد، تمام مال توقیف و فروخته خواهد شد و مازاد مسترد میشود مگر اینکه مؤدی اموال بلامعارض دیگری معادل میزان فوق معرفی نماید.
تبصرة ۲- هرگاه مؤدی یكی از زوجین باشد كه در یکخانه زندگی مینمایند، از اثاث البیت آنچه عادتاً مورد استفادة زنان است متعلق به زن و بقیه متعلق به شوهر شناخته میشود مگر آنكه خلاف ترتیب فوق معلوم شود.
تبصرة ۳- توقیف واحدهای تولیدی اعم از كشاورزی و صنعتی در مدت عملیات اجرایی نباید موجب تعطیل واحد تولیدی گردد.
مادة ۲۱۳
ارزیابی اموال مورد توقیف بهوسیله ارزیاب ادارة امور مالیاتی به عمل خواهد آمد ولی مؤدی میتواند با تودیع حقالزحمة ارزیابی طبق مقررات مربوط به دستمزد كارشناسان رسمی دادگستری تقاضا كند كه ارزیابی اموال وسیلة ارزیاب رسمی به عمل آید.
مادة ۲۱۴
كلیة اقدامات لازم مربوط به آگهی حراج و مزایده و فروش اموال مورد توقیف اعم از منقول و غیرمنقول به عهدة مسئول اجرائیات ادارة امور مالیاتی میباشد. در مورد فروش اموال غیرمنقول درصورتیکه پس از انجام تشریفات مقرر و تعیین خریدار، مالك برای امضای سند حاضر نشود مسئول اجرائیات ادارة امور مالیاتی به استناد مدارك مربوط از ادارة ثبت محل تقاضای انتقال ملك به نام خریدار خواهد كرد و ادارة ثبتاسناد و املاك مكلف به اجرای آن است.
مادة ۲۱۵
در مورد اموال غیرمنقول توقیفشده درصورتیکه پس از دو نوبت آگهی (كه نوبت دوم آن بدون حداقل قیمت آگهی میشود) خریداری برای آن پیدا نشود سازمان امور مالیاتی كشور میتواند مطابق ارزیابی كارشناس رسمی دادگستری معادل كل بدهی مؤدی به علاوة هزینة متعلقة از مال مورد توقیف تملك و بهای آن را بهحساب بدهی مؤدی منظور نماید.
تبصرة ۱- درصورتیکه مؤدی قبل از انتقال مال مذكور به نام سازمان امور مالیاتی كشور و یا دیگری، حاضر به پرداخت بدهی خود باشد سازمان امور مالیاتی كشور با دریافت بدهی مؤدی به اضافة ده درصد بدهی و هزینههای متعلقه ازملک مزبور رفع توقیف مینماید.
تبصرة ۲- درصورتیکه مال به تملك سازمان امور مالیاتی كشور درآمده باشد اگر آمادگی جهت فروش داشته باشد و مؤدی درخواست نماید در شرایط مساوی اولویت با مؤدی است.
مادة ۲۱۶
مرجع رسیدگی به شكایات ناشی از اقدامات اجرایی راجع به مطالبات دولت از اشخاص اعم از حقیقی یا حقوقی كه طبق مقررات اجرایی مالیاتها قابل مطالبه و وصول میباشد هیأت حل اختلاف مالیاتی خواهد بود. به شكایت مزبور بهفوریت و خارج از نوبت رسیدگی و رأی صادر خواهد شد. رأی صادره قطعی و لازمالاجرا است.
تبصرة ۱- در مورد مالیاتهای مستقیم درصورتیکه شكایت حاكی از این باشد كه وصول مالیات قبل از قطعیت، بهموقع اجرا گذارده شده است، هرگاه هیأت حل اختلاف مالیاتی شكایت را وارد دانست ضمن صدور رأی به بطلان اجرائیه حسب مورد قرار رسیدگی و اقدام لازم صادر یا نسبت به درآمد مشمول مالیات مؤدی رسیدگی و رأی صادر خواهد كرد. رأی صادره از هیأت حل اختلاف قطعی است.
تبصرة ۲- در مورد مالیاتهای غیرمستقیم هرگاه شكایت اجرایی ازاینجهت باشد كه مطالبة مالیات قانونی نیست مرجع رسیدگی به این شكایت نیز هیأت حل اختلاف مالیاتی خواهد بود و رأی هیأت مزبور دراینباره قطعی و لازمالاجرا است.
مفاد این تبصره شامل جرایم قاچاق اموال موضوع عایدات دولت و بهای مال قاچاق از بین رفته و نیز آن دسته از مالیاتهای غیرمستقیم كه طبق مقررات مخصوص به خود در مراجع خاص باید حلوفصل شود نخواهد بود.
مادة ۲۱۷
به وزارت امور اقتصادی و دارایی اجازه داده میشود كه یك درصد از وجوهی كه بابت مالیات و جرایم موضوع این قانون وصول میگردد (بهاستثنای مالیات بر درآمد شركتهای دولتی) در حساب مخصوص در خزانه منظور نموده و در مورد آموزش و تربیت كارمندان در امور مالیاتی و حسابرسی و تشویق كاركنان و كسانی كه در امر وصول مالیات فعالیت مؤثری مبذول داشته و یا میدارند خرج نماید. وجوه پرداختی به استناد این ماده بهعنوان پاداش وصولی از شمول مالیات و كلیة مقررات مغایر مستثنی است.
وزارت امور اقتصادی و دارایی موظف است كه در هر شش ماه گزارشی از میزان وصول مالیات و توزیع مالیات وصولی بین طبقات و سطوح مختلف درآمد را به كمیسیون اقتصادی[147] مجلس شورای اسلامی تقدیم نماید.
مادة ۲۱۸
آییننامة مربوط به قسمت وصول مالیات توسط وزارتخانههای امور اقتصادی و دارایی و دادگستری تصویب و توسط وزارت امور اقتصادی و دارایی بهموقع اجرا گذارده خواهد شد.
باب پنجم: سازمان تشخیص و مراجع مالیاتی
فصل اول: مراجع تشخیص مالیات و وظایف و اختیارات آنها
مادة ۲۱۹ (اصلاحی 1394/۴/31)
شناسایی و تشخیص درآمد مشمول مالیات، مطالبه و وصول مالیات موضوع این قانون به سازمان امور مالیاتی كشور محول میشود كه بهموجب بند (الف) مادة (۵۹) قانون برنامه سوم توسعة اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران ایجاد گردیده است. نحوة انجام دادن تكالیف و استفاده از اختیارات و برخورداری از صلاحیتهای هر یك از مأموران مالیاتی و ادارة امور مالیاتی و همچنین ترتیبات اجرای احكام مقرر در این قانون بهموجب آییننامهای خواهد بود كه حداكثر ظرف مدت شش ماه پس از تصویب این قانون به پیشنهاد سازمان امور مالیاتی كشور، به تصویب وزیر امور اقتصادی و دارایی خواهد رسید.
تبصره ۱- سازمان امور مالیاتی كشور با اجرای طرح جامع مالیاتی و استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات و روشهای مكانیزه، ترتیبات و رویههای اجرایی متناسب با آن شامل مواردی از قبیل ثبتنام، نحوه ارائه اظهارنامه، پرداخت مالیات، رسیدگی، مطالبه و وصول مالیات، ثبت اعتراضات مؤدیان، ابلاغ اوراق مالیاتی و تعیین ادارات امور مالیاتی ذیصلاح برای انجام موارد فوق را تعیین و اعلام میكند. حكم این تبصره شامل مواعد قانونی مقرر در مورد تسلیم اظهارنامه، ثبت اعتراضات، ابلاغ اوراق مالیاتی و پرداخت مالیات نیست.
تبصره ۲- سازمان امور مالیاتی كشور مجاز است بهمنظور تسهیل در انجام امور مالیاتی مؤدیان، قسمتی از فعالیتهای خود بهاستثنای تشخیص و تعیین مأخذ مالیات، دادرسی مالیاتی و عملیات اجرایی وصول مالیات را به بخش غیردولتی واگذار كند. نحوه واگذاری و انجام دادن تكالیف طبق آییننامه اجرایی است كه توسط سازمان امور مالیاتی كشور تهیه میشود و ظرف مدت شش ماه از تاریخ لازمالاجرا شدن این قانون (۱395/۱/۱) به تصویب وزیر امور اقتصادی و دارایی میرسد.
تبصره ۳- در تبصره (۹) ماده (۵۳)، ماده (۸۶)، ماده (۸۸)، تبصره (۲) ماده (۱۰۳)، تبصره (۵) ماده (۱۰۹)، ماده (۱۲۶) و تبصره (۲) ماده (۱۴۳) عبارت «تا پایان ماه بعد» حسب مورد جایگزین عبارتهای «ظرف ده روز»، «ظرف سی روز» و «منتهی ظرف سی روز» میشود.[148]
مادة ۲۲۰
اصلاحات عبارتی زیر در این قانون انجام میشود:[149]
۱- در موارد ذیل عبارت «سازمان امور مالیاتی كشور» جایگزین عبارت «وزارت امور اقتصادی و دارایی» میگردد:
مواد (۲۶)، (۲۹)، (۳۹)، (۴۰)، (۴۱)، (۵۷)، (۸۰)، (۱۱۴) و (۱۵۴) و تبصرة (۲) ذیل آن، مواد (۱۵۸)، (۱۵۹) و تبصرة ذیل آن، مواد (۱۶۰)، (۱۶۳)، (۱۶۴)، (۱۶۶)، (۱۶۹)، (۱۷۶)، تبصرههای (۱۸۶)، (۱۹۱)، تبصرة (۲) ذیل مادة (۲۰۳)، مادة (۲۱۵) و تبصرههای (۱) و (۲) ذیل آن وتبصرة مادة (۲۳۰).
۲- در موارد زیر عبارت «ادارة امور مالیاتی» جایگزین واژهها و عبارتهای «مأمور تشخیص»، «مأموران تشخیص»، «ممیز مالیاتی»، «سرممیز مالیاتی»، «حوزه»، «حوزة مالیاتی»، «دفتر ممیزی حوزه مالیاتی»، «دفتر ممیزی» و «اداره امور اقتصادی و دارایی» میشود:
مواد (۲۶)، (۲۷)، (۲۹)، (۳۱)، (۳۴)، (۳۵) و تبصرههای (۲) و (۳) مادة (۳۸)، مادة (۳۹) و تبصرة ذیل آن، ماده (۷۲)، ماده (۸۰) و تبصرههای (۱) و (۲) آن، مواد (۸۷)، (۸۸) و (۱۰۲)، تبصرة (۵) مادة (۱۰۹)، مواد (۱۱۳)، (۱۱۴)، (۱۱۷)، (۱۲۶) و (۱۵۴) و تبصرة (۲) آن، مواد (۱۵۶)، (۱۶۱)، (۱۶۲)، (۱۶۴)، (۱۷۰)، (۱۷۹)، (۱۸۳)، (۱۸۴)، (۱۸۵) و (۱۸۶) و تبصرة ذیل آن، مواد (۱۸۸)، (۲۰۸)، (۲۱۰)، (۲۱۱)، (۲۱۳)، (۲۱۴)، (۲۲۷)، (۲۲۹) و (۲۳۰) و تبصرة ذیل آن، مواد (۲۳۲)، (۲۳۳) و (۲۴۹).
