آیا "پروژه های زیربنایی" سهمی از رشد فوق العاده این روزهای "بازار سرمایه" خواهند داشت یا برعکس، یک گام دیگر از روند اقتصاد کشور عقب خواهند افتاد؟!
صاحبنظران اقتصادی، بازار سرمایه را نمادی از کل اقتصاد کشور و حتی متاثر از متغیرهای اقتصاد جهانی میدانند. بازار سرمایه ایران طی سه سال گذشته روندی از یک رشد نمایی را نشان دادهاست. شاخص کل در این سه دوره، به ترتیب حدود 25%، 85% و 190% رشد داشته و در مجموع 6/6 برابر شده و در حال حاضر ارزش بازار سرمایه، از محصول ناخالص داخلی کشور پیشی گرفته و از مبلغ 2.800.000 میلیارد تومان عبور کردهاست. این در حالی است که بودجه سالانه پروژههای عمرانی چند سال است که در محدوده 35 تا 55 هزار میلیارد تومان درجا میزند (حدود 2% محصول ناخالص داخلی کشور).
پروژههای زیربنایی از مهمترین عوامل و الزامات توسعه اقتصادی کشورها و ارتقای کیفیت زندگی شهروندان محسوب میشوند. با این حال، الزام دولتها به رعایت اولویت تخصیص بودجه آن (در بازه حدود 8 تا 20 درصد محصول ناخالص داخلی کشور) و برقراری ثبات نسبی در آن، همواره دغدغه برنامهریزان اقتصادی کشورها بوده است زیرا غفلت در این زمینه علاوه بر اثرات مستقیم اقتصادی، میتواند عواقب جبرانناپذیری از جمله از دست رفتن دانش ضمنی (با مهاجرت یا خروج متخصصان این حوزه از بازار پروژههای عمرانی؛ که تربیت آنان سالها به طول انجامیدهاست) گردد.
مهمترین راهکار بخش عمده کشورهای توسعهیافته و تعداد قابل توجهی از کشورهای درحال توسعه، برای مواجهه با چالش تامین منابع مالی این پروژهها، بکارگیری رویکرد نوین "مشارکت عمومی-خصوصی" (Public-Private Partnership) بوده که حل همزمان مشکلات ساختاری دیگری مانند پایین بودن کیفیت محصولات خروجی و نیز بهرهوری پایین را نیز هدف گرفتهاند.
متقاعد کردن بخش خصوصی به سرمایهگذاری در پروژههای زیربنایی مستلزم یک مجموعه اقدامها و ساختارهای منسجم و پیچیدهای است که به نتایج حاصل از آن میارزد. نقش بازار سرمایه نیز در جذب منابع مالی خرد به فعالیتهای مولد اقتصادی بسیار حائز اهمیت و در واقع شاه کلید حل آن است.
به نظر میرسد امروزه که با اقبال بیسابقه عموم مردم به بازار سرمایه کشور مواجه هستیم، فرصتی ارزنده (آن هم در شرایط رکود اقتصادی کرونایی) در اختیار داریم تا با ارائه پروژههای زیربنایی مولد بهعنوان یک دارایی با منفعت مناسب به متقاضیان سرمایهگذاری، از یک سو به ثبات بازار و پر کردن حباب احتمالی آن کمک برسانیم و هم زمینه را برای رشد اقتصادی و اشتغال پایدار در کشور فراهم سازیم.
شرکتهای فعال بازار سرمایه میتوانند منفردا یا با مشارکت سایر فعالان اقتصادی، پروژههای زیربنایی مرتبط با صنعت خود را با همکاری بخش عمومی بهصورت "مشارکت عمومی-خصوصی" تعریف کرده و از حمایتهای ویژه بخش عمومی بهرهمند شوند. همچنین امکان تامین مالی از بازار سرمایه با حمایت بخش عمومی، سهولت و سرعت بیشتری خواهد داشت؛ با این توجه که به مطالعات امکانسنجی مالی و اقتصادی این پروژهها لطمه وارد نشود.
پینوشت:
در "لایحه مشارکت عمومی-خصوصی" که مراحل تصویب خود را در مجلس شورای اسلامی طی میکند، موادی برای نقشآفرینی بازار سرمایه در پیشبرد پروژههای زیربنایی کشور پیشبینی شدهاست.
حال این پرسش قابل طرح است که آیا دولت و نمایندگان بخش خصوصی در این بحبوحه کرونایی، اساسا برنامهای برای استفاده از فرصت بوجود آمده در بازار سرمایه برای احیای زیربناهای اقتصادی کشور دارند؟!