اوبونتو

1398/3/18

به نام خدا
یکی از دانشمندان حوزه مردم شناسی که در قبایل آفریقایی بدوی، به مطالعه و پژوهش در این زمینه مشغول بود نقل می کند که یک بازی پژوهشی به سبک مسابقه دو ترتیب داده و چند تن از بچه های قبیله را به شرکت در مسابقه تشویق نمود.
او سبدی از میوه های خوشمزه را در نزدیکی یک درخت گذاشت و گفت هر کس که زودتر به درخت برسد، سبد پر از میوه جایزه اوست. بچه ها پذیرفته و آماده مسابقه شدند. هنگامی که فرمان دویدن داده شد، پژوهشگر در کمال ناباوری دید که بچه ها دستان هم را گرفته و با یکدیگر شروع به دویدن کردند! همه با هم به درخت رسیده و همه با هم دور سبد نشسته و خوشحال و خندان از میوه های سبد تناول نمودند.
پژوهشگر علت رفتار عجیب آن ها را جویا شد و پرسید: "در حالی که یک نفر از شما می توانست به تنهایی همه میوه ها را برنده شود، چرا با هم رقابت نکردید و از یکدیگر جلو نزدید؟"
آنها گفتند: "اوبونتو"؛
پژوهشگر پرسید که اوبونتو به چه معنا است؟ گفتند معنای آن این است که "چگونه یکی از ما می تونه خوشحال باشه، در حالی که دیگران ناراحت اند"؟
در محافل علمی این موضوع را با نام "فلسفه اوبونتو" می شناسند. امروزه فلسفه اوبونتو کاربردها و کارکردهای مختلفی پیدا کرده است، در علوم رایانه و سیستم های عامل، در علم اخلاق، در علوم اجتماعی و نیز در مشارکت عمومی خصوصی. بر پایه فلسفه اوبونتو رقابت (ناسالم و یا حتی سالم)، جای خود را به همکاری و مشارکت می دهد و بازی برد-باخت با بازی برد-برد جایگزین می شود.
آیا آمادگی دارید در لایحه مشارکت عمومی خصوصی، پروژه های مشارکت، شورای ملی راهبری و هر آنچه رنگ مشارکت می پذیرد، به همکاری دست اندرکاران بیاندیشید و بر بازی برد-برد تمرکز کنید؟
اگر زمینه پذیرش این موضوع را در خود می بینید، با صدای بلند بگویید و با خط درشت نیز بنویسید، "اوبونتو".