مواد ۲۲۱ تا ۲۲۵– حذف شد.[150]
مادة ۲۲۶
عدم تسلیم اظهارنامه در موعد مقرر از طرف مؤدیانی كه مكلف به تسلیم اظهارنامه و ترازنامه و حساب سود و زیان هستند موجب عدم رسیدگی به ترازنامه و حساب سود و زیان آنها كه در موعد مقرر قانونی تسلیمشده است در مهلت مذكور در مادة (۱۵۶) این قانون نخواهد بود. در غیر این صورت، درآمد مذكور در ترازنامه یا حساب سود و زیان تسلیمی قطعی خواهد بود.[151]
تبصره - به مؤدیان مالیاتی اجازه داده میشود درصورتیکه به نحوی از انحاء در اظهارنامه یا ترازنامه یا حساب سود و زیان تسلیمی ازنظر محاسبه اشتباهی شده باشد، با ارائه مدارك لازم ظرف یك ماه از تاریخ انقضای مهلت تسلیم اظهارنامه نسبت به رفع اشتباه اقدام و اظهارنامه یا ترازنامه یا حساب سود و زیان اصلاحی را حسب مورد تسلیم نماید و درهرحال تاریخ تسلیم اظهارنامة مؤدی تاریخ تسلیم اظهارنامة اول میباشد.[152]
مادة ۲۲۷
در مواردی كه اظهارنامه و ترازنامه و حساب سود و زیان مؤدی حسب موردقبول میشود و همچنین پس از تشخیص علیالرأس و صدور برگ تشخیص، چنانچه ثابت شود مؤدی فعالیتهایی داشته است كه درآمد آن را كتمان نموده است و یا ادارة امور مالیاتی در موقع صدور برگ تشخیص از آن مطلع نبودهاند، مالیات باید با محاسبة درآمد ناشی از فعالیتهای مذكور تعیین و مابهالتفاوت آن با رعایت مهلت مقرر در مادة (۱۵۷) این قانون مطالبه شود.
مادة ۲۲۸
در مواردی كه اظهارنامه یا ترازنامه و حساب سود و زیان مؤدی موردقبول واقع نشود و یا اساساً مؤدی اوراق مزبور را در موعد مقرر قانونی تسلیم نكرده باشد، مالیات مؤدی طبق مقررات این قانون تشخیص و مطالبه خواهد شد.
مادة ۲۲۹
ادارة امور مالیاتی میتواند برای رسیدگی به اظهارنامه یا تشخیص هرگونه درآمد مؤدی به كلیة دفاتر و اسناد و مدارك مربوط مراجعه و رسیدگی نمایند و مؤدی مالیات مكلف به ارائة و تسلیم آنها میباشد و گرنه بعداً به نفع او در امور مالیاتی آن سال قابل استناد نخواهد بود مگر آنکه قبل از تشخیص قطعی درآمد معلوم شود كه ارائه آنها در مراحل قبلی به عللی خارج از حدود اختیار مؤدی میسر نبوده است.
حكم این ماده مانع از آن نخواهد بود كه مراجع حل اختلاف برای تشخیص درآمد واقعی مؤدی به اسناد و مدارك ارائهشده از طرف مؤدی استناد نمایند.
مادة ۲۳۰
در مواردی كه مدارك و اسناد حاكی از تحصیل درآمد نزد اشخاص ثالث بهاستثنای اشخاص مذكور در مادة (۲۳۱) این قانون موجود باشد اشخاص ثالث مكلفاند با مراجعه و مطالبه ادارة امور مالیاتی، دفاتر و همچنین اصل یا رونوشت اسناد مربوط و هرگونه اطلاعات مربوط به درآمد مؤدی یا مشخصات او را ارائه دهند و گرنه درصورتیکه در اثر این استنكاف آنها زیانی متوجه دولت شود به جبران زیان وارده به دولت محكوم خواهند شد. مرجع ثبوت استنكاف اشخاص ثالث و تعیین زیان وارده به دولت مراجع صالحة قضائی است كه با اعلام دادستانی انتظامی مالیاتی و خارج از نوبت به موضوع رسیدگی خواهند نمود.
تبصره - در موارد استنكاف اشخاص ثالث در ارائة اسناد و مدارك مورد درخواست ادارة امور مالیاتی، سازمان امور مالیاتی كشور میتوان اشخاص ثالث را از طریق دادستانی كل كشور مكلف به ارائة اسناد و مدارك مذكور بنماید. تعقیب قضائی موضوع، مانع از اقدامات ادارة امور مالیاتی نخواهد بود.
مادة ۲۳۱
در مواردی كه ادارات امور مالیاتی كتباً از وزارتخانهها، مؤسسات دولتی، شركتهای دولتی و نهادهای انقلاب اسلامی و شهرداریها و سایر مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی اطلاعات و اسناد لازم را در زمینة فعالیت و معاملات و درآمد مؤدی بخواهند، مراجع مذكور مكلفاند رونوشت گواهی شدة اسناد مربوط و هرگونه اطلاعات لازم را در اختیار آنان بگذارند مگر اینكه مسئول امر ابراز آن را مخالف مصالح مملكت اعلام نماید كه در این صورت با موافقت وزیر مسئول و تأیید وزیر امور اقتصادی و دارایی از ابراز آن خودداری میشود و در غیر این صورت به تخلف مسئول امر با اعلام دادستانی انتظامی مالیاتی در مراجع صالحة قضایی خارج از نوبت رسیدگی و حسب مورد به مجازات مناسب محكوم خواهد شد. ولی در مورد اسناد و اطلاعاتی كه نزد مقامات قضایی است و مقامات مزبور ارائه آن را مخالف مصلحت بدانند، ارائة آن منوط به موافقت دادستان كل كشور خواهد بود.
تبصره - در مورد بانكها و مؤسسههای اعتباری غیر بانکی، سازمان امور مالیاتی كشور اسناد و اطلاعات مربوط به درآمد مؤدی را از طریق وزیر امور اقتصادی و دارایی مطالبه خواهد كرد و بانكها و مؤسسههای اعتباری غیر بانکی موظفاند حسب نظر وزیر امور اقتصادی و دارایی اقدام نمایند.
مادة ۲۳۲
ادارة امور مالیاتی و سایر مراجع مالیاتی باید اطلاعاتی را كه ضمن رسیدگی به امور مالیاتی مؤدی به دست میآورند محرمانه تلقی و از افشای آن جز در امر تشخیص درآمد و مالیات نزد مراجع ذیربط در حد نیاز خودداری نمایند و در صورت افشا طبق قانون مجازات اسلامی با آنها رفتار خواهد شد.
مادة ۲۳۳- حذف شد.[153] (اصلاحی 1394/۴/31)
مادة ۲۳۴- حذف شد.[154]
مادة ۲۳۵
ادارة امور مالیاتی مكلف است نسبت به مؤدیانی كه بدهی مالیاتی قطعی خود را پرداختنمودهاند حداكثر ظرف پنج روز از تاریخ وصول تقاضای مؤدی مفاصا حساب مالیاتی تهیه و به مؤدی تسلیم كند.[155]
فصل دوم: ترتیب رسیدگی
مادة ۲۳۶- حذف شد.[156]
مادة ۲۳۷
برگ تشخیص مالیات باید بر اساس مأخذ صحیح و متكی به دلایل و اطلاعات كافی و به نحوی تنظیم گردد كه كلیة فعالیتهای مربوط و درآمدهای حاصل از آن بهطور صریح در آن قید و برای مؤدی روشن باشد. امضاکنندگان برگ تشخیص مالیات باید نام كامل و سمت خود را در برگ تشخیص بهطور خوانا قید نمایند و مسئول مندرجات برگ تشخیص و نظریة خود ازهرجهت خواهند بود و در صورت استعلام مؤدی از نحوة تشخیص مالیات مكلفاند جزئیات گزارشی را كه مبنای صدور برگ تشخیص قرارگرفته است به مؤدی اعلام نمایند و هرگونه توضیحی را در این خصوص بخواهد به او بدهند.[157]
مادة ۲۳۸
در مواردی كه برگ تشخیص مالیات صادر و به مؤدی ابلاغ میشود، چنانچه مؤدی نسبت به آن معترض باشد میتواند ظرف سی روز از تاریخ ابلاغ شخصاً یا بهوسیله وكیل تامالاختیار خود به ادارة امور مالیاتی مراجعه و با ارائة دلایل و اسناد و مدارك كتباً تقاضای رسیدگی مجدد نماید. مسئول مربوط موظف است پس از ثبت درخواست مؤدی در دفتر مربوط و ظرف مهلتی كه بیش از سی روز از تاریخ مراجعه نباشد به موضوع رسیدگی و درصورتیکه دلایل و اسناد و مدارك ابرازشده را برای رد مندرجات برگ تشخیص كافی دانست، آن را رد و مراتب را ظهر برگ تشخیص درج و امضا نماید و درصورتیکه دلایل و اسناد و مدارك ابرازی را مؤثر در تعدیل درآمد تشخیص دهد و نظر او موردقبول مؤدی قرار گیرد، مراتب ظهر برگ تشخیص منعكس و به امضای مسئول مربوط و مؤدی خواهد رسید و هرگاه دلایل و اسناد و مدارك ابرازی مؤدی را برای رد برگ تشخیص یا تعدیل درآمد مؤثر تشخیص ندهد باید مراتب را مستدلاً در ظهر برگ تشخیص منعكس و پروندة امر را برای رسیدگی به هیأت حل اختلاف ارجاع نماید.[158]
مادة ۲۳۹
درصورتیکه مؤدی ظرف سی روز از تاریخ ابلاغ برگ تشخیص مالیات قبولی خود را نسبت به آن كتباً اعلام كند یا مالیات مورد مطالبه را به مأخذ برگ تشخیص پرداخت یا ترتیب پرداخت آن را بدهد یا اختلاف موجود بین خود و ادارة امور مالیاتی را به شرح مادة (۲۳۸) این قانون رفع نماید پروندة امر ازلحاظ میزان درآمد مشمول مالیات مختومه تلقی میگردد و در مواردی كه مؤدی ظرف سی روز كتباً اعتراض ننماید و یا در مهلت مقرر در مادة مذكور به ادارة امور مالیاتی مربوط مراجعه نكند درآمد تعیینشده در برگ تشخیص مالیات قطعی است.[159]
تبصره - در مواردی کهبرگ تشخیص مالیات طبق مقررات تبصرة[160] مادة (۲۰۳) و مادة (۲۰۸) این قانون ابلاغشده باشد و مؤدی بشرح مقررات این ماده اقدام نكرده باشد در حكم معترض به برگ تشخیص مالیات شناخته میشود. در این صورت و همچنین در مواردی كه مؤدی ظرف مهلت سی روز از تاریخ ابلاغ كتباً به برگ تشخیص اعتراض كند پروندة امر برای رسیدگی به هیأت حل اختلاف مالیاتی ارجاع میگردد.
مادة ۲۴۰
در موقع طرح پرونده در هیأت حل اختلاف مالیاتی، نمایندة ادارة امور مالیاتی باید در جلسات مقرر هیأت شركت كند و برای توجیه مندرجات برگ تشخیص، دلایل كافی اقامه كند و توضیحات لازم را بدهد.[161]
مادة ۲۴۱– حذف شد.[162]
مادة ۲۴۲
ادارة امور مالیاتی موظف است در هر مورد كه به علت اشتباه در محاسبه، مالیات اضافی دریافت شده است و همچنین در مواردی كه مالیاتی طبق مقررات این قانون قابلاسترداد میباشد، وجه قابلاسترداد را از محل وصولی جاری ظرف یك ماه به مؤدی پرداخت كند.
تبصره - مبالغ اضافی دریافتی از مؤدیان بابت مالیات موضوع این قانون به هر عنوان مشمول خسارتی به نرخ یك و نیم درصد (1/5%) در ماه از تاریخ دریافت تا زمان استرداد میباشد و از محل وصولیهای جاری به مؤدی پرداخت خواهد شد.
حكم این تبصره نسبت به مالیاتهای تكلیفی و علیالحسابهای پرداختی درصورتیکه اضافه بر مالیات متعلق باشد درصورتیکه ظرف سه ماه از تاریخ درخواست مؤدی مسترد نشود از تاریخ انقضای مدت مزبور جاری خواهد بود.[163]
مادة ۲۴۳
درصورتیکه درخواست استرداد از طرف مؤدی بهعملآمده باشد و ادارة امور مالیاتی آن را وارد نداند، مؤدی میتواند ظرف سی روز از تاریخ اعلام نظر ادارة یادشده از هیأت حل اختلاف مالیاتی درخواست رسیدگی كند. رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی در این مورد قطعی و غیرقابلتجدید نظر است و در صورت صدور رأی به استرداد مالیات اضافی ادارة مربوط طبق جزء اخیر مادة (۲۴۲) این قانون ملزم به اجرای آن خواهد بود.
