مردی به یک مغازه فروش حیوانات رفت و درخواست یک طوطی کرد. صاحب فروشگاه به سه طوطی خوش چهره اشاره کرد و گفت: طوطی سمت چپ ۵۰۰ دلار است.
مشتری: چرا این طوطی اینقدر گران است؟
صاحب فروشگاه: این طوطی توانایی انجام مطالعات علمی و فنی را دارد.
مشتری: قیمت طوطی وسطی چقدر است؟
صاحب فروشگاه: طوطی وسطی ۱۰۰۰ دلار است. برای این که این طوطی توانایی نوشتن مقالهای که در کنفرانسهای تخصصی مطرح باشد را دارد.
و سرانجام مشتری که نزدیک بود از تعجب شاخ در بیاورد، از طوطی سوم پرسید و صاحب فروشگاه گفت: 3۰۰۰ دلار.
مشتری: این طوطی چه کاری میتواند انجام دهد؟
صاحب فروشگاه جواب داد:صادقانه بگویم من چیز خاصی از این طوطی ندیدم، ولی دو طوطی دیگر او را مدیر صدا میزنند.
برگرفته از منبع
●
نیشخند مدیرانه: آخه کسی نیست بگه طوطیا، مدیر میخوان چیکار؟ حالا که گفتین جوابشم بشنوین. اگه طوطی سوم مدیریت نمیکرد، طوطیای دیگه چه جوری تحقیقات علمی انجام میدادنو مقالهبرا کنفرانسا مینوشتن؟!!!؟ ضمنا تو خط اول به عبارت سه طوطی خوش چهره هم توجه کنید. اینم یه شیطنت مدیریتی.
●
نوشخند مدبّرانه: 1-اگر به مدیر فضای مدیریتی داده نشود، اختیارات کافی نداشته باشد و در معرض تصمیمگیریهای در خور شانش قرار نگیرد، انتظار خروجی داشتن از وی عبث و بیهوده است. 2- هر کس در سازمان، جایگاه خودش را دارد. نبایستی توان افراد بر اساس جایگاههای سازمانی مقایسه بشود. در یک سازمان اگر هر یک از کارکنان، کار خود را به درستی انجام ندهد، همه زیان میبینند. 3- گاهی مدیران بایستی برای ایجاد فضای کار و پیشرفت، تصمیمات سختی را بگیرند، بنبست شکنی کنند و گرنه با دیگران تفاوتی نخواهند داشت. مدیر در قفس بر سایرین مزیتی ندارد.
●
ریشخند مزورانه: اگر خوب دقت کنین، داستانک که چند سال پیش تنظیم شده، بهجای قیمت طوطیا، به دستمزد ماهانه اونها اشاره کرده. کارشناسا با دلار 3500 تومن، حدود 1-2 ملیون، کارشناس ارشدا و دکترا، 3-4 ملیون و مدیرا 10-12 ملیون دستمزد میگیرن. همین که مدیر تونسته هزینهها رو کنترل کنه و گروه و پایه هر کارمندی رو از جدول استخراج کنه تا نظم و نظام سیستم بهم نخورده، و هر کی در جای خودش قرار بگیره، کم کاریه؟!!!
● واژگان کلیدی: مدیر و رییس، فضای مدیریت، بنبست شکنی، مدیر در قفس.