روانشناس مشهوري 28 سال پيش، آزمايش سادهاي را برنامهريزي كرد. او چند نفري را براي اين كار گرد هم آورد و پس از آنکه چند ثانيهاي در مورد آزمايش و تصوير خرسي سفيد توضيح داد، به شرکتکنندهها گفت، 5 دقیقه اکیداً به خرس سفید فکر نکنند و اگر در این مدت، ناخواسته فکر خرس وارد ذهنشان شد، زنگی را به صدا درآورند! شرکتکنندهها چشمهایشان را بستند و همه سعیشان را کردند که هوش و حواسشان، پیِ خرس سفید نرود؛ اما بهطور متوسط در هر دقیقه، یکبار زنگ را به صدا درمیآوردند و اين یعنی كه خرس سفید راهی برای فتح ذهنشان پیداکرده بود روانشناس در بخش دوم آزمایش، به شرکتکنندگان گفت، در 5 دقیقه دوم مجازند به خرس سفید فکر کنند. آنوقت بود که زنگ، بارها و بارها در هر دقیقه به صدا درآمد و اين ثابت میکرد که شرکتکنندهها دم به دقیقه، یاد خرس سفید میافتند و از خیالش رهایی نداشتند!
- نيشخند مديرانه: بيخود تلاش نكنيد! خرس سفید و فیل صورتی؛ ممكن نيست به آنها فکر نکنید! آنها دست از سر ذهن شما برنمیدارند! تلاش كنيد با آنها كنار بياييد؛ اين شدنيتر است.
- نوشخند مدبّرانه: 28 سال پیش پروفسور دانیال واگنر، روانشناسی
از دانشگاه هاروارد، برای نخستین بار يك آزمایش را انجام داد و نتیجه شگفتانگیز بود.پروفسور
آنقدر از نتایج آزمایش ذوق کرد که با حاصل کارش یک مقاله علمی نوشت؛ مقالهای که طرفداران
زیادی پیدا کرد و گوشه دل خیلی از روانشناسهای بزرگ دنیا نشست. واگنر در مقالهاش
توضیح داد که تلاش برای اجتناب از فکر کردن به یک موضوع و سرکوبیاش در 5 دقیقه اول،
باعث میشود بعدها بسیار بیشتر به آن فکر کنیم. ديگران نيز همین آزمایش را با سوژههای
فکر نکردنی دیگری مثل فیلهای صورتی تکرار کردند و نتیجه همان شد که واگنر میگفت. اما چرا آزمایش خرس
سفید این همه محبوب دل روانشناسها شده و سبک زندگی خیلیها را در دنیا عوض کرده است
و ما هم امروز شما را با آن آشنا کردیم؟
تا به حال برایتان پیشآمده كه وقتی با مشکلی بزرگ مواجه میشوید، دوستی
به شما توصیه کند كه "فکرش را نکن"! یا اینکه خودتان تصمیم بگیرید كه تا
مدتي به ماجرا فکر نکنید؟ گاهی هم همین جمله "فعلاً به آن فکر نکن" را بهعنوان
توصیه دوستانه بهکاربردهاید، چون وقتی مشکلشان را شنیدهاید، احساس کردهاید فکر
نکردن به موضوع تنها راه خلاصی از آن است.
اما حالا، خرس سفيد واگنر به شما میگوید دست نگهدارید! این روش را کنار
بگذارید. چون مشکلی که دائماً سعی داريد به آن فکر نکنید یا تلاش میکنید، نادیدهاش
بگیرید، همان خرس سفید یا فیل صورتی است که سرانجام شکارتان میکند و گرچه امکان دارد،
در نخستین تلاش برای سرکوبی افکار مربوط به آن، موفق شوید و کمتر یادش بیفتید، اما
در آینده بیشتر و بیشتر فكر آن شما را درگیر میکند.
در حقیقت، تلاش برای فکر نکردن به یک مشکل (به جای حل آن) مثل گذاشتن
یک مرهم سطحی و دمدستی، روی دملی چرکی است؛ که تا وقتی درمان نشود، هر از گاه سر باز
میکند. میپرسید: راه چاره چیست؟ ميگوييم: ما دقیقاً وقتی از فکر کردن به مشکلی اجتناب
میکنیم که ناخودآگاه، نگرانمان میکند و از آن میترسیم.
پس برای حل موضوع ابتدا باید یاد بگیریم شجاعانه، درباره مسئله بیندیشیم
و سپس برای کنار آمدن با آن (از راه پذيرفتن آن یا حلش) تصمیمگیری کنیم.
- ريشخند مزورانه: شاقول جان، بابا دست ور دار. يه داستانك
نصفهنيمه، نوشتي، هي توضيح ميدي كه چي؟! بيچاره واگنر! حوصلهمون سر رفت بابا !
- واژگان كليدي: خرس سفيد، فيل صورتي، دانيال واگنر، هاروارد،
آزمايش سركوبي ذهن، فكرش را نكن.