فصل سوم: مرجع حل اختلاف مالیاتی
مادة ۲۴۴
مرجع رسیدگی به كلیة اختلافهای مالیاتی جز در مواردی كه ضمن مقررات این قانون مرجع دیگری پیشبینیشده، هیأت حل اختلاف مالیاتی است. هر هیأت حل اختلاف مالیاتی از سه نفر به شرح زیر تشكیل خواهد شد:
۱- یك نفر نمایندة سازمان امور مالیاتی كشور.
۲- یك نفر قاضی اعم از شاغل یا بازنشسته. درصورتیکه قاضی بازنشسته واجد شرایط در شهرستانها یا مراكز استانها وجود نداشته باشد بنا به درخواست سازمان امور مالیاتی كشور، رئیس قوة قضائیه یك نفر قاضی شاغل را برای عضویت هیأت معرفی خواهد نمود.
۳- یك نفر نماینده از اتاق بازرگانی و صنایع و معادن جمهوری اسلامی ایران[164] یا اتاق تعاون یا جامعه حسابداران رسمی ایران[165] یا مجامع حرفهای یا تشكلهای صنفی یا شورای اسلامی شهر به انتخاب مؤدی درصورتیکه برگ تشخیص مالیات ابلاغ قانونی شده باشد و یا همزمان با تسلیم اعتراض به برگ تشخیص در مهلت قانونی مؤدی انتخاب خود را اعلام ننماید سازمان امور مالیاتی كشور[166] با توجه به نوع فعالیت مؤدی یا موضوع مالیات مورد رسیدگی از بین نمایندگان مزبور یك نفر را انتخاب خواهد كرد.
تبصرة ۱- جلسات هیأتهای حل اختلاف مالیاتی با حضور سه نفر رسمی است و رأی هیأتهای مزبور با اكثریت آراء قطعی و لازمالاجرا است، ولی نظر اقلیت باید در متن رأی قید گردد.
تبصرة ۲- ادارة امور هیأتهای حل اختلاف مالیاتی و مسئولیت تشكیل جلسات هیأتها به عهدة سازمان امور مالیاتی كشور میباشد و حقالزحمة اعضای هیأتهای حل اختلاف بر اساس آییننامهای كه بنا به پیشنهاد سازمان امور مالیاتی كشور به تصویب وزیر امور اقتصادی و دارایی خواهد رسید از محل اعتباری كه به همین منظور در بودجة سازمان مذكور پیشبینی میشود قابل پرداخت خواهد بود.[167]
مادة ۲۴۵
نمایندگان سازمان امور مالیاتی كشور عضو هیأت از بین كارمندان سازمان مذكور كه دارای حداقل ده سال سابقة خدمت بوده و لااقل شش سال آن را در امور مالیاتی اشتغال داشته و در امر مالیاتی بصیر و مطلع باشند انتخاب خواهند شد.[168]
مادة ۲۴۶
وقت رسیدگی هیأت حل اختلاف مالیاتی در مورد هر پرونده، جهت حضور مؤدی یا نمایندة مؤدی و نیز اعزام نمایندة ادارة امور مالیاتی باید به آنها ابلاغ گردد. فاصله تاریخ ابلاغ و روز تشكیل جلسه هیأت نباید كمتر از ده روز باشد مگر به درخواست مؤدی و موافقت واحد مربوط.
تبصره - عدم حضور مؤدی یا نمایندة مؤدی و نیز نمایندة اداره امور مالیاتی مربوط مانع از رسیدگی هیأت و صدور رأی نخواهد بود.
مادة ۲۴۷
آراء هیأتهای حل اختلاف مالیاتی بدوی قطعی و لازمالاجرا است.
مگر اینکه ظرف مدت بیست روز از تاریخ ابلاغ رأی بر اساس
ماده (۲۰۳) این قانون و تبصرههای آن به مؤدی، از طرف مأموران مالیاتی
مربوط یا مؤدیان مورد اعتراض كتبی قرار گیرد كه در این صورت پرونده جهت رسیدگی به
هیأت حل اختلاف مالیاتی
تجدیدنظر احاله خواهد شد. رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر قطعی و لازمالاجرا
میباشد.
تبصره ۱- مؤدی مالیاتی مكلف است مقدار مالیات موردقبول را پرداخت و نسبت به مازاد بر آن اعتراض خود را در مدت مقرر تسلیم كند.
تبصره ۲- نمایندگان عضو هیأتهای حل اختلاف مالیاتی نباید قبلاً نسبت به موضوع مطروحه اظهارنظر داشته یا رأی داده باشند.
تبصره ۳- درصورتیکه رأی صادره هیأت بدوی از سوی یكی از طرفین مورد اعتراض تجدیدنظرخواهی قرارگرفته باشد در مرحله تجدیدنظر فقط به ادعای آنطرف رسیدگی و رأی صادر خواهد شد.
تبصره ۴- آراء قطعی هیأتهای حل اختلاف مالیاتی بهاستثناء مواردی كه رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی بدوی با عدم اعتراض مؤدی یا مأمور مالیاتی مربوط قطعیت مییابد برابر مقررات ماده (۲۵۱) این قانون قابل شكایت و رسیدگی در شورای عالی مالیاتی خواهد بود.
تبصره ۵- سازمان امور مالیاتی كشور اجازه دارد شكایت كتبی مؤدیان مالیاتی از آراء هیأتهای حل اختلاف مالیاتی صادره تا تاریخ تصویب این ماده كه در مهلت قانونی به مرجع مالیاتی ذیربط تسلیمشده است را یکبار به هیأتهای حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر بهمنظور رسیدگی و صدور رأی مقتضی احاله نماید.
تبصره ۶- در مواردی كه شكایت مؤدیان مالیاتی از آراء هیأتهای بدوی از طرف هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر رد شود و همچنین شكایت از آراء هیأتهای تجدیدنظر از طرف شعب شورای عالی مالیاتی مردود اعلام شود، برای هر مرحله معادل یك درصد (۱%) تفاوت مالیات موضوع رأی مورد شكایت و مالیات ابرازی مؤدی در اظهارنامه تسلیمی، هزینه رسیدگی تعلق میگیرد كه مؤدی مكلف به پرداخت آن خواهد بود.[169]
مادة ۲۴۸
رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی بایستی متضمن اظهارنظر موجه و مدلل نسبت به اعتراض مؤدی بوده و در صورت اتخاذ تصمیم به تعدیل درآمد مشمول مالیات، جهات و دلایل آن توسط هیأت در متن رأی قید شود.
مادة ۲۴۹
هیأتهای حل اختلاف مالیاتی مكلفاند مأخذ مورد محاسبات مالیات را در متن رأی قید و درصورتیکه در محاسبه اشتباهی كرده باشند، با درخواست مؤدی یا ادارة امور مالیاتی مربوط به موضوع رسیدگی و رأی را اصلاح كنند.
مادة ۲۵۰
در مواردی كه هیأت حل اختلاف مالیاتی برگ تشخیص مالیات را رد یا اینکه تشخیص ادارة امور مالیاتی را تعدیل نماید مكلف است نسخهای از رأی خود را به انضمام رونوشت برگ تشخیص مالیات جهت رسیدگی نزد دادستان انتظامی مالیاتی ارسال كند تا در صورت احراز تخلف نسبت به تعقیب متخلف اقدام نماید.
مادة ۲۵۱
مؤدی یا ادارة امور مالیاتی میتوانند ظرف یك ماه از تاریخ ابلاغ رأی قطعی هیأت حل اختلاف مالیاتی، به استناد عدم رعایت قوانین و مقررات موضوعه یا نقص رسیدگی، با اعلام دلایل كافی به شورای عالی مالیاتی شكایت و نقض رأی و تجدید رسیدگی را درخواست كنند.
مادة ۲۵۱ مكرر
در مورد مالیاتهای قطعی موضوع این قانون و مالیاتهای غیرمستقیم كه در مرجع دیگری قابلطرح نباشد و به ادعای غیرعادلانه بودن مالیات مستنداً به مدارك و دلایل كافی از طرف مؤدی شكایت و تقاضای تجدید رسیدگی شود وزیر امور اقتصادی و دارایی میتواند پروندة امر را به هیأتی مركب از سه نفر به انتخاب خود جهت رسیدگی ارجاع نماید.
رأی هیأت به اكثریت آراء قطعی و لازمالاجرا میباشد. حكم این ماده نسبت به عملكرد سنوات ۱۳۶۸ تا تاریخ تصویب این اصلاحیه نیز جاری خواهد بود.[170]
فصل چهارم: شورای عالی مالیاتی و وظایف و اختیارات آن
مادة ۲۵۲
شورای عالی مالیاتی مركب است از بیستوپنج نفر عضو كه بین اشخاص صاحبنظر، مطلع و مجرب در امور حقوقی، اقتصادی، مالی، حسابداری و حسابرسی كه دارای حداقل مدرك تحصیلی كارشناسی یا معادل در رشتههای مذكور میباشند به پیشنهاد رئیسکل سازمان امور مالیاتی كشور و حكم وزیر امور اقتصادی و دارایی منصوب میشوند.
تبصرة ۱- حداقل پانزده نفر از اعضاء شورای عالی مالیاتی باید از كاركنان وزارت امور اقتصادی و دارایی و یا سازمانها و واحدهای تابعه آنکه دارای حداقل شش سال سابقه كار در مشاغل مالیاتی باشند انتخاب شوند.
تبصرة ۲- جلسات شورای عالی مالیاتی با حضور حداقل دوسوم اعضاء رسمی است و تصمیمات آن بارأی حداقل نصف بهعلاوه یك حاضرین معتبر خواهد بود.[171]
مادة ۲۵۳
دورة عضویت اعضای شورای عالی مالیاتی سه سال از تاریخ انتصاب است و در این مدت قابلتغییر نیستند مگر به تقاضای خودشان یا بهموجب حكم قطعی دادگاه اختصاصی اداری موضوع مادة (۲۶۷) این قانون. انتصاب مجدد اعضاء پس از انقضای سه سال مذكور بلامانع است. رئیس شورای عالی مالیاتی از بین اعضای شورا كه كارمند وزارت امور اقتصادی و دارایی باشد، به پیشنهاد رئیسکل سازمان امور مالیاتی كشور و حكم وزیر امور اقتصادی و دارایی منصوب میشود.
مادة ۲۵۴
شورای عالی مالیاتی دارای هشت شعبه و هر شعبه مركب از سه نفر عضو خواهد بود. رئیس و اعضای شعب از طرف رئیس شورای عالی مالیاتی منصوب میشوند.
مادة ۲۵۵ (اصلاحی 1394/۴/31)
وظایف و اختیارات شورای عالی مالیاتی به شرح زیر است:
۱- تهیه آییننامهها و بخشنامههای مربوط به اجرای این قانون در مواردی كه از طرف وزیر امور اقتصادی و دارایی یا رئیسکل سازمان امور مالیاتی كشور ارجاع میگردد و یا در مواردی كه شورای عالی مالیاتی تهیة آن را ضروری میداند پس از تهیه به رییس كل سازمان امور مالیاتی كشور پیشنهاد كند.
۲- بررسی و مطالعه بهمنظور پیشنهاد و اعلام نظر در مورد شیوة اجرای قوانین و مقررات مالیاتی و همچنین پیشنهاد اصلاح و تغییر قوانین و مقررات مالیاتی و یا حذف بعضی از آنها به وزیر امور اقتصادی و دارایی یا رئیسکل سازمان امور مالیاتی كشور.
۳- اظهارنظر در مورد موضوعات و مسایل مالیاتی كه وزیر امور اقتصادی و دارایی یا رئیسکل سازمان امور مالیاتی كشور حسب اقتضا برای مشورت و اظهارنظر به شورای عالی مالیاتی ارجاع مینماید. در موارد موضوع این بند نظر اكثریت اعضای شورای عالی مالیاتی پس از تنفیذ وزیر امور اقتصادی و دارایی یا رییس كل سازمان امور مالیاتی كشور، حسب مورد، برای كلیه مأموران و مراجع مالیاتی لازمالاتباع است.[172]
۴- رسیدگی به آرای قطعی هیأتهای حل اختلاف مالیاتی كه ازلحاظ عدم رعایت قوانین و مقررات موضوعه یا نقص رسیدگی مورد شكایت مؤدی یا ادارة امور مالیاتی واقعشده باشد.
مادة ۲۵۶
هرگاه از طرف مؤدی یا ادارة امور مالیاتی شكایتی در موعد مقرر از رأی قطعی هیأت حل اختلاف مالیاتی واصل شود كه ضمن آن با اقامة دلایل و یا ارائة اسناد و مدارك صراحتاً یا تلویحاً ادعای نقض قوانین و مقررات موضوعه یا ادعای نقص رسیدگی شده باشد، رئیس شورای عالی مالیاتی شكایت را جهت رسیدگی به یكی از شعب مربوط ارجاع خواهد نمود.
شعبة مزبور موظف است بدون ورود به ماهیت امر صرفاً ازلحاظ رعایت تشریفات و كامل بودن رسیدگیهای قانونی و مطابقت مورد با قوانین و مقررات موضوعه به موضوع رسیدگی و مستنداً به جهات و اسباب و دلایل قانونی رأی مقتضی بر نقض آرای هیأتهای حل اختلاف مالیاتی و یا رد شكایت مزبور صادر نماید، رأی شعبه با اكثریت مناط اعتبار است و نظر اقلیت باید در متن رأی قید گردد.
مادة ۲۵۷
در مواردی كه رأی مورد شكایت از طرف شعبه نقض میگردد پروندة امر جهت رسیدگی مجدد به هیأت مالیاتی دیگر ارجاع خواهد شد و درصورتیکه در آن محل یك هیأت بیشتر نباشد به هیأت حل اختلاف مالیاتی نزدیکترین شهری كه با محل مزبور در محدودة یك استان باشد ارجاع میشود. مرجع مزبور مجدداً به موضوع اختلاف مالیاتی بر طبق فصل سوم این باب و با رعایت نظر شعبة شورای عالی مالیاتی رسیدگی و رأی مقتضی میدهد. رأیی كه بدین ترتیب صادر میشود قطعی و لازمالاجرا است.
حكم این ماده در مواردی كه آرای صادره از هیأتهای حل اختلاف مالیاتی توسط دیوان عدالت اداری نقض میگردد نیز جاری خواهد بود.
تبصره - در مواردی كه رأی هیأتهای حل اختلاف مالیاتی نقض میشود شورای عالی مالیاتی موظف است یك نسخه از رأی هیأت را برای رسیدگی نزد دادستان انتظامی مالیاتی ارسال دارد تا در صورت احراز تخلف اقدام به تعقیب نماید.[173]
مادة ۲۵۸ (اصلاحی 1394/۴/31)
هرگاه در شعب شورای عالی مالیاتی نسبت به موارد مشابه رویههای مختلف اتخاذشده باشد حسب ارجاع وزیر امور اقتصادی و دارایی یا رئیس كل سازمان امور مالیاتی كشور یا رئیس شورای عالی مالیاتی هیأت عمومی شورای عالی مالیاتی با حضور رئیس شورا و رؤسای شعب و در غیاب رئیس شعبه یك نفر از اعضای آن شورا به انتخاب رئیس شورا تشكیل خواهد شد و موضوع مورد اختلاف را بررسی كرده و نسبت به آن اتخاذ نظر و اقدام به صدور رأی مینماید. در این صورت رأی هیأت عمومی كه با دو سوم آرای تمام اعضا قطعی است برای شعب شورای عالی مالیاتی و هیأتهای حل اختلاف مالیاتی و مأموران مالیاتی[174] در موارد مشابه لازمالاتباع است.
مادة ۲۵۹
هرگاه شكایت از رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی از طرف مؤدی به عملآمده باشد و مؤدی به میزان مالیات مورد رأی، وجه نقد یا تضمین بانكی بسپرد و یا وثیقة ملكی معرفی كند یا ضامن معتبر كه اعتبار ضامن موردقبول ادارة امور مالیاتی باشد معرفی نماید، رأی هیأت تا صدور رأی شورای عالی مالیاتی موقوفالاجرا میماند.
مادة ۲۶۰- حذف شد[175]
فصل پنجم: هیأت عالی انتظامی مالیاتی و وظایف و اختیارات آن
مادة ۲۶۱- حذف شد[176] (اصلاحی 1394/۴/31)
مادة ۲۶۲- حذف شد[177] (اصلاحی 1394/۴/31)
فصل ششم: دادستانی انتظامی مالیاتی و وظایف و اختیارات آن
مادة ۲۶۳
دادستان انتظامی مالیاتی از بین كارمندان عالیمقام وزارت امور اقتصادی و دارایی كه دارای حداقل ده سال سابقة خدمت بوده و شش سال آن را در امور مالیاتی اشتغال داشته باشند به پیشنهاد رئیسکل سازمان امور مالیاتی كشور و حكم وزیر امور اقتصادی و دارایی به این سمت منصوب میشود.
تبصره - دادستان انتظامی مالیاتی میتواند به تعداد كافی دادیار داشته باشد و قسمتی از اختیارات خود را به آنان تفویض نماید.
مادة ۲۶۴ (اصلاحی 1394/۴/31)
وظایف دادستان انتظامی مالیاتی به شرح زیر است:
الف- رسیدگی و كشف تخلفات و تقصیرات مأموران مالیاتی و نمایندگان سازمان امور مالیاتی كشور در هیئتهای حل اختلاف مالیاتی و همچنین سایر مأموران كه طبق این قانون در امر وصول مالیات دخالت دارند و نیز كسانی كه با حفظ سمت وظایف مأموران مزبور را انجام میدهند و تعقیب آنها.[178]
ب- تحقیق در جهات اخلاقی و اعمال و رفتار افراد مذكور.
پ- اعلام نظر نسبت به ترفیع مقام مأموران مالیاتی و نمایندگان سازمان امور مالیاتی كشور در هیأتهای حل اختلاف مالیاتی.
ت- اقامة دعوی علیه مؤدیان و مأموران مالیاتی كه در این قانون پیشبینیشده است.
مادة ۲۶۵
جهات ذیل موجب شروع رسیدگی و تحقیق خواهد بود:
الف- شكایت ذینفع راجع به عدم رعایت مقررات این قانون.
ب- گزارش رسیده از مراجع رسمی.
پ- مواردی كه از طرف وزیر امور اقتصادی و دارایی یا رئیسکل سازمان امور مالیاتی كشور و یا هیأت رسیدگی به تخلفات اداری ارجاع شود.
ت- مشهودات و اطلاعات دادستانی انتظامی مالیاتی.
تبصره - دادستان انتظامی
مالیاتی موارد مذكور در این ماده را مورد رسیدگی قرار میدهد و حسب مورد پرونده را
بایگانی یا قرار منع تعقیب صادر و یا ادعانامه تنظیم و به هیأت رسیدگی به تخلفات
اداری تسلیم مینماید و در موارد صدور منع تعقیب
نیز مراتب باید به هیأت رسیدگی به تخلفات اداری اعلام شود. هیأت مذكور درصورتیکه
قرار منع تعقیب صادره را منطبق با موضوع تشخیص ندهد رأساً نسبت به رسیدگی اقدام
خواهد نمود.[179]
مادة ۲۶۶ (اصلاحی 1394/۴/31)
هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری، مرجع رسیدگی به تخلفات كلیه مأموران مالیاتی و نمایندگان سازمان امور مالیاتی كشور در هیأتهای حل اختلاف مالیاتی میباشند. حداقل یكی از اعضای هیأت باید دارای بیش از ده سال سابقه در امور مالیاتی باشد.
تبصره- در كلیه مواد این قانون عبارت «هیأت رسیدگی به تخلفات اداری» جایگزین عبارت «هیأت عالی انتظامی» میشود.[180]
مادة ۲۶۷
تخلفات انتظامی اعضای شورای عالی مالیاتی و اعضای هیأت رسیدگی به تخلفات اداری به دستور وزیر امور اقتصادی و دارایی در دادگاه اختصاصی اداری مركب از یكی از رؤسای شعب دیوان عالی كشور به معرفی رئیس دیوان عالی كشور، رئیسکل دیوان محاسبات و رئیسکل سازمان امور مالیاتی كشور مورد رسیدگی قرار میگیرد كه بر طبق قانون رسیدگی به تخلفات اداری و سایر مقررات مربوط رسیدگی و رأی بر برائت یا محكومیت صادر خواهد نمود. این رأی قطعی و لازمالاجرا است.[181]
مادة ۲۶۸
در مواردی كه بهموجب قوانین و مقررات مالیاتی به سبب معاملاتی كه در دفتر اسناد رسمی انجام میشود تكالیفی به عهدة صاحبان دفتر گذارده شده است تخلف آنان از انجام تكالیف مذكور بهوسیله دادستانی انتظامی مالیاتی تعقیب خواهد شد. محاكمه و مجازات سردفتر متخلف در مرجع صلاحیتدار مذكور در قانون دفاتر اسناد رسمی و كانون سردفتران و دفتر یاران به عمل خواهد آمد ولی دادستانی انتظامی مالیاتی علاوه بر تسلیم ادعانامه میتواند از وجود نمایندة ادارة امور مالیاتی برای ادای توضیحات لازم در مرجع مزبور استفاده نماید.
مادة ۲۶۹
تخلف قضات اعضای هیأتهای حل اختلاف مالیاتی در انجام تكالیفی كه بهموجب قوانین و مقررات مالیاتی به عهدة هیأتهای حل اختلاف گذارده شده است با اعلام دادستانی انتظامی مالیاتی در دادسرای انتظامی قضات مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت. در مورد قضات بازنشسته و نیز نمایندگان موضوعبند (۳) مادة (۲۴۴) این قانون به تخلف آنان با اعلام دادستانی انتظامی در محاكم دادگستری رسیدگی و به مجازات متناسب محكوم خواهند شد.
مادة ۲۷۰
مجازات تخلف مأموران مالیاتی و نمایندگان سازمان امور مالیاتی كشور در هیأت حل اختلاف در موارد زیر عبارت است از:
۱- هرگاه بعد از تشخیص مالیات و غیرقابلاعتراض بودن آن معلوم شود كه مأموران مالیاتی و یا نمایندگان سازمان امور مالیاتی كشور عضو هیأت حل اختلاف مالیاتی از روی تعمد یا مسامحه بدون توجه به اسناد و مدارك مؤدی و بدون تحقیقات كافی درآمد مؤدی را كمتر یا بیشتر از میزان واقعی تشخیص دادهاند، علاوه بر جبران خسارت وارده به میزانی كه شورای عالی مالیاتی تعیین مینماید متخلف به مجازات اداری حداقل سه ماه و حداكثر پنج سال انفصال از خدمات دولتی محكوم خواهد شد.
۲- در مواردی كه مالیات مؤدیان بر اثر مسامحه و غفلت مأموران مالیاتی مشمول مرور زمان یا غیرقابلوصول گردد جز در مورد اظهارنامههایی كه در اجرای مادة (۱۵۸) این قانون رسیدگی به آن الزامی نیست مقصر بهموجب رأی هیأت رسیدگی به تخلفات اداری از خدمات مالیاتی بر كنار و حسب مورد به مجازات متناسب مقرر در قانون رسیدگی به تخلفات اداری محكوم خواهد شد.
ضمناً نسبت به زیان وارده به دولت به میزانی كه شورای عالی
مالیاتی تشخیص میدهد متخلف مسئولیت مدنی داشته و وسیلة دادستان انتظامی مالیاتی
در دادگاههای حقوقی دادگستری به این عنوان دعوای جبران ضرر و زیان اقامه خواهد شد
و در
صورت وجود سوءنیت متهم وسیلة دادستانی انتظامی مالیاتی مورد تعقیب جزایی قرار
خواهد گرفت.
مأموران مالیاتی كه امر مالیاتی مختوم را مجدداً مورد اقدام قرار دهند بهموجب حكم هیأت رسیدگی به تخلفات اداری به انفصال از خدمات دولت از یك الی چهار سال محكوم میشوند و در مواردی كه با دادن گزارش خلاف واقع در امر مالیاتی تعمداً وسایل تعقیب مؤدیانی را كه بی تقصیراند فراهم سازند بهموجب حكم دادگاههای دادگستری به حبس از شش ماه تا دو سال محكوم میشوند. دادگاهها خارج از نوبت به این جرایم رسیدگی خواهند نمود.
این حكم شامل مأموران مالیاتی نیز خواهد بود كه در موارد مذكور در موارد (۱۵۶) و (۲۲۷) و (۲۳۹) این قانون بهطورکلی بعد از صدور برگ تشخیص در هر مرحلهای كه باشد، بابت فعالیت دیگر مؤدی اعم از اینکه از همان نوع باشد یا نوع دیگر بدون به دست آوردن مدرك مثبت یا در خارج از مهلت مرور زمان مالیاتی موضوع مواد (۱۵۶) و (۱۵۷) این قانون مطالبة مالیات نمایند.[182]
تبصره - تشریفات رسیدگی به تخلفات و مجازات آنها جز در مواردی كه مقررات خاصی برای آن در این قانون پیشبینیشده است مطابق قانون رسیدگی به تخلفات اداری خواهد بود.
مادة ۲۷۱- حذف مشروط شد[183]. (اصلاحی 1394/۴/31)
مادة ۲۷۲ (اصلاحی 1394/۴/31)
سازمان امور مالیاتی كشور مكلف است تا پایان دیماه هرسال نسبت به اعلام آن گروه یا گروههایی از اشخاص حقیقی و حقوقی كه علاوه بر شركتهای موضوعبندهای (الف) و (د) مادهواحده «قانون استفاده از خدمات تخصصی و حرفهای حسابداران ذیصلاح بهعنوان حسابدار رسمی» مصوب سال ۱۳۷۲ بر اساس نوع و یا حجم فعالیت آنها ملزم به ارائه صورتهای مالی حسابرسی شده توسط سازمان حسابرسی یا مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران همراه با اظهارنامه مالیاتی و یا حداكثر ظرف مدت سه ماه پس از مهلت انقضای ارائه اظهارنامه میباشند را از طریق مقتضی (درج در روزنامه رسمی جمهوری اسلامی ایران و یكی از روزنامههای كثیرالانتشار و یا سامانه الكترونیكی مربوط) به اطلاع این گروه از اشخاص برساند. علاوه بر آن سازمان یادشده میتواند اشخاص حقیقی و حقوقی معینی را بهصورت موردی مشمول حكم این ماده نماید، كه در این صورت موضوع شمول اشخاص یادشده باید با ابلاغ كتبی تا پایان دیماه هرسال به آگاهی آنها برسد. اشخاص حقیقی و حقوقی مزبور كه سال مالی آنها بعد از اعلام سازمان یادشده آغاز میشود، مشمول حكم این ماده خواهند بود. در صورت ارائه نكردن گزارش حسابرسی مالی موضوع این ماده در مهلت مقرر، علاوه بر تعلق جریمه معادل بیست درصد (۲۰%) مالیات متعلق، درآمد مشمول مالیات آنها طبق مقررات این قانون از طریق رسیدگی تعیین خواهد شد.
تبصرة ۱- صورتهای مالی حسابرسی شده به شرح این ماده و مطالب مذكور در گزارشهای حسابرسی و بازرسی قانونی مربوط كه در چهارچوب مقررات این قانون تنظیمشده باشد، میتواند برای تشخیص درآمد مشمول مالیات اشخاص یادشده توسط ادارات مالیاتی مورداستفاده و استناد قرار گیرد.
تبصره ۲- سازمان امور مالیاتی كشور میتواند حسابرسی صورتهای مالی و یا تنظیم گزارش مالیاتی اشخاص حقیقی و حقوقی را به سازمان حسابرسی یا مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران واگذار كند. در این صورت، پرداخت حقالزحمه حسابرسی مالیاتی طبق مقررات مربوط، برعهدة سازمان امور مالیاتی كشور است.[184]
مادة ۲۷۳-
تاریخ اجرای این قانون[185] از اول سال ۱۳۸۱ خواهد بود و كلیة اشخاص حقوقی كه شروع سال مالی آنها از اول فروردینماه سال ۱۳۸۰ به بعد باشد نیز ازلحاظ ترتیب رسیدگی و نرخ مالیاتی مشمول این قانون خواهند شد. از تاریخ اجرای این قانون كلیة قوانین و مقررات مغایر بهاستثنای احكام مالیاتی مقرر در قانون برنامة سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در دوران برنامه مزبور و نیز ماده (۱۳) قانون چگونگی ادارة مناطق آزاد تجاری ـ صنعتی جمهوری اسلامی ایران مصوب 1372/۶/7 و استفساریه مصوب 1374/۱/21 قانون اخیرالذكر لغو میگردد. این حكم شامل قوانین و مقررات مغایری كه شمول قوانین و مقررات عمومی به آنها مستلزم ذكر نام یا تصریح نام است نیز میباشد
مادة ۲۷۴[186] (الحاقی، مصوب 1394/۴/31)
موارد زیر جرم مالیاتی محسوب میشود و مرتكب یا مرتكبان حسب مورد، به مجازاتهای درجه شش محكوم میگردند:
1-تنظیم دفاتر، اسناد و مدارك خلاف واقع و استناد به آن
2-اختفای فعالیت اقتصادی و كتمان درآمد حاصل از آن
3-ممانعت از دسترسی مأموران مالیاتی به اطلاعات مالیاتی و اقتصادی خود یا اشخاص ثالث در اجرای ماده (۱۸۱) این قانون و امتناع از انجام تكالیف قانونی مبنی بر ارسال اطلاعات مالی موضوع مواد (۱۶۹) و (۱۶۹ مكرر) به سازمان امور مالیاتی كشور و واردکردن زیان به دولت با این اقدام
4-عدم انجام تكالیف قانونی مربوط به مالیاتهای مستقیم و مالیات بر ارزشافزوده در رابطه با وصول یا كسر مالیات مؤدیان دیگر و ایصال آن به سازمان امور مالیاتی در مواعد قانونی تعیینشده
5-تنظیم معاملات و قراردادهای خود به نام دیگران، یا معاملات و قررادادهای مؤدیان دیگر به نام خود برخلاف واقع
6-خودداری از انجام تكالیف قانونی در خصوص تنظیم و تسلیم اظهارنامه مالیاتی حاوی اطلاعات درآمدی و هزینهای در سه سال متوالی
7-استفاده از كارت بازرگانی اشخاص دیگر بهمنظور فرار مالیاتی
تبصره ۱- اعمال این مجازات نافی اعمال محرومیتهای مندرج در قانون ارتقای سلامت نظام اداری و مقابله با فساد مصوب 1390/۰۸/07 مجمع تشخیص مصلحت نظام نیست.
تبصره ۲- اعلام جرائم و اقامه دعوی علیه مرتكبان جرائم مزبور نزد مراجع قضایی از طریق دادستانی انتظامی مالیاتی و سایر مراجع قانونی صورت میپذیرد.
مادة ۲۷۵ (الحاقی، مصوب 1394/۴/31)
چنانچه مرتكب هر یك از جرائم مالیاتی شخص حقوقی باشد، برای مدت شش ماه تا دو سال به یكی از مجازاتهای زیر محكوم میشود:
1-ممنوعیت از یك یا چند فعالیت شغلی
2- ممنوعیت از اصدار برخی از اسناد تجاری
تبصره – مسؤولیت كیفری شخص حقوقی مانع از مسؤولیت كیفری شخص حقیقی مرتكب جرم نمیباشد.
مادة ۲۷۶ (الحاقی، مصوب 1394/۴/31)
چنانچه هر یك از حسابداران، حسابرسان و همچنین مؤسسات حسابرسی، مأموران مالیاتی و كاركنان بانكها و مؤسسات مالی و اعتباری در ارتكاب جرم مالیاتی معاونت نمایند و یا تخلفات صورت گرفته را گزارش نكنند به حداقل مجازات مباشر جرم محكوم میشوند. مجازات معاونت سایر اشخاص طبق قانون مجازات اسلامی تعیین میشود.
مادة ۲۷۷ (الحاقی، مصوب 1394/۴/31)
مرتكب یا مرتكبان جرائم مالیاتی علاوه بر مجازاتهای مقرر در مواد (۲۷۴) تا (۲۷۶) این قانون، مسؤول پرداخت اصل مالیات و جریمههای متعلق قانونی كه تا مهلت مقرر در ماده ۱۵۷ این قانون مطالبه نشده باشد و همچنین ضرر و زیان وارده به دولت با حكم مراجع صالح قضائی میباشند.
مادة ۲۷۸ (الحاقی، مصوب 1394/۴/31)
رئیس قوه قضاییه بنا به درخواست رئیس سازمان امور مالیاتی كشور در هر یك از استانها و مناطقی كه مقتضی بداند، دادسرا و دادگاه ویژه مالیاتی تشكیل میدهد. در این صورت سازمان امور مالیاتی كشور موظف است لوازم و تجهیزات و مكان استقرار مستقلی را برای آنها تأمین نماید.
مادة ۲۷۹ (الحاقی، مصوب 1394/۴/31)
هرگونه دسترسی غیرمجاز و سوءاستفاده از اطلاعات ثبتشده در پایگاه اطلاعات هویتی، عملكردی و دارایی مؤدیان مالیاتی موضوع ماده (۱۶۹ مكرر) این قانون در خصوص مسائلی غیر از فرآیند تشخیص و وصول درآمدهای مالیاتی یا افشای اطلاعات مزبور جرم است و مرتكب علاوه بر انفصال از خدمات دولتی و عمومی از دو تا پنج سال، به مجازات بیش از شش ماه تا دو سال حبس محكوم میشود. سایر مجازاتهای قانونی مربوط به این ماده با اقامه دعوی توسط ذینفعان و به تشخیص مراجع قانونی ذیصلاح تعیین میشود.
مادة ۲۸۰ (الحاقی، مصوب 1394/۴/31)
دولت میتواند معادل یك درصد (۱%) از كل درآمدهای حاصل از مالیاتهای مستقیم موضوع این قانون كه به خزانهداری كل كشور واریز میشود، در قالب ردیف مشخصی در قوانین بودجه سالانه در اختیار وزارت كشور قرار دهد تا پس از مبادله موافقتنامه، به نسبت شاخص جمعیت به دهیاریها و شهرداریهای شهرهای زیر دویست و پنجاههزار نفر جمعیت پرداخت شود.
مالیات سازمانها و مؤسسات وابسته به شهرداریها كه بهموجب قانون برای انجام وظایف ذاتی شهرداری در امور عمومی، شهری و خدماتی تشكیل و صد درصد (۱۰۰%) سرمایه و دارایی آن متعلق به شهرداری است با نرخ صفر میباشد.
مادة ۲۸۱ (الحاقی، مصوب 1394/۴/31)
تاریخ اجرای این قانون بهاستثنای مواردی كه در همین قانون ترتیب دیگری برای آن مقررشده است، از ابتدای سال ۱۳۹۵ میباشد لیكن كلیه اشخاص حقوقی و صاحبان مشاغل موضوع ماده (۹۵) این قانون كه سال مالی آنها از ۱394/۱/۱ و بعدازآن شروع میشود ازلحاظ تسلیم اظهارنامه، ترتیب رسیدگی و مقررات ماده ۲۷۲ و نرخ مالیاتی، مشمول احكام این قانون میباشند.
مادة ۲۸۲ (الحاقی، مصوب 1394/۴/31)
از تاریخ لازمالاجرا شدن قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 1394/۴/31 احكام مالیاتی قوانین زیر لغو میشود.
1- مواد (۲۹) و (۷۱) قانون نظام صنفی كشور اصلاحی مصوب ۱39۲/۶/1۲
2- ماده (۱۷) قانون استفاده از حداكثر توان تولیدی و خدماتی در تأمین نیازهای كشور و تقویت آن در امر صادرات و اصلاح ماده (۱۰۴) قانون مالیاتهای مستقیم- مصوب ۱391/۵/۱
3-ماده (۶) قانون تنظیم بخشی از مقررات تسهیل نوسازی صنایع كشور و اصلاح ماده (۱۱۳) قانون سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مصوب 1382/۵/24
4-استثنای مذكور در بند (ج) ماده (۱) و ماده (۶) قانون تسهیل تنظیم اسناد در دفاتر اسناد رسمی مصوب ۱۳۸۶
5-ماده (۶۶) قانون الحاق موادی به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب ۱۳۸۴
[1] بهموجب ماده (1) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، این ماده و تبصرههای آن جایگزین متن قبلی ماده (2) قانون و تبصرههای آن شد.
[2] بهموجب بند 1 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، 1394/4/31، بند 4 به ماده (2) قانون الحاق شد.
[3] بهموجب بند 1 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، تبصره 3 ماده (2) قانون حذف شد.
[4] بهموجب بند 12 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، مقررات مربوط به وضع مالیات بر واحدهای مسکونی خالی در ماده 54 مکرر الحاقی به قانون مزبور، تصریحشده است.
[5] بهموجب ماده (15) قانون ساماندهی و حمایت از تولید و عرضه مسکن، مصوب 1387/2/25، اراضی بایر با کاربری مسکونی مشمول مالیات به نرخ دوازده درصد (12%) به ماخذ ارزش معاملاتی میباشد.
[6] بهموجب ماده (2) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، مقررات مربوط به وصول مالیات سالانه املاک (موضوع متن قبلی مواد 3 تا 9)، مالیات مستغلات مسکونی خالی (موضوع متن قبلی مواد 10 و 11) و مالیات بر اراضی بایر (موضوع متن قبلی مواد 12 تا 16) حذف شد.
[7] بهموجب بند 2 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، این متن جایگزین ماده (17) قانون شد.
[8] بهموجب بند 2 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، مواد (19) و (20) حذف شد.
[9] بهموجب بند 3 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، ماده (21) اصلاح شد.
[10] بهموجب بند 2 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، ماده (22) اصلاح شد.
[11] بهموجب ماده (6) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1371/2/7، ماده (23) حذف شد.
[12] بهموجب بند 4 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، عبارت (انواع بیمههای عمر وزندگی) جایگزین عبارت (بیمه عمر) شد.
[13] بهموجب بند 4 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، این بند جایگزین بند 4 ماده (24) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 27/11/1380، شد.
[14] بهموجب بند 5 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، این متن و تبصرههای آن جایگزین متن قبلی ماده (26) قانون شد.
[15] بهموجب بند 2 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، مواد (27 الی 32) قانون و تبصرههای مربوط حذف شد.
[16] بهموجب بند 6 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، این متن جایگزین متن قبلی ماده (34) قانون شد.
[17] بهموجب بند 6 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، مواد (35 الی 37) حذف شد.
[18] بهموجب بند 7 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، این متن جایگزین متن قبلی ماده (38) قانون شد.
[19] به نظر میرسد «و» از این قسمت بهاشتباه حذفشده است.
[20] بهموجب بند 8 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، ماده (39) و تبصره آن اصلاح شد.
[21] بهموجب بند 6 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، مواد (40 الی 43) حذف شد.
[22] بهموجب بند 9 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، عبارت «سه در هزار» در ماده (45) به عبارت «نیم در هزار» تغییر یافت.
[23] بهموجب ماده (14) قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، یک تبصره به ماده (46) قانون الحاق شد.
[24] بهموجب بند 10 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، عبارت «دو در هزار» در ماده (48) قانون به عبارت «نیم در هزار» تغییر یافت.
[25] بهموجب ماده (16) قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، تبصرههای 2 و 3 متن قبلی ماده (48) قانون حذف شد.
[26] بهموجب ماده (17) قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، تبصره ذیل ماده (52) قانون حذف شد.
[27] بهموجب ماده (18) قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، تبصرههای 1، 9 و 10 ماده (53) قانون اصلاح و یک عبارت از متن قبلی تبصره 2 آن حذف شد.
[28] بهموجب تبصره 3 ماده (219) موضوعبند 53 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، در تبصره (9) ماده (53)، ماده (86)، ماده (88)، تبصره (2) ماده (103)، تبصره (5) ماده (109)، ماده (126) و تبصره (2) ماده (143) عبارت «تا پایان ماه بعد» حسب مورد جایگزین عبارتهای «ظرف ده روز»، «ظرف سی روز» و «منتهی ظرف سی روز» شد.
[29] لازم به ذکر است که قبلاً بهموجب ماده (11) قانون "تشویق و احداث و عرضه واحدهای مسکونی استیجاری" مصوب 1377/3/24، کلیه واحدهای مسکونی دارای زیربنای 120 مترمربع و کمتر که بهمنظور سکونت به اجاره واگذار میشدند، از پرداخت 100% مالیات بر درآمد اجاری معاف بودند. ضمناً بهموجب ماده (18) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 1380/11/27، تبصره 11 به ماده (53) الحاق شد.
[30] بهموجب بند 11 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، این متن و تبصرههای آن جایگزین ماده (54) قانون و تبصرههای آن شد.
[31] بهموجب بند 12 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، ماده (54 مکرر) به قانون الحاق شد.
[32] بهموجب ماده (20) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، ماده (56) قانون حذف شد.
[33] بهموجب ماده (21) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، تبصره 3 متن قبلی ماده (57) قانون حذف شد.
[34] بهموجب ماده (22) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، ماده (58) قانون حذف شد.
[35] بهموجب ماده (23) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، ماده (59) قانون و تبصرههای آن جایگزین متن قبلی این ماده و تبصرههای آن شد.
[36] بهموجب ماده (11) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، ماده (60) قانون حذف شد.
[37] بهموجب ماده (11) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، ماده (62) قانون حذف شد.
[38] بهموجب بند 13 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، این متن و تبصرههای آن جایگزین متن قبلی ماده (64) قانون و تبصرههای آن شد.
[39] با توجه به قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران مصوب 1375/3/1، در متن فوق عبارت " ماده 34 اصلاحی قانون ثبتاسناد و املاک" جایگزین عبارت " ماده 34 قانون ثبت" گردید.
[40] بهموجب ماده (27) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، یک عبارت از متن قبلی ماده (71) قانون حذف شد.
[41] بهموجب ماده (11) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، متن ماده (73) قانون حذف شد.
[42] بهموجب بند 14 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، متن ماده (76) قانون اصلاح شد.
[43] بهموجب بند 15 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، این متن جایگزین ماده (77) قانون شد.
[44] بهموجب ماده (11) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، متن ماده (79) قانون حذف شد.
[45] بهموجب بند 16 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، این متن جایگزین متن قبلی ماده (84) قانون شد.
[46] بهموجب بند 17 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، این متن جایگزین متن قبلی ماده (85) قانون شد.
[47] بهموجب تبصره 3 ماده (219) موضوعبند 53 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، در تبصره (9) ماده (53)، ماده (86)، ماده (88)، تبصره (2) ماده (103)، تبصره (5) ماده (109)، ماده (126) و تبصره (2) ماده (143) عبارت «تا پایان ماه بعد» حسب مورد جایگزین عبارتهای «ظرف ده روز»، «ظرف سی روز» و «منتهی ظرف سی روز» میشود.
[48] بهموجب بند 18 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، تبصره ماده (86) قانون اصلاح شد.
[49] بهموجب تبصره 3 ماده (219) موضوعبند 53 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، در تبصره (9) ماده (53)، ماده (86)، ماده (88)، تبصره (2) ماده (103)، تبصره (5) ماده (109)، ماده (126) و تبصره (2) ماده (143) عبارت «تا پایان ماه بعد» حسب مورد جایگزین عبارتهای «ظرف ده روز»، «ظرف سی روز» و «منتهی ظرف سی روز» میشود.
[50] بهموجب بند 19 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، در متن ماده (90) قانون، کلمه "ذیصلاح" جایگزین عبارت" محل اشتغال حقوقبگیر، یا در مورد مشمولان تبصره ماده (82) این قانون، اداره امور مالیاتی محل پرداختکننده حقوق" شد.
[51] بهموجب ماده (35) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، عباراتی از متن قبلی بندهای 6،8 و 11 ماده 91 حذف شد.
[52] بهموجب بند 19 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، عبارت «که در موقع بازنشستگی یا ازکارافتادگی به حقوقبگیر پرداخت میشود» از بند (5) ماده (91) قانون حذف شد.
[53] بهموجب ماده (35) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، بند 7 به همراه بندهای 15 و 16 از متن قبلی ماده (91) قانون حذف شد.
[54] بهموجب ماده (38) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، یک عبارت از متن قبلی ماده (94) قانون حذف شد
[55] بهموجب بند 21 مادهواحده قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، این متن جایگزین متن ماده (95) قانون و تبصرههای آن شد.
[56] بهموجب بند 21 مادهواحده قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، ماده (96) قانون و تبصرههای آن حذف شد.
[57] بهموجب بند 22 مادهواحده قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، این ماده و تبصره آن جایگزین ماده (97) قانون و تبصرههای آن شد.
[58] بهموجب بند 22 مادهواحده قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، ماده (98) حذف شد. لیکن با توجه به مفاد تبصره ماده (97) قانون در ادارات امور مالیاتی که نظام جامع مالیاتی بهصورت کامل به اجرا درنیامده است، این ماده مجری خواهد بود.
[59] بهموجب بند 23 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، در ماده (100) عبارت «تیر» به عبارت «خرداد» اصلاح، تبصرهها حذف و یک تبصره الحاق شد.
[60] بهموجب بند 24 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، تبصره آن به تبصره 1 تبدیل و یک تبصره تحت عنوان تبصره 2 به ماده 101 قانون الحاق شد.
[61] بهموجب تبصره 3 ماده (219) موضوعبند 53 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، در تبصره (9) ماده (53)، ماده (86)، ماده (88)، تبصره (2) ماده (103)، تبصره (5) ماده (109)، ماده (126) و تبصره (2) ماده (143) عبارت «تا پایان ماه بعد» حسب مورد جایگزین عبارتهای «ظرف ده روز»، «ظرف سی روز» و «منتهی ظرف سی روز» میشود.
[62] بهموجب بند 25 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، ماده (104) قانون و تبصرههای آن حذف شد.
[63] بهموجب ماده (47) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، متن ماده (105) قانون و تبصرههای آن جایگزین متن قبلی شد.
[64] بهموجب ماده (11) قانون اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و اجرا سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم قانون اساسی، مصوب 1386/11/8، تبصره 6 به ماده (105) قانون الحاق شد.
[65] بهموجب بند 25 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، متن تبصره (7) به ماده (105) قانون الحاق شد.
[66] بهموجب بند 26 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، متن ماده (106) قانون اصلاح شد.
[67] بهموجب بند 27 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، این متن و تبصرههای آن جایگزین ماده (107) قانون و تبصرههای آن شد.
[68] بهموجب تبصره 3 ماده (219) موضوعبند 53 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، در تبصره (9) ماده (53)، ماده (86)، ماده (88)، تبصره (2) ماده (103)، تبصره (5) ماده (109)، ماده (126) و تبصره (2) ماده (143) عبارت «تا پایان ماه بعد» حسب مورد جایگزین عبارتهای «ظرف ده روز»، «ظرف سی روز» و «منتهی ظرف سی روز» میشود.
[69] بهموجب ماده (51) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، قسمت اخیر متن قبلی ماده (110) و تبصره 1 آن حذف و تبصره 2 به تبصره این ماده تبدیل شد.
[70] مطابق بند 10 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، در متن ماده (111) عبارت "دو در هزار" به "نیم در هزار" تغییر یافت.
[71] بهموجب ماده (52) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، متن این ماده جایگزین متن قبلی ماده (111) و تبصره آن شد.
[72] بهموجب ماده (53) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، تبصره متن قبلی ماده (115) به تبصره 1 تبدیل و تبصرههای 2 و 3 به این ماده الحاق شد.
[73] بهموجب بند 28 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، در تبصرههای (2) و (3) ماده (115) قانون عبارت «تبصرههای ماده (143)» با عبارت «تبصره (1) ماده (143) و ماده (143) مکرر» جایگزین شد.
[74] بهموجب ماده (54) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، یک عبارت از متن قبلی ماده (116) حذف و یک تبصره به آن الحاق شد.
[75] بهموجب بند 6 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، ماده (124) قانون حذف شد.
[76] بهموجب تبصره 3 ماده (219) موضوعبند 53 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، در تبصره (9) ماده (53)، ماده (86)، ماده (88)، تبصره (2) ماده (103)، تبصره (5) ماده (109)، ماده (126) و تبصره (2) ماده (143) عبارت «تا پایان ماه بعد» حسب مورد جایگزین عبارتهای «ظرف ده روز»، «ظرف سی روز» و «منتهی ظرف سی روز» میشود.
[77] بهموجب ماده (55) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، قسمت اخیر متن قبلی ماده (128) حذف شد.
[78] بهموجب ماده (56) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، متن ماده (129) قانون حذف شد.
[79] بهموجب بند 29 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، در تبصره ماده (130) قانون، عبارتهای «سال 1381» و «ده میلیون (10.000.000) ریال» جایگزین عبارتهای «سال 1368» و «یکمیلیون (1.000.000) ریال» شد.
[80] بهموجب بند 30 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، این متن و تبصره آن جایگزین ماده (131) قانون شد.
[81] بهموجب ماده (31) قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر و ارتقای نظام مالی کشور، مصوب 1/2/1394، این متن، بندها و تبصرههای آن جایگزین متن قبلی ماده (132) قانون و تبصرههای آن شد.
[82] بهموجب بند 31 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، در ماده (133) قانون عبارت «صندوق حمایت از توسعه بخش کشاورزی» بعد از عبارت «صد درصد درآمده» و قبل از عبارت «شرکتهای تعاون روستایی» اضافه شد.
[83] بهموجب بند 32 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، در ماده (134) قانون بعد از عبارت «افقی و حرفهای» عبارت «آموزشگاههای فنی و حرفهای آزاد دارای مجوز از سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور» اضافه شد.
[84] بهموجب مادهواحده قانون اصلاح ماده (134) قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1388/3/27، مندرج در روزنامه رسمی شماره 18753 مورخ 31/4/1388 عبارت " و مهدهای کودک در مناطق کمتر توسعهیافته و روستاها" به ماده (134) قانون اضافه و از تاریخ 16/5/1388 لازمالاجرا است.
[85] بهموجب ماده (61) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، ماده (135) قانون حذف شد.
[86] بهموجب بند 33 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، در ماده (136) قانون عبارت«انواع بیمههای عمر و زندگی» جایگزین عبارت «بیمه عمر» شد.
[87] بهموجب بند 33 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، در ماده (137) قانون عبارت «انواع بیمههای عمر و زندگی» جایگزین عبارت «بیمه عمر» شد.
[88] بهموجب ماده (31) قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر و ارتقای نظام مالی کشور، مصوب 1394/2/1، ماده (138) قانون و تبصرههای آن حذف شد.
[89] بهموجب ماده (30) قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر و ارتقای نظام مالی کشور، مصوب 1394/2/1، این متن بهعنوان ماده (138 مکرر) به قانون الحاق شد.
[90] بهموجب ماده (64) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، متن این ماده و تبصرههای آن جایگزین متن قبلی ماده (139) قانون شد.
[91] با توجه به قانون وظایف و مسئولیتهای جمعیت هلالاحمر، مصوب 1362/10/20 و نیز قانون اساسنامه جمعیت هلالاحمر جمهوری اسلامی ایران، مصوب 1367/2/8، عبارت «سازمان» از متن بند ب ماده (139) حذف و عبارت «جمعیت» جایگزین گردید.
[92] بهموجب تبصره (2) قانون الحاق صندوق بیمه اجتماعی روستاییان و عشایر به فهرست نهادها و موسسات عمومی غیردولتی مصوب سال 1387 مندرج در روزنامه رسمی شماره 18726 مورخ 1388/3/28، عبارت «صندوق بیمه تامین اجتماعی روستاییان و عشایر» به دستگاههای مذکور در بند (ج) اضافهشده است که بهموجب قانون اصلاح بند (د) ماده (3) قانون ساختار نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی مصوب 1391 در بند ج ماده (139) عبارت «صندوق بیمه اجتماعی روستاییان و عشایر» به عبارت «صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر» تغییر یافت.
[93] بهموجب جز الف بند 34 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، در بند (ح) ماده (139) بعد از عبارت «سازمان اوقاف و امور خیریه رسیده باشد» عبارت " و همچنین ساخت، تعمیر و نگهداری مراکز نگهداری کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست در گروههای سنی و جنسی مختلف، مراکز نگهداری و مراقب سالمندان، کارگاههای حرفهآموزی و اشتغال مصدومان نابغه نخاعی، معلولان جسمی و حرکتی، زنان سرپرست خانوار و دختران خودسرپرست، مراکز آموزش، توانبخشی و حرفهآموزی معلولان ذهنی و کودکان نابینا، کمبینا، کمشنوا و ناشنوا و سایر مراکز و اماکنی که بتوانند در خدمت مددجویان سازمانهای حمایتی بهزیستی کشور قرار گیرند"، اضافه شد.
[94] بهموجب ماده (85) قانون الحاق برخی مواد به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت (2)، مصوب 1393/12/4، این تبصره به ذیل بند (ح) ماده (139) قانون مالیاتهای مستقیم الحاق شد.
[95] بهموجب جز ب بند 34 عبارت "کمکهای نقدی و غیر نقدی که در هرسال مالی به مصرف نرسیده باشد بدون تعلق مالیات به سه سال مالی بعد منقل میگردد" بهعنوان تبصره ذیل بند ط ماده (139) الحاق شد.
[96] بهموجب جز «د» بند 34 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، در بند (ل) ماده (139) قانون بعد از عبارت «مطبوعاتی» عبارت «و قرآنی (دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دستگاههای ذیربط)، » اضافه شد.
[97] بهموجب جز «ج» بند 34 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، یک تبصره بهعنوان تبصره 5 به ماده (139) قانون الحاق شد.
[98] بهموجب ماده (65) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، ماده (140) قانون حذف شد.
[99] بهموجب بند 35 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، این متن و تبصرههای آن جایگزین بندهای الف و ب ماده (141) قانون و تبصره آن شد و با توجه به اینکه قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران مصوب 15/10/1389، بهموجب مفاد ماده 235 آن تا پایان سال 1394 هجری شمسی معتبر است مفاد ماده 141 از سال 1395 لازمالاجراست.
[100] بهموجب تبصره 3 ماده (219) موضوعبند 53 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، در تبصره (9) ماده (53)، ماده (86)، ماده (88)، تبصره (2) ماده (103)، تبصره (5) ماده (109)، ماده (126) و تبصره (2) ماده (143) عبارت «تا پایان ماه بعد» حسب مورد جایگزین عبارتهای «ظرف ده روز»، «ظرف سی روز» و «منتهی ظرف سی روز» میشود.
[101] بهموجب ماده (6) قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی جدید بهمنظور تسهیل اجرا سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم قانون اساسی مصوب 1388/9/25، مندرج در روزنامه رسمی شماره 18902 مورخ 29/10/1388، متن ماده (143) اصلاح و تبصره 1 آن حذف و تبصره 2 و 3 آن بهعنوان تبصره 1 و 2 ابقا، گردید و از تاریخ 1388/11/15 لازمالاجرا شد.
[102] بهموجب ماده (7) قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی جدید بهمنظور تسهیل اجرا سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم قانون اساسی مصوب 1388/9/25، مندرج در روزنامه رسمی شماره 18902 مورخ 29/10/1388، متن ماده (143) مکرر و چهار تبصره ذیل آن به قانون الحاق و از تاریخ 1388/11/15 لازمالاجرا شد.
[103] بهموجب ماده (33) قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر و ارتقای نظام مالی کشور، مصوب 1394/2/1، متن این تبصره بهعنوان تبصره 5 به ماده (143) مکرر قانون مالیاتهای مستقیم الحاق شد.
[104] منظور از این اصلاحیه، قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1371/2/7 است.
[105] با توجه به ماده (99) قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، مصوب 1379/1/17، نام وزارت «فرهنگ و آموزش عالی» به وزارت «علوم، تحقیقات و فنآوری» تغییر و در متن ماده (144)، نام اخیر این وزارتخانه جایگزین گردید.
[106] بهموجب ماده (68) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، یکبند بهعنوان بند (5) و یک تبصره به ماده (145) الحاق شد.
[107] بهموجب ماده (15) قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر و ارتقای نظام مالی کشور، مصوب 1394/2/1، عبارت «صندوق ضمانت سرمایهگذاری صنایع کوچک، صندوق حمایت از تحقیقات و توسعه صنایع الکترونیک، صنایع دریایی و بیمه سرمایهگذاری فعالیتهای معدنی و صندوق حمایت از توسعه سرمایهگذاری در بخش کشاورزی» به متن تبصره ماده (145) قانون الحاق شد.
[108] بهموجب ماده (69) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، یک عبارت از متن قبلی ماده (146) قانون حذف شد.
[109] بهموجب بند 36 مادهقانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، این متن و تبصرههای آن بهعنوان ماده (146) مکرر به قانون الحاق شد.
[110] بهموجب بند 37 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، تبصره ماده (147) قانون حذف و سه تبصره به ماده (147) قانون الحاق شد.
[111] بهموجب ماده (71) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، جز (د) بند (2) – قسمت اخیر جز (ه) بند (2) و قسمت اخیر بندهای (9)، (11)، (17) و (23)؛ این ماده اصلاحشده و بند (28) به ماده (148) قانون الحاق شد.
[112] بهموجب بند 38 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، عبارت «پرداختی به بازنشستگان موسسه حداکثر تا سقف یک دوازدهم معافیت موضوع ماده (84) این قانون» به انتهای بند 2 ماده (148) قانون الحاق شد که به نظر میرسد میتوانست بهعنوان یکبند مستقل به این ماده اضافه شود.
[113] بهموجب بند 38 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، بند 18 ماده (148) قانون اصلاح شد.
[114] بهموجب بند 38 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، این بند بهعنوان بند 29 به ماده (148) قانون الحاق شد.
[115] بهموجب بند 39 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، این متن و تبصرههای آن جایگزین متن قبلی ماده (149) قانون و تبصره آن شد.
[116] بهموجب بند 39 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب1394/4/31، مواد (150) و (151) قانون و تبصرههای آنها حذف شد.
[117] بهموجب بند 22 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، (مواد 152 الی 154) قانون و تبصرههای آنها حذف شد. لیکن با توجه به مفاد تبصره ماده (97) در ادارات امور مالیاتی که نظام جامع مالیاتی بهصورت کامل به اجرا درنیامده است، متن قبلی مواد مجری خواهد بود.
[118] بهموجب بند 22 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، ماده (158) قانون حذف شد.
[119] بهموجب بند 40 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، در ماده (161) قانون عبارت «مجازات مقرر در تبصره (2) ماده (199) این قانون» به عبارت «مجازات حبس تعزیری درجه شش» اصلاح شد.
[120] بهموجب ماده (18) قانون عملیات بانکی بدون ربا (بهره)، مصوب 1362/6/8، نام «بانک مرکزی ایران» به «بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران» تغییر و در متن ماده (164) عبارت «بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران» جایگزین «بانک مرکزی» شد.
[121] بهموجب «قانون اجازه تاسیس بانک ملی ایران برای پیشرفت امر تجارت و فلاحت و زراعت و صناعت» مصوب 1306/2/14 «بانک ملی ایران» تاسیس و در متن ماده (164) عبارت «بانک ملی ایران» جایگزین عبارت «بانک ملی» شد.
[122] بهموجب بند 41 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، این متن و تبصرههای آن جایگزین ماده (169) قانون و تبصره آن شد.
[123] بهموجب بند 42 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، این متن و تبصرههای آن جایگزین ماده (169) مکرر قانون و تبصرههای آن شد.
[124] بهموجب قانون الحاق کمیته امداد امام خمینی (ره) و جمعیت هلالاحمر به فهرست نهادها و موسسات مشمول ماده (172) اصلاحی قانون مالیاتهای مستقیم و روزنامه رسمی شماره 19778 مورخ 1391/11/5 عبارت «کمیته امداد امام خمینی (ره) و جمعیت هلالاحمر» بعد از عبارت «مراکز بهزیستی» به متن ماده (172) اضافه گردید.
[125] بهموجب ماده (79) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، متن این ماده جایگزین متن قبلی ماده (175) و تبصره آن شد.
[126] بهموجب ماده (80) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، تبصره 3 به ماده (177) قانون الحاق شد.
[127] بهموجب بند 43 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، در تبصره 3 ماده (177) قانون عبارت "از تاریخ شناسایی" به " تا تاریخ شناسایی" اصلاح شد.
[128] بهموجب بند 44 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، این متن و تبصرههای آن جایگزین ماده (181) قانون و تبصره آن شد.
[129] بهموجب ماده (83) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، تبصره ذیل ماده (186) قانون به تبصره 1 تبدیل و تبصره 2 به آن الحاق شد.
[130] بهموجب بند 45 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، تبصره 3 و 4 به ماده (186) قانون الحاق شد.
[131] بهموجب ماده (84) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، عباراتی از متن قبلی ماده (187) قانون حذف شد.
[132] بهموجب بند 46 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، تبصره 3 و 4 به ماده (186) قانون الحاق شد.
[133] بهموجب بند 47 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، در ماده (189) قانون عبارت " موضوعبندهای (الف) و (ب) ماده (95) این قانون " حذف شد.
[134] بهموجب بند 48 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، ماده (192) قانون و تبصره آن اصلاح شد.
[135] بهموجب بند 47 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، در ماده (193) عبارت "مقررات این قانون" به عبارت" این قانون و مقررات مربوط به آن " اصلاح و عبارت" و در مورد رد دفتر مشمول جریمهای معادل ده درصد (10%) مالیات" حذف شد.
[136] بهموجب بند 49 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، این متن جایگزین ماده (198) قانون شد.
[137] بهموجب بند 45 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، این متن جایگزین ماده (199) و تبصرههای آن شد.
[138] بهموجب بند 45 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، در ماده (200) قانون عبارت "مجازات مقرر در تبصره (2) ماده (199) این قانون به عبارت "مجازات حبس تعزیری درجه شش" اصلاح شد.
[139] بهموجب بند 51 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، تبصره ماده (201) قانون حذف شد.
[140] به نظر میرسد در اصلاح ماده (202) کلمه «از» نیز بایستی حذف میگردید.
[141] بهموجب بند 52 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، عبارت «برای اشخاص حقوقی تولیدی دارای پروانه بهرهبرداری از مراجع قانونی ذیربط از بیست درصد (20%) سرمایه ثبتشده و یا مبلغ پنج میلیارد (5.000.000.000) ریال، سایر اشخاص حقوقی و اشخاص حقیقی تولیدی از ده درصد (10%) سرمایه ثبتشده و یا دو میلیارد (2.000.000.000) ریال و سایر اشخاص حقیقی از یکصد میلیون (1.000.000.000) ریال» جایگزین عبارت «ده میلیون ریال» شد.
[142] بهموجب ماده (91) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، تبصره 1 قبلی ماده (202) قانون حذف و تبصره 2 آن به تبصره ذیل متن جدید ماده تبدیل شد.
[143] بهموجب بند 2 ماده (220) این قانون در تبصره 2 ماده (203) عبارت «اداره امور مالیاتی» جایگزین «اداره مالیاتی گردید.
[144] با توجه به اینکه در قانون مادهواحده الحاق یک تبصره به ماده (203) قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 1366 و اصلاحات بعدی آن 1378/7/21 تبصره ذیل ماده (203) با تغییراتی به تبصره (1) تبدیل و یک تبصره تحت عنوان تبصره (2) به آن الحاق شد. عبارت تبصره 203 میبایست به تبصرههای 203 تبدیل شود.
[145] به زیرنویس بند ج ماده (204) مراجعه شود.
[146] به زیرنویس بند ج ماده (204) مراجعه شود.
[147] بهموجب ماده (36) آییننامه داخلی مجلس شورای اسلامی مصوب 1379/1/20 عنوان کمیسیون «امور اقتصادی و دارایی» به کمیسیون «اقتصادی» تغییر و در متن ماده (217) عبارت اخیر جایگزین گردید.
[148] بهموجب بند 53 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، تبصره ماده (219) قانون حذف و سه تبصره به شرح فوق به آن الحاق شد.
[149] بهموجب ماده (93) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، این ماده جایگزین متن قبلی ماده (220) قانون شد.
[150] بهموجب ماده (94) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، مواد (221 تا 225) قانون حذف شد.
[151] بهموجب ماده (95) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، متن قبلی این ماده و تبصره 2 آن حذف و متن تبصره 1 قبلی بهعنوان ماده (226) جایگزین شد.
[152] بهموجب ماده (95) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، تبصره 3 ماده (226) قبلی تبدیل به تبصره ذیل ماده (226) فعلی شد.
[153] بهموجب بند 54 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، ماده (233) قانون حذف شد.
[154] بهموجب ماده (97) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، متن ماده (234) قانون حذف شد.
[155] بهموجب ماده (98) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، تبصره ذیل متن قبلی ماده (235) قانون حذف شد.
[156] بهموجب ماده (99) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، ماده (236) قانون حذف شد.
[157] بهموجب ماده (100) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، تبصره ذیل ماده (237) قانون حذف شد.
[158] بهموجب ماده (101) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، یک عبارت از متن قبلی ماده (238) قانون و تبصرههای 1 و 2 ذیل آن حذف شد.
[159] بهموجب ماده (102) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، یک عبارت از متن قبلی ماده (239) قانون حذف شد.
[160] به زیرنویس بند ج ماده (204) مراجعه شود.
[161] بهموجب ماده (101) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، تبصره ذیل متن قبلی ماده (240) قانون و همچنین یک عبارت از متن قبلی آن حذف شد.
[162] بهموجب ماده (104) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، ماده (241) قانون حذف شد.
[163] بهموجب ماده (105) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، متن ماده (242) و تبصره آن، جایگزین متن قبلی ماده (242) قانون شد.
[164] بهموجب قانون اتاق بازرگانی و صنایع و معادن جمهوری اسلامی ایران، مصوب 1369/12/15، در بند 3 ماده (244) عبارت «اتاق بازرگانی و صنایع و معادن جمهوری اسلامی ایران» جایگزین عبارت «اتاق بازرگانی و صنایع و معادن» شد.
[165] با توجه به تبصره 2 قانون استفاده از خدمات تخصصی و حرفهای حسابداران ذیصلاح بهعنوان حسابدار رسمی، مصوب 1372/10/21، در متن بند 3 ماده (244) قانون عبارت «جامعه حسابداران رسمی ایران» جایگزین «جامعه حسابداران رسمی» شد.
[166] بهموجب بند (الف) ماده (59) قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، مصوب 1379/1/17، سازمان امور مالیاتی کشور ایجاد و در بند 3 ماده (244) قانون متن عبارت «سازمان امور مالیاتی کشور» جایگزین «سازمان امور مالیاتی» شد.
[167] بهموجب ماده (107) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، متن این ماده و تبصرههای آن جایگزین متن قبلی ماده (244) قانون و تبصرههای آن شد.
[168] بهموجب ماده (108) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، تبصره ذیل متن قبلی ماده (245) قانون حذف شد.
[169] بهموجب مادهواحده قانون الحاق یک ماده بهعنوان ماده (247) به قانون مالیاتهای مستقیم و اصلاحات بعدی آن مصوب 1388/2/20، مندرج در روزنامه رسمی شماره 18726 مورخ 28/3/1388 ماده (247) و تبصرههای آن به قانون الحاق شد و از تاریخ 13/4/1388 لازمالاجرا شد.
[170] بهموجب ماده (113) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، تبصره ذیل متن قبلی ماده (251 مکرر) قانون حذف شد.
[171] بهموجب ماده (114) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، این ماده و تبصرههای آن جایگزین متن قبلی ماده (252) قانون و تبصره ذیل آن شد.
[172] بهموجب بند 55 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، عبارت «در موارد موضوع این بند نظر اکثریت اعضای شورای عالی مالیاتی پس از تنفیذ وزیر امور اقتصادی و دارایی یا رییس کل سازمان امور مالیاتی کشور، حسب مورد، برای کلیه ماموران و مراجع مالیاتی لازم الاتباع است به انتهای بند (3) ماده (255) قانون الحاق شد.
[173] بهموجب ماده (118) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، یک عبارت از متن قبلی ماده (257) قانون حذف شد.
[174] بهموجب بند 56 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، در ماده (258) قانون، عبارت «و ماموران دولتی» بعد از عبارت «هیاتهای حل اختلاف مالیاتی» اضافه شد.
[175] بهموجب ماده (121) قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، ماده (260) قانون حذف شد.
[176] بهموجب بند 58 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، ماده (261) و تبصره آن و ماده (262) قانون حذف شد.
[177] بهموجب بند 58 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، ماده (261) و تبصره آن و ماده (262) قانون حذف شد.
[178] بهموجب بند 57 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، در بند (الف) ماده (264) قانون، عبارت «اعضای هیات سهنفری موضوعبند (3) ماده (97) این قانون و » حذف شد.
[179] بهموجب بند 58 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، در ماده (265) قانون، عبارت «هیات رسیدگی به تخلفات اداری» جایگزین عبارت «هیات عالی انتظامی» شد.
[180] بهموجب بند 58 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، این متن و تبصره آن جایگزین ماده (266) قانون و تبصرههای آن شد.
[181] بهموجب بند 58 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، در ماده (267) قانون، عبارت « هیات رسیدگی به تخلفات اداری» جایگزین عبارت «هیات عالی انتظامی» شد.
[182] بهموجب بند 58 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، در ماده (270) قانون، عبارت « هیات رسیدگی به تخلفات اداری» جایگزین عبارت «هیات عالی انتظامی» شد.
[183] بهموجب بند 22 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، ماده (271) قانون حذف شد. لیکن با توجه به مفاد تبصره ماده (97) در ادارات امور مالیاتی که نظام جامع مالیاتی بهصورت کامل به اجرا درنیامده است، متن ماده 271 مجری خواهد بود.
[184] بهموجب بند 59 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، این متن و تبصرههای آن جایگزین متن ماده (272) قانون و تبصرههای آن شد.
[185] منظور، قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1380/11/27، میباشد.
[186] بهموجب بند 60 مادهواحده قانون اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب 1394/4/31، مواد (274 الی 282) به قانون الحاق شد.